در عصر جدید فناوری، صنعت نشر دیجیتال با استفاده از کلاندادهها و هوش مصنوعی دچار تحول بزرگی شده است. این ابزارهای پیشرفته به ما کمک میکنند تا نیازسنجی محتوایی مخاطبان را با کمترین هزینه و بیشترین دقت انجام دهیم.
- چگونه؟ با تحلیل رفتار و ترجیحات کاربران، هوش مصنوعی میتواند الگوهای خاصی را شناسایی کند و محتوای مورد نیاز را پیشبینی کند. این اطلاعات ارزشمند به ناشران اجازه میدهد تا کتابها و محتواهای جدید را با دقت بیشتری تولید کنند که دقیقاً با نیازهای مخاطبان همخوانی داشته باشند.
- نتیجه:
کاهش هزینهها: نیاز به تحقیقات زمانبر و هزینهبر کاهش مییابد.
افزایش رضایت مخاطبان: محتوای تولید شده دقیقاً همان چیزی است که مخاطبان به دنبال آن هستند.
بهرهوری بیشتر: فرآیند تولید و انتشار محتوا سریعتر و مؤثرتر میشود.
این انقلاب دیجیتال نه تنها زندگی ناشران و نویسندگان را آسانتر کرده، بلکه تجربهی خوانندگان را نیز بهبود بخشیده است.
* این سلسله یادداشت در خبرگزاری مهر منتشر میشود.
در یادداشتهای قبلی پس از ضرورت توسعه نشر دیجیتال، در مورد چالشهای قانونی، چالشهای اقتصادی و سپس چالشهای فرهنگی - اجتماعی سخن رانده شد. در این یادداشت چالشهای بین المللی در توسعه نشر الکترونیک مورد نظر است که به صورت مختصر و مفید بیان میشود:
- سطح دیپلماسی فرهنگی
سطح دیپلماسی فرهنگی ایران نسبت به ظرفیتهای بینظیر فرهنگ غنی آن، بسیار نازل است. ما نه از ظرفیتهای ایرانِ فرهنگی در حوزه تمدنی ایران بهرهای میبریم و نه از ظرفیتهای کشورهای اسلامی درست استفاده میکنیم. حتی بسیار پیش آمده که با وجود اینکه پیروزیهای سیاسی در برخی کشورها نصیب ما شده است اما نتوانستهایم بهرهبرداری فرهنگی لازم را انجام دهیم. مثلا با وجود اینکه در عراق، لبنان و سوریه عمق استراتژیک خوبی از نظر سیاسی ایجاد کردهایم اما بعد از مدتی به دلیل عدم فعالیتهای فرهنگی مؤثر، همان پیروزیها هم کمرنگ میشود.
مجموعهای از دلایل باعث بهوقوع پیوستن این مهم شده است. به جز اینکه حوزه نشر، جذابیت آنچنانی برای دیپلماتهای ما ندارد، عدم هدفگذاری مخاطب جهانی در بین ناشران ایرانی و ناکافی بودن شناخت آنان از فضای بینالمللی به آن دامن میزند. همچنین به دلیل نپیوستن ایران به کنوانسیون برن، ناشران ایرانی در دنیا جدی گرفته نمیشوند. به همین دلایل است که مشاهده میشود عموما فعالیتهای ایران در حوزه نشر هم فعالیتهای حاکمیتی است که با عموم مردم در سراسر دنیا ارتباط چندانی برقرار نکرده است.
با توجه به هزینههای زیاد چاپ و توزیع به سایر کشورها و البته شرایط تحریم، نشر الکترونیک میتواند به عنوان یک فرصت برای تسهیل دسترسی به عموم مردم در کشورهای هدف شناخته شود.
- رشد شتابان فناوری
رشد شتابان فناوری در دنیا باعث فاصله گرفتن بیشتر کشور از اثرگذاری جهانی در رقابت با کشورهای پیشرفته خواهد شد. ما معمولا در سخت افزار حرفی برای گفتن در دنیا نداریم و در نرم افزار نیز هر چند اوضاع خیلی بهتری داریم اما خلاقیت و نوآوری در این بخش کمتر مشاهده شده و بیشتر مقلدهای خوبی هستیم.
بسیاری از ناشران ایرانی، شناخت خوبی از فرصتهای نشر الکترونیک برای دسترسی به مخاطبان خارجی ندارند و پلتفرمهای ایرانی هم با پلتفرمهای روز دنیا فاصله بسیاری دارند و توان رقابت با پلتفرمهای جهانی را در کشورهای دیگر ندارند.
- رقبای قدرتمند
در دنیا رقبای قدرتمندی داریم که برای ورود به بازار جهانی، ناگزیر از رقابت با آنها هستیم. به طور مثال در صنعت کتاب الکترونیک، آمازون در اکثر کشورهای دنیا دارای شبکه توزیع گسترده و امکان تبلیغ مناسب است و رقابت با شرکتی که به تنهایی بیش از نیمی از گردش مالی فروش کتاب الکترونیک در جهان را به خود اختصاص داده است، کار راحتی نیست. تعیین راهبردهایی برای انتخاب مخاطب هدف، انتخاب موضوعات خاص که نقاط قوت ما در جهان محسوب میشود و امثالهم میتواند به این نبرد نامتوازن سر و شکل بهتری دهد، به شرط آنکه اراده کنیم.
- تحریمها
تحریمهای ظالمانه بینالمللی باعث میشود نه تنها به دلیل عدم پیوستن ایران به کنوانسیون برن، ناشران بینالمللی در خرید و فروش امتیازات کتب و محتواهای گوناگون ما را جدی نگیرند؛ بلکه به دلیل قوانین سفت و سخت تحریمی، از هر گونه فعالیت با ناشران ایرانی بهراسند. ناشران خارجی حتی از فروش امتیاز به ناشران ایرانی سر باز میزنند، زیرا دریافت پول از یک شرکت ایرانی مخصوصا وابسته به دولت میتواند جریمههای سنگینی برای آنها داشته باشد.
ایجاد کنوانسیونهای جدید با کشورهای عضو جنبش عدم تعهد یا عضو سازمان کشورهای اسلامی میتواند کمی شرایط را بهبود بخشد. ضمن آنکه ثبت شرکتها و انتشارات در کشورهای دیگر، میتواند راه حل موقتی باشد که در عرضه نشر الکترونیک به دلیل دسترسی راحتتر به مخاطب نهایی یاریگر باشد. به طور مثال، ناشران به جای آنکه امتیاز اثر خود را به ناشری خارجی به سختی بفروشند، با انتشار کتب خود در پلتفرمهای کتاب الکترونیک در دنیا، بتوانند محتوای خود را به مخاطبهای بین المللی عرضه کنند.
- چالش ما در کشورهای فارسی زبان
حوزه نفوذ فرهنگی ایران در کشورهای فارسی زبان همسایه که همواره شیفته ادبیات و شعر فارسی هستند یکی از فرصتهای بینظیر برای رشد و توسعه کتاب الکترونیک است اما دو چالش جدی در این مسیر وجود دارد. یکی رسمالخط متفاوت آنها در نگارش کلمات است و دیگری زیرساختهای ضعیف در حوزه دیجیتال و پرداختهای بانکی.
برای چالش اول پیشنهاد ورود کتب صوتی خوب فارسی به بازار کشورهای فارسیزبان وجود دارد، و برای چالش دوم، یا باید منتظر توسعه بهتر زیرساختهای دیجیتالی آنها بمانیم یا به طور مثال اپراتورهای ما شروع به خدمترسانی مناسب در آن کشورها کنند.
طبیعتا هیچ فعالیت بینالمللی از طرف ما نباید همراه غفلت از زبان فارسی باشد و باید توجه جدی برای توسعه و پیشبرد قدرت زبان فارسی در آن انجام شود.
این سلسله یادداشت در خبرگزاری مهر منتشر میشود.
یکی از تفاوتهای انسان با سایر موجودات، توانایی انسان در جمع آوری دادهها، پردازش دادهها و تبدیل آنها به اطلاعات، ارتقای اطلاعات به دانش و خرد و البته به اشتراکگذاری آن است. نشانههای این اعمال ارتباطاتی و اطلاعاتی در متن تمدنها و جوامع مختلف در اعصار گوناگون قابل دریافت است: نقاشی روی دیوار غارها، ارسال پیام با دود در قبایل بدوی، سیستمهای آموزشی سنتی و نو، پرورش دانشمندان و ذخیره و اشتراک گذاری دانش آنان با روشهای مختلف از شاگردپروری تا کتابخانههای بزرگ، و در سطحی وسیعتر نظامهای دیوانسالارانه.
همیشه انتقال این دانش و میراث فرهنگی به سایرین در عصر خود و آیندگان مهم بوده است. یک روزی با نقاشی روی دیوار غار این کار انجام میگرفت، روزی دیگر پس از اختراع خط با مکتوب کردن آن بر پوست حیوانات و روزی دیگر با اختراع صنعت چاپ، روی کاغذهای ارزانقیمت. استفاده درست از فناوریهای هر عصر که عموما امکاناتی بیش از فناوری عصر قبل از خود دارد و به تعداد بیشتری از مخاطبان دسترسی تولید و مصرف محتوا میدهد، همواره یک کار عقلایی بوده است.
دیجیتالیسازی یکی از مفاهیم و مباحث اصلی عصر ماست. زندگی شخصی و حرفهای بسیاری از مردمان جهان با فضای دیجیتال گره خورده است. تولید محتوا و مصرف رسانهای، خرید، حمل و نقل، آموزش، پژوهش، ارتباطات انسانی و هر آن چیزی که فکرش را بکنیم توسط فناوری دیجیتال، تسهیل، ارزان یا سریع شده است.
کتاب هم از این قاعده، مستثنی نیست. با این پیشرفت فناوری، دیگر زمان بار کردن چند هزار کتاب روی شتر نیست؛ دیگر لازم نیست وقت دانشمندان را به جابجایی شهری یا بین شهری به منظور دسترسی به کتابخانههای بزرگ و غوطهور شدن در انبان اطلاعاتی آنها گرفت. دیگر لازم نیست سیستمهای پخش و توزیع، تا دورترین نقاط جوامع با هزینههای گزاف کتابخانه یا کتابفروشی تأسیس کنند. همه چیز میتواند نزد مخاطب به راحتی موجود باشد، البته با فراهم کردن شرایط.
فراهم کردن شرایط برای دیجیتالی کردن نشر، فقط راهاندازی چند سکو (پلتفرم) کتابخوانی نیست. پژوهشهای ملی برای شناسایی چالشها و تعیین اولویتها، تشخیص مسائل بومی، سیاستگذاری و قانونگذاریهای جدید برای توسعه، اجتماعیسازی استفاده از فرصتهای نشر دیجیتال، تعیین نقش بازیگران مختلف و بسیاری موارد دیگر هم باید مدنظر قرار گیرد.
از سویی دیگر فراهم کردن این شرایط و زیرساختهای لازم یک کار ضروری و فوری است. همه میدانیم در عصر ما، محتواهای سطحی و کمفایده، بخش قابل توجهی از مصرف رسانهای مردم را به خود اختصاص دادهاند. این نوع مصرف رسانهای منجر به تصمیمات هیجانی و بدون پشتوانه توسط عموم مردم میشود که ما را به سمت جامعه بیثبات خواهد برد.
صاحبان قدرت فاسد معمولا از این نوع مصرف رسانهای استقبال میکنند؛ چرا که حواس مردم به لذت آنی ناشی از مصرف آن محتوا پرت میشود و دیگر فرصت نظارت بر صاحبان قدرت را از دست میدهند، و علاوهبر هدر رفتن وقت، منجر به پر شدن جیب سودجوها که عموما با صاحبان قدرت فاسد در تعامل هستند میشود. اما اندیشمندان و دلسوزان جامعه باید به فکر بیشتر کردن سهم مصرف محتوای عمیق میان مردم باشند. محتوای عمیق است که انسانها را به تفکر وامیدارد و به آنها آگاهی میبخشد.
انس گروههایی از جامعه با یک وسیله (مدیوم) رسانهای، کار را برای تولید و ترویج محتوا روی آن وسیله راحت میکند. همانطور که شنیدهاید مثلا انس مردم با کتاب کاغذی یا حس بوی کاغذ موقع کتابخوانی برای گروهی از مردم مطلوب است؛ اما برای گروههای بزرگتری از مردم انس با وسیلههای دیجیتال به صورت شدیدتر وجود دارد. تلفنهای همراه که همیشه همراه مردم هستند و روزانه بیش از ۴ ساعت از زمان یک فرد را به خود اختصاص میدهند، میتواند به جای آنکه منجر به توسعه محتوای سطحی شود، همان نقش را در محتوای عمیق بازی کند. حتی اگر بتوانیم بخشی از این ساعات مصرف را از محتوای سطحی کم کنیم و به محتوای عمیق تبدیل کنیم، گامی رو به جلو برداشتهایم. برای این کار لازم است شرایط و لوازم فراهم شود.
در این سلسله یادداشت، نگارنده قصد دارد از زوایای مختلف به این موضوع بپردازد. حتما نظرات اساتید بزرگوار و فعالان این عرصه یاریرسان است و نقد این یادداشتها، بیشتر از نگارش این یادداشتها مفید خواهد بود.
آیتالله علمالهدی امروز با بیان این مطلب که جریان دیجیتال در عرصه اندیشهورزی جوابگو نیست، بیان کرد: «ما منکر معجزه تکنولوژی نیستیم اما جایگزینی جریان مدرن دیجیتال به جای سیستم سنتی کتاب و کتابخوانی ظلم به علم است.»
در ۱۴ دی ۱۳۷۱ رهبر معظم انقلاب فرموده بودند:
«امروز اطلاعات یک کتابخانهی عظیم، در حجم بسیار کوچکی جا میگیرد. گفتهاند ابوالفرج اصفهانی، کتابهایش را چهل شتر بار میکرد و با خودش از اینجا به آنجا میبرد. کجایی؟ از خواب بیدار شو ابوالفرج! ببین چهل هزار کتاب - بلکه بیشتر: چهارصد هزار کتاب - را میشود روی یک صفحه، با یک دستگاه کوچک به همراه داشت و هر مطلبی را که خواست از آن بیرون آورد! امروز دنیا اینگونه است و باید از دستاوردهای جدید استفاده کرد و بهره برد. ما متأسفانه هنوز یادنگرفتهایم؛ هنوز عادت نکردهایم و دستمان روان نیست. بیشتر دلمان میخواهد همینطور این کتابها را ورق ورق بگردیم.»
همین!
از 60 هزار روستای کشور، تنها 1000 روستا دارای کتابخانه هستند!
جمعیت روستایی کشور بیش از 20 میلیون نفر است. خوشبینانه فکر کنیم که روستاهای پرجمعیت تماما کتابخانه دارند، باز هم یعنی بیش از 19 میلیون نفر در منطقه زندگی خود، کتابخانه ندارند. بماند که در شهرها هم دسترسی به کتابخانه حتما کامل نیست.
راه حل چیست؟