* این یادداشت برای پایگاه خبری تحلیلی ندای انقلاب نوشته شده است.
انقلاب اسلامی مردم ایران بزرگترین حادثه قرن گذشته بود. انقلابی که به فرمایش مقام معظم رهبری جلوی پیشروی استکبار در استعمار ملتها را گرفت و از نتایج آن پررنگ شدن بیداری اسلامی است. اما هر انقلابی در صورت فراموش کردن شاخصها و صراط مستقیم خود ممکن است به ضد خود تبدیل شود. ملت ایران در این 33 سال ثابت کردهاند که همواره در صراط مستقیم انقلاب حرکت کردهاند و به آرمانهای امام راحل عظیمالشأن دل بستهاند. یکی از نمادهای مهم این حرکت در 9 دی ماه 88 بود که مردم نشان دادند اعتبار هر شخص و جریان تا جایی است که از این صراط مستقیم منحرف نشود. در این یادداشت سعی کردهایم «صراط مستقیم انقلاب» از منظر رهبری را بازگو نماییم.
صراط مستقیم نه متحجر است و نه لیبرال
- ما از اسلام دفاع مىکنیم. اما منظور ما از اسلام چیست؟ اسلامِ ما با اسلام متحجر از یک سو و اسلام لیبرال از سوى دیگر، در اصول و مبانى کاملاً متفاوت است. ما هم این را رد مىکنیم و هم آن را.
- اسلام ما اسلامى است متکى به معنویت، عقلانیت و عدالت؛ این سه شاخص عمده در آن هست. ما از معنویت به هیچ عنوان صرفنظر نمىکنیم؛ روح و اساس کار ما معنویت است. عقلانیت مهمترین ابزار کار ماست؛ عقل را بهکار مىگیریم. اسلام ما اسلام عقلانى است. عقل کاربرد بسیار وسیعى در فهم ما، تشخیص اهداف و تشخیص ابزارهاى ما داراست. از عدالت هم بهعنوان یک هدف به هیچ وجه صرفنظر نمىکنیم.
- اینکه تصور شود چون دنیاى سرمایهدارىِ مبتنى بر لیبرال دمکراسى برایش مسألهى عدالت، مسألهى فرعى و درجهى دو و ابزارى است و براى آنها مسألهى نفع و سود و پول مسألهى اصلى است، موجب نمىشود که ما از عدالت به معناى یک مسألهى محورى و اصلى صرفنظر کنیم. ما در قالبهاى اقتصادى و در کارکرد سیاست داخلى و خارجىمان، مسألهى عدالت محور است. اسلام ما این است: اسلامِ معنویت، عقلانیت و عدالت.
- به اسم اسلام قانع نیستیم که اسلام لیبرال داشته باشیم تا ارزشهاى غربى و ارزشهاى امریکایى را ترویج کند و از روشهاى آنها استفاده کند و با آنها در بخشهاى مختلف همرنگ و همصدا شود و احیاناً دعاى ندبهیى هم بخواند.
- ما اسلام متحجرِ طالبانى را هم قبول نداریم. نه اینکه حالا قبول نداریم، از اولِ جریان نهضت آن را قبول نداشتیم. از اول، حرکتِ نهضت، حرکت روشنفکرى و عقلانى بود و با تحجر هم مخالف. امروز هم روزبهروز همین رویکرد در تفکر اسلامى ما تقویت شده و تضعیف نشده است.
- ما بین این دو، صراط مستقیم خودمان را انتخاب کردهایم و پیش مىرویم. بنابراین، اساس کار ما این است و دیپلماسى ما بر روى این پایهها استوار است و ما به دنبال چنین اسلامى هستیم. ما دنبال استحکام جمهورى اسلامى و دنبال بیدارى اسلامى هستیم و مىخواهیم اهداف خودمان را تحقق بخشیم و به هیچوجه مایل نیستیم و اجازه نمىدهیم که بخواهند ما را در معادلات رایج جهانى حل کنند و هویت و تشخص ما را از بین ببرند. [1]
امروز ملت ایران خود را باور دارد؛ در میدان علم وارد میشود، در میدان سیاست وارد میشود، در هر میدانى که ملت ایران بجد وارد میشود، در صفوف مقدم ملتها قرار میگیرد. وضع امروز ملت ما در نوآوریهاى علمى، در قدرت سیاسى، در عزت بینالمللى، با دوران قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست؛ این ملت بیدار شده است، زنده شده است؛ این به خاطر انقلاب است. این روح انقلابى، هر چه در ملت زندهتر و پویاتر باشد، روح نوآورى و ابتکار و خلاقیت زندهتر خواهد بود؛ همچنانى که خود انقلاب هم یک نوآورى بزرگ بود.
امام با انقلاب اسلامى و با تشکیل جمهورى اسلامى راهِ میانهى عقبماندگى و غربزدگى را ترسیم کرد. ملتها تصور میکردند یا باید عقبمانده بمانند یا باید غربزده شوند؛ امام نشان دادند که نه، یک راه مستقیم، یک صراط مستقیم وجود دارد که انسان اسیر غرب هم نشود، غربزده هم نشود؛ اما راهِ ترقى و پیشرفت و تعالى را طى کند؛ ملت ایران این راه را طى کرده است. جوانهاى عزیز! براى پیشرفت و تعالى کشورتان، هر چه میتوانید به این صراط مستقیم تمسک کنید. با اتکاء به خداى متعال و اعتقاد به نیروى درونى خود میتوانید همهى موانع را از سر راه بردارید. [2]
صدق و صفا و هوشیاری رهبر، عامل استواری در صراط مستقیم انقلاب
صدق و صفا و هوشیارى رهبر، هرگونه کجروى و سازش و معامله با دشمن را و خلاصه هر آن چیزى را که موجب انحراف از هدف شود، ناممکن ساخت و صراط مستقیم انقلاب به سمت هدفها، استوار و بىاعوجاج باقى ماند. [3]
امام کبیر و عظیم، دلهاى اندیشناک از خطرات محتمل را یکدل کرد و همه را بر صراط مستقیم خط امام و دفاع از میراث گرانبهاى او - یعنى نظام اسلامى و ارزشهاى انقلاب - ثابتقدم ساخت؛ شور و همتى تازه به ملت، و عزم و تلاشى کمسابقه به خدمتگزاران کشور، و قوّت و استحکامى بیش از گذشته به رابطهى ملت و دولت بخشید و برکات پایانناپذیر آن سلالهى پیامبران و منادى راه صالحان، پس از رحلت از این جهان نیز، کشور و ملت و انقلاب را شامل شد. [4]
حرکت در صراط مستقیم انقلاب در سایه مردمسالاری دینی
امتیاز نظام اسلامى در این است که این چارچوب، احکام مقدّس الهى و قوانین قرآنى و نور هدایت الهى است که بر دل و عمل و ذهن مردم پرتو افشانى و آنها را هدایت مىکند.
مسأله هدایت مردم یکى از مسائل بسیار مهمّى است که در نظامهاى سیاسى رایج دنیا - بخصوص در نظامهاى غربى - نادیده گرفته شده است.
معناى هدایت مردم این است که بر اثر تعلیم و تربیت درست و راهنمایى مردم به سرچشمههاى فضیلت، کارى بشود که خواست مردم در جهت فضایل اخلاقى باشد و هوسهاى فاسد کنندهاى که گاهى به نام آراء و خواست مردم مطرح مىگردد، از افق انتخاب مردم دور شود. امروز شما ملاحظه مىکنید در بسیارى از دمکراسیهاى غربى، زشتترین انحرافات - انحرافات جنسى و امثال آن - به عنوان اینکه خواست مردم است، صبغه قانونى پیدا مىکند و رسمى مىشود و به اشاعه آن کمک مىگردد. این، غیبت عنصر معنوى و هدایت ایمانى را نشان مىدهد.
در نظام اسلامى - یعنى مردمسالارى دینى - مردم انتخاب مىکنند، تصمیم مىگیرند و سرنوشت اداره کشور را به وسیله منتخبان خودشان در اختیار دارند؛ اما این خواست و انتخاب و اراده در سایه هدایت الهى، هرگز به بیرون جاده صلاح و فلاح راه نمىبرد و از صراط مستقیم خارج نمىشود. نکته اصلى در مردمسالارى دینى این است. این هدیه انقلاب اسلامى به ملت ایران است. این تجربه جدید و جوانى است؛ اما تجربه قابل تأمّل و پیگیرى و قابل تقلیدى است براى همه کسانى که دلشان براى فضیلتها و جامعه پاک و پاکیزهى انسانى مىتپد و از جرائم و رذائل اخلاقى و رواج زشتیهاى خُلقیّات بشرى رنج مىبرند. [5]
آیا سی و یک سال آزمون و خطای چند دولت متکبّر و زورگو کافی نیست که آنان را از خواب غفلت بیدار کند و بیهودگی تلاش برای سیطره بر ایران اسلامی را به آنان تفهیم نماید؟
آیا حضور دهها میلیون انسان بصیر و پُر انگیزه در جشن سی و یک سالگی انقلاب کافی نیست که معاندان و فریب خوردگان داخلی را که گاه ریاکارانه دَم از «مردم» میزنند، به خود آورد و راه و خواست مردم را که همان صراط مستقیم اسلام ناب محمدی صلّی الله علیه و آله و راه امام بزرگوار است، به آنان نشان دهد؟ [6]
امروز روز استمرار در صراط مستقیم است
آن روز [انقلاب اسلامی ایران] روز شروع بود؛ امروز، روز استمرار در صراط مستقیم است. اگر آن روز آن حرکت مهم بود، امروز هم دقّت و احتیاط براى زاویه نخوردن به صراط مستقیم و منحرف نشدن مهم است.
خداوند متعال به پیغمبر و اصحاب پیغمبر فرمود: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا»؛ یعنى در این راه بمانید و استقامت کنید؛ راه را گم نکنید؛ خط را اشتباه نکنید؛ هدف را فراموش نکنید. این خطاب به ما و خطاب به همه ملت ایران است.
وقتى با همان نیّت و با همان عزم، یک ملت راه خود را استمرار بخشید و از تاب و توان نیفتاد - که نمىافتد - دروازههاى مدینه موعود الهى - مدینه سعادت - به روى مردم باز خواهد شد.
بعد از پیروزى انقلاب همه همّت دشمنان انقلاب و مستکبران در این متمرکز بود که حالا که کار از دستشان دررفت، شاید بتوانند راه این راهروان را منحرف کنند؛ همچنان که در قیام مشروطه کردند. همه یا بیشترِ تلاش این بیستوپنج ساله بر این موضوع متمرکز بود که این خطّ الهى و این راه صحیح و صراط مستقیم گم نشود. البته فضلا، جوانان، بزرگان و مراجع معظّم حوزه در این زمینه مسؤولیت سنگینى دارند؛ همه سهیمند. هوشمندى مردم، شجاعت و روح صفا و آزادگى آنها تضمینکننده تداوم این راه است. [7]
آفتهای صراط مستقیم جمهوری اسلامی چیست؟
جمهورى اسلامى، یعنى نظامى که در آن، دربار حکومت طاغوت نیست؛ دخالت بیگانه نیست؛ دخالت خان و خانزدگى نیست؛ حکومت مردم و شایستگان است.
در جمهورى اسلامى، رسیدن به مقامات مؤثر در سلسله مراتب حکومتى، تابع صلاحیتهاست. هر که صلاحیت دارد، باید در میدانهاى فعالیت و تلاش و مسؤولیت جلو برود؛ از هر نقطهى کشور و از هر قشر اجتماعى باشد؛ و همهى اینها با هدایت اسلام و الهامگیرى از متون الهى و قرآنى صورت مىپذیرد. این، معناى نظام جمهورى اسلامى است.
فاصله انداختن بین فقیر و غنى، بین اشراف و غیراشراف، و امتیاز دادن به یک قشر خاص، با نظام جمهورى اسلامى سازگار نیست.
هر بخشى از نظام جمهورى اسلامى در هر نقطهیى از نقاط اگر به یکى از این آفتها مبتلا شود، از صراط مستقیم جمهورى اسلامى و نظام اسلامى خارج شده و باید اصلاح شود. [8]
عوامل انحراف از صراط مستقیم انقلاب
اینکه کسانى از ممشا و روش قبلى خودشان برگردند، چیزى نیست که خیلى غریب و بىسابقه باشد؛ بالاخره انسان در معرض تغییرهاى گوناگونى است و عواملى هم گاهى این تغییر را زمینهسازى مىکنند و یا سرعت مىبخشند: منافع دنیوى هست، منافع شخصى هست، حب و بغضها هست.
این کسانى که از راه درست منحرف مىشوند، اگر فرض کنیم که این افراد واقعا از آن طریق مستقیم انقلاب و معارف انقلاب و بینات انقلاب انحراف پیدا کرده باشند، عواملش غالبا همین چیزهاست. البته کجفهمیها هست، مواجه شدن با برخى از نابسامانیها هست؛ همهى اینها عواملى است که تأثیر مىگذارد.
ما نظیر این را در خیلى از جاها هم مشاهده کردهایم؛ تعجب هم نباید بکنیم؛ از خداى متعال هم باید براى خودمان و براى دیگران بخواهیم که ما را در صراط مستقیم باقى بدارد.
اینکه شما در هر روزى بارها - حداقل ده بار - تکرار مىکنید «اهدناالصراط المستقیم» براى چیست؟ یک بار از خدا خواستید، بس است دیگر! اما در هر دو رکعت اول هر نمازى شما این را تکرار مىکنید: «اهدناالصراط المستقیم». این براى آن است که صراط مستقیم راه دشوار و پرپیچوخمى است و کسانى که در این راه اشتباه بکنند، زیادند. براى خیلیها چنین چیزى پیش مىآید؛ این است که بایستى انسان به خدا پناه ببرد.
به نظر من، شما جوانان خیلى راحتتر مىتوانید در صراط مستقیم الهى باقى بمانید؛ چون آن مطامع و آن اهوایى که در امثال ما و در سنین بالا پدید مىآید، براى جوان کمتر است. [9]
اعتبار و موجه بودن هر شخص تا زمانی است که در صراط مستقیم انقلاب است
- چهرهى موجّهى که به برکت حرکت در صراط مستقیم انقلاب، همواره امین امام و محبوب امت بوده و انشاءاللَّه از این پس نیز خواهد بود
- بدیهى است که این رأى و تنفیذ تا زمانى است که ایشان در همین صراط مستقیم و نورانى که عمر شریف خود را تاکنون در آن گذرانیدهاند - یعنى راه دفاع از اسلام ناب محمّدى(ص) و مجاهدت براى تحقق حاکمیت کامل قرآن و عمل به شریعت و طرفدارى از محرومین و مستضعفین و کوشش براى ریشهکن کردن فقر و محرومیت و استقرار عدالت اجتماعى - راه خود را ادامه دهند که البته چنین خواهد بود. [10]
ویژگی منحصر بفرد انقلاب اسلامی ایران باید حفظ شود
انقلاب در دنیا قبل از انقلاب اسلامى هم به وجود آمده است، لیکن هیچ انقلابى - در طول تاریخ انقلابها شما نگاه کنید؛ از انقلاب کبیر فرانسه و قبل از او و بعد از او - نتوانسته اصول خودش را در طول دهههاى متوالى حفظ کند؛ آنچنانى که انقلاب اسلامى ایران این اصول را حفظ کرده است و در خط مستقیم خودش حرکت کرده؛ تسلیم این و آن نشده؛ راه خودش را مستقیم به سمت جلو رفته.
نسخهى آینده همین است؛ همهى ملت ایران این را میدانند و باید بدانند و شما باید بدانید و میدانید. راه پیروزى نهائى و کامل ملت ایران این است که این خط مستقیم، خط ایمان؛ ایمان به خدا، ایمان به خود، ایمان به قدرت ملى، اعتماد به نفس ملى و راه حرکت و مجاهدت در همهى اشکالش؛ مجاهدت علمى، مجاهدت عملى - و آنجائى که لازم است، مجاهدت نظامى - و ایمان و جهاد را از دست ندهند. [11]
ملت ایران نشان دادند که اهل اقدامند، اهل عملند. در طول این سى سال که دشمنان ما انتظار داشتند که شعارهاى انقلاب فراموش شود، امروز که شما در سى سالگى انقلاب نگاه میکنید به اجتماعات مردم، به اظهارات مردم، به شعارهاى مردم، مىبینید همان احساسات اول انقلاب و همان شعارها هست؛ این صراط مستقیم محفوظ مانده است؛ این خیلى چیز مهمى است. در انقلابهاى گوناگون تاریخ چنین چیزى را ما شاهد نیستیم. این به برکت ایمان به خدا و به برکت اسلام است. و شعارهاى انقلاب را بایستى حفظ کرد.
این را باید جوانها بخصوص مغتنم بشمارند؛ قدر بدانند. خوشبختانه نسل جوان امروز ما زبدهتر و کارآزمودهتر از نسل جوان آن روز است. اگر آن روز غلبه با احساسات بود، امروز حضور جوانها در میدان به خاطر اندیشه و فکر است؛ صرف احساسات نیست؛ اگر چه احساسات هم هست و مهم هم هست؛ اما فکر هم هست، درک صحیح و حضور در میدان هم است. [12]
توجه و توسل همراه با معرفت، از انحراف صراط مستقیم انقلاب جلوگیری میکند
اگر در این جامعه، توجه و توسل همراه با معرفت باب شود و معناى صحیح توسل إلىالله که قرآن و روایات و ادعیه و نهجالبلاغه به ما توصیه مىکنند، رواج یابد- صحیفهى سجادیه هم در این مورد مىتواند نقش بسیار خوبى ایفا کند- و خود شما و جوانانى که با شما معاشرند با این مراحل معنوى مأنوس شوید و فرزندان خود را که به مرور به مرحلهى جوانى پا مىگذارند، با این مقام معنوى و با این مرحلهى معنویت و توجه و حضور آشنا کنید، آنوقت این جامعه، جامعهاى است که هرگونه دشمن مستکبرى باید حقیقتاً از آن بیمناک باشد؛ باید نسبت به جذب و هضم آن ناامید باشد؛ باید بداند که تا روح اسلام، تا معنویت اسلام، تا تعبد به اسلام و عقیدهى به اسلام در جامعه هست، هیچ عاملى نمىتواند این ملت و این جامعه را از صراط مستقیم انقلاب اسلامى منحرف کند. [13]
تبیین شاخصهای نگاه امام به صراط مستقیم انقلاب، راه جلوگیری از انحرافات نامحسوس
نگاه به امام از منظر یک شاخص. این نگاه از این جهت اهمیت پیدا میکند که چالش اصلى همهى تحولات بزرگ اجتماعى - از جمله انقلابها - صیانت از جهتگیرىهاى اصلى این انقلاب یا این تحول است. این مهمترین چالش هر تحول عظیم اجتماعى است که هدفهائى دارد و به سمت آن هدفها حرکت و دعوت میکند. این جهتگیرى باید حفظ شود.
اگر جهتگیرى به سمت هدفها در یک انقلاب، در یک حرکت اجتماعى صیانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبدیل خواهد شد؛ در جهت عکس اهداف خود عمل خواهد کرد. لذا شما در قرآن ملاحظه میکنید که در سورهى مبارکهى هود، خداى متعال به پیغمبرش میفرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لاتطغوا انّه بما تعملون بصیر». پیغمبر را امر میفرماید به استقامت.
استقامت، یعنى پایدارى؛ راه را مستقیم ادامه دادن؛ در جهت درست حرکت کردن. نقطهى مقابل این حرکت مستقیم در این آیهى شریفه، طغیان قرار داده شده است؛ «و لاتطغوا». طغیان، یعنى سرکشى؛ منحرف شدن. به پیغمبر میفرماید: هم تو - شخصاً - هم کسانى که همراه تو و با تو هستند، این راه را درست ادامه بدهید و منحرف نشوید؛ «انّه بما تعملون بصیر».
این به خاطر همین است که تغییر جهتگیرىها و منحرف شدن از راه اصلى - که هویت اصلى هر انقلابى به آن جهتگیرىهاست و در واقع، سیرت انقلابها همین جهتگیرىهاى اصلى است - بکلى راه را عوض میکند و این انقلاب به هدفهاى خود نمیرسد. اهمیت این قضیه از این باب است که تغییر جهتگیرىها تدریجى است، نامحسوس است؛ اینجور نیست که از اول کار، این تغییر جهتگیرى با 180 درجه اتفاق بیفتد؛ اول با زاویههاى خیلى کوچکتر، این تغییر شروع میشود؛ هرچه ادامه پیدا میکند، فاصلهى راه اصلى - که صراط مستقیم است - با این انحراف، روزبهروز بیشتر میشود. این یک جهت است.
امام برجستهترین شاخصهاست؛ رفتار امام، گفتار امام. خوشبختانه بیانات امام در دسترس است، تدوین شده است. وصیتنامهى امام آشکارا همهى مافىالضمیر امام را براى آیندهى انقلاب تبیین میکند. نباید اجازه داد این شاخصها غلط تبیین شوند، یا پنهان بمانند، یا فراموش بشوند.
مواضع امام بایستى به طور روشن و واضح - همان طور که خود او گفت، همان طور که خود او نوشت - تبیین شود؛ این ملاک راه امام و خط امام و صراط مستقیم انقلاب است. [14]
9 دی نماد یکپارچگی مردم در صراط مستقیم انقلاب
اساس حکومت اسلامى و شاخص عمدهى این حکومت عبارت است از استقرار ایمان؛ ایمان به خدا، ایمان به تعالیم انبیاء و سلوک در صراط مستقیمى که انبیاء الهى در مقابل پاى مردم قرار دادند. اساس، ایمان است. فرستادن پیامبران الهى براى هدایت انسانها و ایجاد جوامع دینى و الهى در طول تاریخ تا امروز، در درجهى اول براى این مقصود است.
این ملت پاى حرف خود ایستاده است. این یک حرکت عظیم بود از ملتمان. ملت توانستند در تاریخ کشور این را ثبت کنند که بعد از گذشت سى سال از استقرار نظام اسلامى - که نظامى بر پایهى اسلامیت و جمهوریت است و اینها از هم تفکیکناپذیرند؛ آنهائى که این دو را از هم تفکیک میکنند، جمهورى اسلامى را نشناختند - آنچنان پابند به مبانى این نظام هستند که در یک انتخاباتى با این شور و شوق، با این عظمت شرکت میکنند.
این یک حرکت عظیم مردمى بود. در قبال این حرکت، دشمنان ملت ایران نقشههائى داشتند؛ این نقشهها را شروع کردند به عمل کردن. اگر حضور شما مردم در انتخابات بیست و دوى خرداد سال 88 یک حضور ضعیفى بود، اگر به جاى چهل میلیون، مثلاً سى میلیون شرکت کرده بودید، به احتمال زیاد دشمنان شما موفق میشدند. نقشههائى از پیش طراحى شده بود.
من کسى را متهم نمیکنم؛ اما هندسهى کار دشمن را میشناسم، مىبینم، آن را تشخیص میدهم؛ نمیتوانم آن را انکار کنم. هندسهى کار دشمن، یک هندسهى مشخصى بود. نظیر این کار را در جاهاى دیگر هم کردند. وقتى قدرتهاى مستکبر بینالمللى از یک نظامى ناراضى و ناخشنود باشند، یکى از راههائى که یافتند و عمل کردند، این است که منتظر یک فرصت انتخابات بشوند، بعد در آن فرصت انتخابات، اگر کسانى که مورد رضاى آنها نیستند، بر سر کار آمدند، و آنهائى که آنها میخواهند، بر سر کار نیامدند، آن وقت با یک حرکت نمایشىِ مردمى، اوضاع را برگردانند؛ با شعارهائى گروهى از مردم را توى صحنه بکشانند، با فشار در صحنهى خیابانها، آن چیزى را که با قانون به دست آمده است، با خشونت دگرگون کنند. این یک نقشهى شناخته شده است. اگر ملاحظه میکنید که حوادثى که بعد از انتخابات پیش آمد، در ذهن مردم، در ذهن تحلیلگران مستقل و صادق و تیزبین، منتسب به عوامل خارجى و بیرونى میشوند، ناشى از این است. اگر کسى هیچ خبرى هم از پشت پرده نداشته باشد، اطلاعاتى که افراد صاحب اطلاع به دست مىآورند، اگر این اطلاع هم در دسترس نباشد، انسان شکل کار را که نگاه میکند، میفهمد که این کار، کار دشمنان ملت است؛ کار بیگانگان است.
انتخاباتى انجام میگیرد، یک حرکت قانونى اتفاق مىافتد، یک نتیجهاى هم با خود به دنبال مىآورد؛ این نتیجه را به زور خشونت بخواهند عوض کنند. یک عدهاى را بکِشند توى صحنه؛ احیاناً اگر اقتضاء شد، خشونت هم بکنند، آتشسوزى هم راه بیندازند، بانک هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، براى اینکه نتائج قانونى را برگردانند. خوب، این حرکتى است که هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است. پیداست این حرکت، حرکت هدایت شدهاى از طرف بیگانگان است. یک چنین اتفاقى را میخواستند در کشور پیش بیاورند.
آزمون مهمى بود براى کشور. من به شما عرض بکنم، آزمون مهمى بود؛ هم عبرتهاى زیادى داشت، هم درسهاى زیادى داشت؛ و در این آزمون، ملت ایران پیروز شد.
آنها میخواستند مردم را تقسیم کنند به یک گروه اقلیت، به یک گروه اکثریت؛ یک گروهى که برندهى انتخابات است، یک گروه هم که در انتخابات به نتیجهى مطلوب خود دست پیدا نکرده، اینها را در مقابل هم قرار بدهند. ملت را دوپارچه کنند؛ یک عده اغتشاشگر هم وارد میدان بشوند و با ایجاد اغتشاش، جنگ را در داخل کشور مغلوبه کنند، جنگ داخلى راه بیندازند؛ امیدشان این بود. اما ملت هوشیارى به خرج داد.
شما دیدید در روز انتخابات، مردم به دو گروه سیزده چهارده میلیونى، و بیست و چهار پنج میلیونى تقسیم شدند؛ اما بعد از گذشت مدتى نه چندان بلند، همین دو گروه با هم یکى شدند و در مقابل شورشگران و اغتشاشگران و خرابکاران ایستادند. بیدارى ملت را انسان اینجا میشود بفهمد. میخواستند بین مردم اغتشاش ایجاد کنند. بدخواهانى که سى سال است علیه این انقلاب و علیه این مردم هر کارى توانستند، کردند، اینها هم فرصت را مغتنم شمردند و با تبلیغاتِ خودشان وارد میدان شدند. بیش از این، کارى نمیتوانستند بکنند. اگر آمریکائىها و انگلیسىها و صهیونیستها میتوانستند نیرو وارد خیابانهاى تهران بکنند، یقین بدانید میکردند. اگر برایشان امکان داشت که با حضور وابستگان و مزدوران خودشان از خارج، عرصه را آنچنان که میخواهند، هدایت کنند، میکردند. منتها میدانستند که این کار به ضررشان تمام میشود. تنها کارى که میتوانستند بکنند، این بود که در صحنهى تبلیغات، در صحنهى سیاست جهانى، از آشوبگر، از اغتشاشگر حمایت کنند. رؤساى جمهور کشورهاى مستکبر در این قضیه وارد میدان شدند؛ اغتشاشگران خیابانى و خرابکارانى را که با آتش زدن میخواهند موجودیت خودشان را نشان بدهند، ملت ایران نامیدند؛ شاید بتوانند اوضاع را آنچنان که طبق میل خودشان است، در افکار عمومى دنیا و کشورمان تصویر و ترسیم کنند؛ اما شکست خوردند.
قوىترین و آخرین ضربه را ملت در روز نهم دى و بیست و دوى بهمن وارد کرد. کار ملت ایران در بیست و دوم بهمن، کار عظیمى بود؛ نُه دى هم همین جور. یکپارچگى ملت آشکار شد. همهى کسانى که در عرصهى سیاسى به هر نامزدى رأى داده بودند، وقتى دیدند دشمن در صحنه است، وقتى فهمیدند اهداف پلید دشمن چیست، نسبت به آن کسانى که قبلاً به آنها خوشبین هم بودند، تجدید نظر کردند؛ فهمیدند که راه انقلاب این است، صراط مستقیم این است. در بیست و دوى بهمن، ملت همه با یک شعار وارد میدان شدند. خیلى تلاش کردند، شاید بتوانند بین ملت دودستگى ایجاد کنند؛ اما نتوانستند. و ملت ایستاد؛ این پیروزى ملت بود.
از بیست و دوم خرداد تا بیست و دوم بهمن - هشت ماه - یک فصل پرافتخار و پرعبرتى براى ملت ایران بود؛ این یک درس شد. آگاهى جدیدى به وجود آمد. فصل تازهاى در بصیرت ملت ایران گشوده شد. این یک زمینهى بسیار مهمى است. باید بر اساس این زمینه، حرکت کنیم.
پاورقی:
[1]- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار مسوولان وزارت امورخارجه و روسای نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور1383/05/25
[2]- بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره) 1387/03/14
[3]- پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره) 10/3/1369
[4]- پیام به مناسبت دومین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره) 1370/03/13
[5]- بیانات در مراسم تنفیذ حکم آقاى خاتمى سال 1380 /05 /11- 80
[6]- پیام تشکر و قدردانی رهبر انقلاب اسلامی از حضور دهها میلیونی ملتِ شگفتی آفرین ایران1388/11/22
[7]- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار اقشار مختلف مردم قم18/10/1382
[8]- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در اجتماع بزرگ مردم جیرفت1384/02/17
[9]- بیانات در جلسهى پرسش و پاسخ با مدیران مسؤول و سردبیران نشریات دانشجویى 04/12/1377
[10]- متن حکم تنفیذ ریاست جمهوری حجتالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی توسط رهبر معظم انقلاب 12/5/1368
[11]- بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروى هوائى ارتش1387/11/19
[12]- بیانات در دیدار با جمعى از مردم آذربایجان شرقی1387/11/28
[13]- دیدار با گروهی از پاسداران سپاه پاسداران 13/09/1376
[14]- خطبههاى نماز جمعهى تهران در حرم امام خمینى (ره) 1389/03/14
[15]- بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی1389/01/01
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.