جمعه گذشته به اتفاق خانواده پس از چند وقت به زحمت توانستیم فرصتی بیابیم و زمانی خالی کنیم و به گردشی فرهنگی - تفریحی برویم. به هر حال حضور دخترمون در انتخاب اماکن تفریحی کمی دست ما را میبنده و باید جایی بریم که ایشون هم اذیت نشه. کاخ گلستان را انتخاب کردیم تا هم همسرم به دیدن نقاشیهای کمال الملک بپردازه و هم به سایر موزههای متعدد و ابنیه آن سری زده باشیم.
به چهارراه گلوبندک که رسیدیم زمان ناهار شده بود، جای شما خالی رفتیم رستوران مسلم و ناهار میل کردیم. یه توصیه در پرانتز که هر وقت مسلم رفتید، یک پرس غذا سفارش بدید و دو نفری میل کنید، وگرنه اگر مثل ما دو پرس غذا سفارش بدید، مجبورید اندازه 2 پرس رستورانهای دیگه، غذا با خودتون ببرید خونه! خیلی اندازه پرسهای غذا زیاده.
خلاصه اینکه به کاخ گلستان رسیدیم. بلیط تمامی موزهها و جاهای دیدنی کاخ رو تهیه کردیم که بعد از مدتها گردش نرفتن، چیزی به دلمان نماند. بعد از رؤیت تخت مرمر و خلوت کریمخانی که در حیاط کاخ هستند و «ورودی» ندارند، وارد نگارخانه شدیم و نقاشیهای بینظیر کمال الملک را دیدیم و لذت بردیم. از نگارخانه که بیرون آمدیم، دومین سالن، سالن اصلی کاخ بود که گویا بهترین جای دیدنی کاخ نیز هست. تا آمدیم وارد شویم، کارمند جلوی در گفت: «صبر کنید برق همین الان رفت، داخل تاریکه!» بقیه سالنها و موزهها هم به همین ترتیب تاریک بود. خلاصه بعد از یک ساعت صبر و قدم زدن در حیاط کاخ، مسئول کاخ گلستان تصمیم گرفتند یک ساعت باقیمانده تا پایان ساعت بازدید را نیز به دلیل قطعی برق تعطیل اعلام نمایند! و به ما گفتن که میتونید برید بلیطهایی که استفاده نکردید رو پس بدید و پولتون رو بگیرید.
پس دادن بلیطهای استفاده نشده به کنار، اما چقدر مدیریت چنین مکانی باید ضعیف باشد که از این دست اتفاقات رخ دهد؟ به هر حال برخی به زحمت زمان خود را میتوانند هماهنگ کنند تا چنین روزی برسد، و عملا با همین برق رفتن ساده 2 ساعته، کل روز ما خراب شد. ما به کنار، آن روز در کاخ بیش از 15 توریست از کشورهای مختلف دیدم که معلوم نیست دوباره بتوانند این کاخ را ببینند یا خیر.
یعنی اداره برق منطقه نمیداند لااقل در زمان بازدید کاخ نباید برق منطقه را قطع کند یا مثلا مدیر کاخ نمیتواند چنین تفاهمی با اداره برق منطقه نماید؟ یا مثلا اگر اداره برق منطقه بیکفایت است، مدیر کاخ نمیتواند برق اضطراری برای کاخ تهیه نماید؟
-------------------------------
پ.ن: ما به شدت از وجود مدیران سنتی در کشور رنج میبریم. مدیرانی که همانطور که از دهه 60 تا به حال وزیر و مدیر ماندهاند، همان تفکرات را هم دارند و نمیدانند امروزه «زمان» برای بسیاری از مردم خیلی مهم شده است و صرفا با پس دادن بخشی از هزینه بلیط، مشتری راضی نمیشود. هنوز فکر میکنند دهه 60 هست و میتوان کشور را به شیوه حجرههای قدیمی خود اداره کنند. ای کاش لااقل به شیوههای اداره حجره پایبند بودند و کمی به فکر از دست ندادن مشتری بودند. به این فکر نمیکنند که مثلا آن 15 توریست که میان آنها هم از آسیای شرقی بودند و هم از اروپا، چه حسی راجع به کشورمان پیدا میکنند.
به امید اینکه بازنشستگان را به جای مصدرهای مدیریت اجرایی، در سمتهای مشاورهای ببینیم.
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
پس چه توقعی داشتم من که وقتی برق میره غر میزنم!
مدیر اداره برق، مدیر کاخ یا هرجای دیگهای چرا باید دلسوز بقیه باشن؟ خودشون کم مشکل دارن؟
این بهونههاییه که این روزا زیاد میشنویم. متاسفانه مردم ما دچار یه نوع خودخواهی شدن که دلیلش رو هم مشکلاتشون میدونن در صورتی که همین مشکلات هم از خودخواهی بقیه نشأت میگیره.
با این اوصاف فکر میکنم اینکه انتظار داشته باشیم به وقت و زمان ما احترام بگذارند انتظاری بعید هست. متاسفانه.
آغاز و پایان کامنت با کلمهای شروع شد که نشون دهندهی عمق فاجعهست