پژوهشگر

وبلاگ شامل دو بخش عمده است: یکی نوشته‌های فرهنگی، علمی، شخصی و سیاسی من و دیگری «نقل قول» که در آن به فرازهایی از کتبی که در حال مطالعه آن هستم پرداخته‌ام. در برگه «درباره من» نیز می‌توانید از من بیشتر بدانید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۷ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 101 روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

تقوا در اسلام از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است تا جایی که در سوره مبارکه حجرات،‌ آیه شریفه سیزدهم آمده است: «بدون شک بهترین و گرامی­ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.»

می‌توان این‌گونه بیان داشت که پایه همه خیرات در جامعه، تقوا است. اما تقوا بروز و ظهورهای متفاوتی در جامعه دارد که در این مجال فرصت بیان آن بیش از تعریف تقوای فردی و تقوای سیاسی نیست. تقواى فردى یعنى هر کس بین خود و خدا سعى کند از جاده‌ صلاح و حق تخطى نکند و پا را کج نگذارد. تقواى سیاسى یعنى هر کس که در کار سیاست است، سعى کند با مسائل سیاسى صادقانه و دردمندانه و از روى دلسوزى برخورد کند. سیاست به معناى پشت هم اندازى و فریب و دروغ گفتن به افکار عمومى مردم، مطلوب اسلام نیست. سیاستی که عین دیانت ما است یعنی اداره درست جامعه.
دشمنان اسلام بر اثر تجربه فهمیده‌اند که انسان آسیب‌پذیر است و هر انسانی قابل فاسد شدن است. البته راست می‌گویند، منتهی با یک استثنا: «متقین»!

سخن این‌جا است که کسی در جامعه می‌تواند عدالت را بر پا کند که جزء متقین باشد. در واقع در هر انسانى، عدالت شخصى و نفسانى او، پشتوانه عدالت جمعى و منطقه تأثیر عدالت در زندگى اجتماعى است. نمى‌شود کسى در درون خود و در عمل شخصى خود تقوا نداشته باشد، دچار هواى نفس و اسیر شیطان باشد، اما ادعا کند که مى‌تواند در جامعه عدالت را اجرا کند.

در جمهوری اسلامی نمی‌توان مانند دموکراسی‌های غربی برخی صلاحیت‌های خاص سیاسی و حزبی را فقط مورد توجه قرار داد. در نظام جمهورى اسلامى غیر از دانایى و کفایت سیاسى، کفایت اخلاقى و اعتقادى هم لازم است و البته هر مسئولی در هر رده‌ای که باشد، باید متناسب با شأن آن رده تقوا را رعایت نماید. رهبر معظم انقلاب در این باره در 29 شهریور 1369 می‌فرمایند: «در نظام جمهورى اسلامى، هیچ‌کس نباید از جاده تقواى مناسب با شأن خودش، خارج بشود. تقوایى که براى مسئولیت فعلى من لازم است - که من واقعا باید به خاطر ضعف‌ها و روسیاهی‌هاى فراوان خودم، به خدا پناه ببرم - با تقواى فلان برادرى که فرمانده‌ى یک گردان سپاه است، فرق مى‌کند. او در همان حد تقواى خودش باید رعایت بکند. اگر رعایت نکرد، زیردستش مى‌تواند مطمئن باشد که فرماندهى او، ادامه پیدا نخواهد کرد. و به همین ترتیب، تا به بالا و به خود این جایى که من نشسته‌ام، برسد.»

شوربختانه در سال‌های اخیر و به‌خصوص در دو سال اخیر موج بی‌تقوایی‌های سیاسی دامن‌گیر بسیاری از مسئولین با رده‌های گوناگون در قوای مختلف و البته رسانه‌های وابسته به آنان شده است. تهمت‌پراکنی، نسبت دادن عناوین مجرمانه به مسئولین بدون سند، توهین و دروغ‌پراکنی موجب تخریب اذهان مردم در طی این سال‌ها بوده است. قطعا مردم هم طبق فرموده ولی امرشان مطمئن هستند که مسئولیت این اشخاص طولانی نخواهد شد، مگر آن‌که توبه نمایند و برای خدمت به مردم خستگی نشناسند و افتخار خود را نوکری مردم بدانند. والعاقبه للمتقین.

  • قاسم صفایی نژاد

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 99 روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

مسأله ولادت حضرت مهدی (عج) از جهت یادآوری مسأله انتظار و دوران موعود که در دین و مذهب ما ترسیم شده است، حائز اهمیت است. باید در این روزها وقت بیشتری برای مطالعه، دقت و بحث‌های مفید در این باره صرف کنیم. باید با بالا بردن آگاهی خود، بتوانیم زمینه ظهور را آماده کنیم؛ زیرا مؤمنان و افراد مصلح باید زمینه را آماده نمایند تا آن بزرگوار بتوانند بیایند و در آن زمینه آماده، اقدام فرمایند. نمی‌توان انتظار داشت که حکومت جهانی منجی بشریت (عج) از صفر شروع شود؛ جامعه باید با آمادگی و قابلیت پذیرای موعود باشد وگرنه سرنوشت آن مانند انبیا و اولیای طول تاریخ می‌شود.

اینکه چگونه می‌توانیم جامعه را آماده ظهور نماییم و سهم خود را در این باره ادا نماییم، مراحل مختلفی دارد. ابتدا باید باور نماییم که آینده قطعی ما، سربلندی تمدن با شکوه اسلامی در سراسر گیتی است. در واقع انتظار، یعنى دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگى بشر. پس از آن می‌شود که افراد، خودشان را برای این حرکت عظیم آماده می‌کنند.

باید بدانیم که قبل از دوران مهدى موعود، آسایش و راحت‌طلبى و عافیت نیست. قبل از ظهور مهدى موعود، در میدان‌هاى مجاهدت، انسان‌هاى پاک امتحان مى‌شوند؛ در کوره‌هاى آزمایش وارد مى‌شوند و سربلند بیرون مى‌آیند و جهان به دوران آرمانى و هدفىِ مهدى موعود (عج) روزبه‌روز نزدیک‌تر مى‌شود. انتظارى که از آن سخن گفته‌اند، فقط نشستن و اشک ریختن نیست. انتظار به معناى این است که ما باید خود را براى سربازى امام زمان آماده کنیم. سربازى منجى بزرگى که مى‌خواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بین‌المللى مبارزه کند، احتیاج به خودسازى و آگاهى و روشن‌بینى دارد. انتظار فرج، انتظار دست قدرتمند الهى است که باید بیاید و با کمک همین انسان‌ها سیطره‌ ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگى مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند. باید براى این کار آماده بود. معنای انتظار حرکت است و نه سکون! انتظار رها کردن و نشستن براى اینکه کار به خودى خود صورت بگیرد، نیست.

ما که منتظر امام زمان هستیم، باید زندگی امروز را در همان جهتى که حکومت امام زمان (عج) تشکیل خواهد شد، بنا کنیم. البته، ما کوچکتر از آن هستیم که بتوانیم آن گونه بنایى را که اولیاى الهى ساختند یا خواهند ساخت، بنا کنیم؛ اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیم. بدانیم که بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوى و اخلاقى و عملى و پیوندهاى دینى و اعتقادى و عاطفى با مؤمنین و همچنین براى پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند.

بدانیم که حکومت آینده‌ حضرت مهدى (عج)، یک حکومت مردمى به تمام معناست. امام زمان، تنها دنیا را پر از عدل و داد نمى‌کند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به آنهاست که بناى عدل الهى را در سرتاسر عالم استقرار مى‌بخشد و یک حکومت صددرصد مردمى تشکیل مى‌دهد.

  • قاسم صفایی نژاد