پژوهشگر

وبلاگ شامل دو بخش عمده است: یکی نوشته‌های فرهنگی، علمی، شخصی و سیاسی من و دیگری «نقل قول» که در آن به فرازهایی از کتبی که در حال مطالعه آن هستم پرداخته‌ام. در برگه «درباره من» نیز می‌توانید از من بیشتر بدانید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

داشتم بایگانی 10 سال گذشته را می‌خواندم؛ بایگانی مربوط به کلیدواژه تو. انگار این 32 مطلب گذشته‌ای که راجع به تو نوشته‌ام، هر سال دورتر شده‌ام و دورتر. هر سال از هجر تو کمتر سوخته‌ام و بیشتر ساخته‌ام. چرا به این سو می‌روم؟ هر سال حتی اگر دانسته‌هایم بیشتر شده باشد اما عملم کمتر شده. به بیابانی رسیده‌ام که شاید 10 سال پیش فکرش را هم نمی‌کردم؛ فکرش را هم نمی‌کردم چنین اعمالی از من سر بزند. منی که ده سال پیش می‌گفتم انقدر خوب زندگی می‌کنم که به همه بفهمانم شیعه امام حسن بودن چقدر خوب است:

من به تنهایی از این جام نخواهم نوشید                        همه اهل جهان را حسنی خواهم کرد
تکراری شده است شیرین‌زبانی‌هایی که هر سال از مناجات‌های خداوندگار مناجات و زینت عابدان یاد گرفته‌ام. دوباره نمی‌خواهم بگویم که به کریمی تو نگاه می‌کنم نه به اعمال خودم!

باید بگویم:

تو راه دادی مرا به خانه، مرا خریدی به هر بهانه              ولی دوباره شکسته توبه، گنه نمودم چه ناشیانه

ارباب کریمم!

اگر سال پیش نوشته بودم گاهی به تو نزدیک شده‌ام و گاهی از تو دور اما این یک سال اخیر کمتر روزی بود که به تو نزدیک شده باشم. 

نمی‌دانم چه شد که یاد این خاطره در بقیع افتادم. یادت هست روز دومی که پا به بقیعت گذاشتم؟‌ مفتی وهابی کنار قبر تو به تو توهین می‌کرد. می‌گفت: «چرا از حسن بن علی حاجت دارید؟ اگر شما با مدیر شرکت رفیق باشید، سراغ پارتی می‌روید یا مستقیم پیش مدیر شرکت می‌روید؟ خدا رفیق شماست و از رگ گردن به شما نزدیک‌تر است، از خدا بخواهید. حسن بن علی پودر شده است. حسن بن علی در طول زندگانی‌اش یک کلمه به فارسی سخن نگفته و فارسی بلد نیست که حاجت شما را بفهمد!»

تحجر و جمود فکری به او اجازه نمی‌داد که بفهمد انسان کامل یعنی چه. می‌خواستم جواب بدهم اما روحانی کاروان‌مان توصیه اکید کرده بود که روی کاروان دانشجویی حساس هستند و وارد گفتگو نشوید. پیرمردی از میان زائرین شیعه رو کرد به آن مفتی وهابی و یک سوال کرد: «مگر نمی‌گویی واسطه‌ای نیاز نیست؟ پس خدا چرا خودش ما را هدایت نکرد و پیامبر فرستاد؟»

طنین صلوات که ناخودآگاه از میان جمعیت بلند شد، فهمیدم که هیچوقت شیعیان خود را تنها نمی‌گذاری. تو خود چراغ هدایتی که از شیعیانت خواستی چراغ هدایت باشند. *

اگر شیعه هستم باید عمل کنم به دستورات و شیوه زندگی‌ات. اگر این 10 سال گذشته از تو دورتر شدم اما این دهه آینده که به چهل سالگی می‌رسم باید روز به روز به تو نزدیک‌تر شوم. این اولین سالروز ولادت تو در دهه چهارم زندگی من است. می‌خواهم به تو نزدیک‌تر شوم اما قبل از آن که چراغ هدایتت مرا به سوی سعادت رهنمون کند، نیازمند برآورده شدن یک حاجت هستم. می‌شود امشب واسطه برآورده شدن یک حاجت من شوی؟ می‌شود «الهی العفو» مرا آمین بگویی؟

----------------------------------

* امام حسن مجتبی علیه السلام: کونوا اوعیه العلم و مصابیح الهدی (ظرف دانش باشید و چراغ هدایت)

 

  • قاسم صفایی نژاد

عصر امروز در دیدار دانشجویی با رهبر معظم انقلاب حضور داشتم. دیداری که تندترین نقدهای ممکن البته با نگاهی دلسوزانه نسبت به ارکان حکومت ایراد شد. نقدهایی که البته گاهی با راهکارهای عاقلانه و پیشنهادهای عملیاتی هم همراه بود. رهبر معظم انقلاب با روی گشاده و تبسمی پدرانه و گاهی با بغضی اندک تمام صحبت‌های دانشجویان را شنیدند. دانشجویانی که به قول ایشان حتما نماد همه تفکرات موجود در دانشگاه نبودند اما در نقد کم نگذاشتند. نقد آنها نه تنها سهمی را به دولت اختصاص داد، بلکه شورای نگهبان، سپاه،‌ قوه قضاییه، صدا و سیما، مجلس، نهادهای زیرمجموعه و منتصب رهبری و حتی دفتر رهبری را نیز شامل شد.

بازگویی این دردها در حضور مسئولین، خود می‌تواند تسکین دهنده باشد، زیرا همانطور که ایشان فرمودند حتما اثربخش خواهد بود و اینطور نیست که حرفی گفته شود و تمام شود. هر چند که برخی از این نقدها درست نباشد و در عین نادرست بودن، آن مسئول برای پاسخگویی عذری بجا داشته باشد.

ای کاش مسئولین سه قوه دیگر و سایر مدیران ارشد حاکمیتی و دولتی نیز نقدهای مردم را چنین صریح و صمیمانه بشنوند بی‌آنکه به آنها انگ‌های گوناگون بزنند تا هم فاصله قدرت بین مسئولین و مردم کمتر شود و هم اعتماد مردم به نظام بیشتر شود.

------------------------------------

پ.ن: آرمان‌خواهی و مطالبه‌گری، نقد با شجاعت تمام و البته نقد علاج‌جویانه، مبارزه با نظام سلطه، مبارزه برای رسیدن به آرمان و عدم یأس در فاصله زمانی رسیدن تا آرمان نکاتی بود که ایشان به دانشجویان توصیه کردند.

 

حُسن تو همیشه در فزون باد           رویت همه سال لاله‌گون باد

هر سرو که در چمن برآید                 در خدمت قامتت نگون باد *

* حافظ

 

 

  • قاسم صفایی نژاد

چند روزی که گذشت و به دلیل نگارش پروپوزال رساله دکتری فرصت به روز رسانی وبلاگ فراهم نشد اتفاقات مهمی افتاد.

- حضور ترامپ در عربستان سعودی و جلسه با چندین کشور اسلامی و متهم کردن ایران در موارد مختلف. اتفاقی که جهل حاکمان سعودی را بیش از گذشته نمایان کرد. دولت سعودی که در دشمنی با آنها اکثریت کشور ما متفق القول هستند، هر چند که دلایل‌مان با هم متفاوت باشد که به این مهم نیز باید توجه کنیم.

- شاید یکی از نتایج این حضور تعرض به شیخ عیسی قاسم در بحرین بود. اتفاقی که  قیام مردم بحرین را وارد فاز جدیدی از مبارزه کرد. اتفاقاتی که هر چند در رسانه‌ها و به ویژه رسانه‌های اجتماعی کشور ما کمتر بازتاب داشته باشد اما امیدوارم به زودی به نتیجه قطعی خود برسد که سنت خدا از بین رفتن باطل است.

- فروش گاز به ترکیه به قیمت تقریبا مفت که در رسانه‌ها مواضع موافق و مخالف زیادی داشت. هر کدام از طرفین دلایلی مطرح می‌کنند که هیچ ربطی به دلایل طرف دیگر ندارد! و آخر مشخص نشد واقعا این جریمه به دلیل گران فروختن گاز در سال‌ها قبل بوده یا به دلیل کرسنت؟!

- تغییرات در بالاترین سطح در دانشگاه آزاد که باید صبوری کرد و نتیجه اقدامات را دید. اقداماتی که اگر به بهتر شدن اوضاع کمک نکند، شاید به بدتر شدن آن یاری برساند!

- اختلافات بر سر سند 2030 و نحوه توافق یا امضای آن خبر دیگری بود که این روزها بر زبان همه بود. یک طرف ایرادات را می‌گوید و طرف دیگر معتقد است که در چارچوب فرهنگ خودمان آن را اجرا می‌کنیم. کسی نمی‌گوید که ساز و کار قانونی و تصویب آن در کشور چگونه بود و اگه ایرادی داشته آیا برای حل این ایراد هم کسی فکر می‌کند تا دیگر چیزی بدون خبر تصویب نشود؟

- اظهارات رییس قوه قضاییه در مورد حصر و پاسخ سخنگوی دولت خبر دیگری بود که باید دید در آینده کدام طرف چه کاری انجام می‌دهد. آیا دولت از این مسئله فقط به دنبال بهره برداری سیاسی است یا موقع اقدام و عمل فرا رسیده؟ واکنش قوه قضاییه چه خواهد بود؟ باید منتظر ماند.

- حضور احمدی نژاد در مزار شهدا و اعتراض خانواده شهدای حرم اتفاق دیگری بود که مورد توجه رسانه‌های اصولگرا قرار گرفت و حتی خبرگزاری‌هایی که سالها احمدی نژاد را بایکوت کرده بودند و به جز خبر توصیه رهبری به عدم شرکت در انتخابات، حتی خبر ثبت نام او برای ریاست جمهوری را هم از سر اجبار منتشر کرده بودند به یکباره بایکوت رو کنار گذاشتند و فیلم‌هایی از این اعتراض منتشر کردند. اتفاقی که لااقل اگر برای رسانه جهت‌دار بد نباشد، برای خبرگزاری که باید بی‌طرف باشد اصلا خوب نیست. سردبیر چنین خبرگزاری‌هایی باید یک بار از خود بپرسند که آیا در این سالها احمدی نژاد فقط همین یک بار میان مردم رفت؟ آیا دفعه‌های قبل هم مورد اعتراض مردم قرار می‌گرفت یا فقط این یک بار او را دیده‌اند و بارها ابراز محبت مردم را ندیده‌اند؟

----------------------------------------------------

پ.ن: یک آفت در جامعه ما رو به رشد است: وزن‌کشی رسانه‌ای. گاهی اوقات به جای اینکه حق را از باطل تمیز دهیم،‌ بر حق پافشاری کنیم و با استدلال و تبیین به حل مسائل بپردازیم، همه چیز را در عملیات روانی و فشار رسانه‌ای و وزن کشی آن می‌دانیم. گویا اگر به شیوه‌های مرسوم خبرپراکنی کنیم به مقصود می‌رسیم! به نظر می‌رسد به جای اینکه وزنمان را در رسانه‌ها بالا ببریم باید خودمان را به حق نزدیک کنیم که این راه سعادت است.

 

  • قاسم صفایی نژاد