دیروز مراسم رونمایی از کتاب تاریخ تحلیلی جامعه شناسی دیوانسالاری در ایران در خبرگزاری مهر برگزار شد. این کتاب، اولین جلد از مجموعه ۶ جلدی است که پروفسور علی اکبر فرهنگی، چهره ماندگار مدیریت ایران، آن را نگاشتهاند. کتاب دسترنج ۳۰ سال پژوهش استاد فرهیختهای است که در مدیریت، ارتباطات، جامعه شناسی و ادبیات تحصیل کرده و آثار فاخر و ماندگاری در هر کدام از این رشتهها خلق کرده.
این کتاب درباره نقش دیوانسالاری در تمدن ایرانی از باستان تا کنون است و تأثیر و تأثراتی که دیوانسالاری ایرانی در طول تاریخ بر سایر تمدنها و البته در داخل تمدن ایرانی گذاشته است. جلد اول که دیروز منتشر شد، از دوره اسطورهای تا پایان خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام را شامل میشود.
خدا را شاکرم که به من توفیق داد به عنوان ناشر چنین اثری انجام وظیفه کنم و از اعتماد استاد بزرگوارم سپاسگزارم. همانطور که در جلسه رونمایی عرض کردم امیدوارم اهالی علم و دانش و مدیریت و فرهنگ این کتاب را بخوانند و ان شالله در ادامه مسیر کشور به سمت پیشرفت راهگشا باشد.
+ خبر رونمایی در سایت نشر صاد
از آخرین پستم ۳۳ روز میگذره. روزهای شلوغی که خداروشکر کارها داره بهتر پیش میره و شکل میگیره. هر چند که زمان شغلی خیلی زیاده و کارهای دیگه مونده. از امورات خانوادگی تا کارهای علمی که در برنامهام بود و بعضا حتی به اساتید قول داده بودم و نشده که انجام بدم.
ستارههای روشن بلاگ بیان به ۷۶ رسیده بود. در این مدت به جز چند وبلاگ خاص، فرصت نشده بود سایر وبلاگها رو بخونم. اما امروز این ستارهها رو به عدد ۲۰ رسوندم و برای تعدادی از پستها که حرفی برای گفتن داشتم هم نظر گذاشتم.
روزهای شلوغتری در انتظارم هست. ولی باید سعی کنم چراغ اینجا رو زودتر روشن کنم.
رومینا توسط پدرش به قتل رسید و تلخی این حادثه همهمان را ناراحت کرد. برخی رسانهها که جز تخریب اذهان مردم به چیزی نمیاندیشند، این حادثه را به دینداری، به اسلام، به غیرت کاذب، به مردسالاری، به قوانین ناقص، به اشتباه قاضی و ... همه چیز ربط دادند و خواستند با آن دین، اسلام و جمهوری اسلامی را تخریب کنند. اما واقعیت این است که برای آنها چیزی جز تخریب اذهان مردم هدف نیست. از نظر آنها مردم باید همیشه به دنبال دلایلی باشند که دلیل واقعی نیست؛ جامعه باید همواره در دوقطبیهایی بعضا غیرنافع مانند جنسیتگرایی بماند تا پیشرفته نشود؛ به همین دلیل حواس مردم را به این موارد پرت میکنند.
سالیانه حدود ۳۰۰ هزار رومینا قبل از تولد توسط پدر و مادرشان به صورت عمدی، غیرقانونی و بدون دلیل پزشکی، سقط جنین میشوند. این آمار فقط متعلق به ایران است و کمتر کسی دغدغه حل این مسئله را دارد. هیچ جو رسانهای برای این مسئله ایجاد نمیشود. پدر و مادر در این قتل شبه عمد مشترکا دست دارند و ما سالیانه با نزدیک ۶۰۰ هزار قاتل در حال زندگی هستیم که حتی خودشان هم فکر نمیکنند قاتل باشند! پژوهشها نشان داده است عموما این اتفاق در مناطق شهری بیشتر از روستایی اتفاق میافتد. عموما در افرادی که دیندارتر هستند کمتر اتفاق میافتد. حدود ۴۵ درصد از این سقط جنین به دلیل رسیدن فرزندان به تعداد دلخواه است. یعنی پدر و مادری ۲ فرزند دارند و فرزند سوم را نمیخواهند و دست به قتل شبه عمد جنین میزنند! به همین سادگی! ۱۹ درصد به دلایل اقتصادی، ۱۷ درصد به دلیل فاصله کم بین فرزندان، ۱۲ درصد به دلیل ادامه تحصیل و ۷ درصد به دلیل نامطلوب بودن جنسیت فرزند دست به این اقدام میزنند.
سالیانه از به دنیا آمدن ۳۰۰ هزار ایرانی که نعمت حیات به او داده شده است، جلوگیری میشود اما همه بیتفاوتیم و علت آن را به هیچ چیزی نسبت نمیدهیم. جالبتر آنکه همین رسانههایی که چنین به تخریب اذهان مردم میپردازند، در مورد آن ۳۰۰ هزار نفر سخنی نمیرانند.
حال به دور از جو رسانهای فکر کنیم، آیا دین، اسلام، غیرتورزی یا مردسالاری واقعا منجر به این حادثه شده است؟ اگر اینطور باشد روزانه چقدر از این دست حوادث را باید شاهد باشیم؟ واقعا جمهوری اسلامی و به قول بعضیها قوانین ناقص آن منجر به چنین حادثهای شده است؟ یعنی قبل از انقلاب هیچ قتل ناموسی اتفاق نمیافتاد؟ یعنی در سایر کشورهای به اصطلاح آزاد چنین اتفاقاتی نمیافتد؟
در پژوهشهای علوم اجتماعی «کاهش گرایی» یکی از آفات جدی است. اینکه یک حادثه را فقط به یکی از جنبههای آن نسبت دهیم و از سایر دلایل آن که اتفاقا میتوانند ریشهایتر باشند صرفنظر کنیم.
امید است که مردم از رسانهها، از دانشمندان، از قضات و از خودشان تفکر بیشتر و پیدا کردن دلیل اصلی و راه حل بهتر را مطالبه کنند و امید است با پژوهشهای درست و صحیح و یافتن راه حلهای درست دیگر شاهد چنین حوادث تلخی نباشیم.
چند ماهه روزهای شلوغتری نسبت به قبل دارم. درگیریهای تأسیس و تغییراتی که مجبور شدم در نشر بدم، حجم کاریام را خیلی بالا برد. از طرف دیگر هم فرصتهایی برای کارهای علمی پیش آمده که هنوز نتوانستم خوب به آنها بپردازم. شاید این یکی دو ماه اخیر بیش از ۱۷ ساعت در روز مشغول بودم و احتمالا ماههای آینده هم همین قدر شلوغ است.
اما امروز با خودم فکر میکردم که یکی از نقاط قوت من مدیریت زمان بود. اولویت بندی کارها و اینکه هر کاری را در چه زمانی انجام دهم و چقدر برای آن وقت بگذارم. شلوغی بیش از حد کارها مانع از مدیریت زمان شد و عدم مدیریت زمان موجب شلوغی بیشتر و این چرخه باطل ادامه داشت. امروز باید تصمیم بگیرم، تنفس اعلام کنم، کارها را اولویت بندی کنم و بعد از آن اقدام کنم.
اگر خودتان توان و تمایل دارید یا در میان دوستان و آشنایان کسی را میشناسید که ویژگیهای مرتبط را داراست، لطفا از طریق ارسال رزومه به رایانامه safaeinejad@outlook.com معرفی کنید.
* پژوهشگر حوزه کتاب الکترونیک
- نوع همکاری: به صورت دورکاری و پاره وقت.
- مسلط به زبان انگلیسی
- مسلط به پژوهش