از نظر شغلی این دو هفته شلوغ بودم که پست جدید نذاشتم. اما سعی کردم وبلاگهایی که دنبال میکنم رو بخونم و تا جایی که میتونم و نظری دارم، نظر بدم.
شاید هم سرشلوغی بهونه باشه و سوژه جدیدی نداشتم اما چرا. سوژه که زیاد بوده اما سوژه گفتنی... سوژهای که بشه پردازش و پرداخت خوبی بشه و یه پست قابل بشه نبود. بعضا چیزایی توییت کردم و استوری گذاشتم اما حرف درخور وبلاگ نبود.
این پست رو گذاشتم که نظرم رو راجع به دو فیلم سینمایی که در این دو هفته دیدم بنویسم:
- شبی که ماه کامل شد:
کمتر از انتظار و توقعم بود. با توجه به موضوع جذاب ریگی و سابقه درخشان نرگس آبیار در شیار ۱۴۳، انتظار داشتم فیلم اثرگذارتری ببینم. به نظرم رسید نرگس آبیار بیشتر درگیر تکنیک شده در این فیلم و از محتوا بازمونده. اگر این فیلم دوبله بشه و یه غیرایرانی فیلم رو ببینه، ممکنه حتی فیلم ضد اسلام تعبیر بشه.
- ما همه با هم هستیم:
اگه انتظار دارید که مثل فیلمهای سامورایی در برلین و امثالهم، در طول این فیلم خیلی بخندید، در اشتباهید. فیلم حتما فیلم طنز هست اما فیلم طنزی که کمی هم ذهن رو درگیر میکنه و میخواد معنای مدنظر خودش رو به مخاطب برسونه. به نظرم بهترین جمله فیلم اونجایی بود که یکی از مسافران هواپیما به فردی که داره سعی میکنه از خودکشی دسته جمعی اونا جلوگیری کنه این جمله رو میگه: اگه خودت اون پایین بودی و ما داخل هواپیما بودیم هم انقدر برات مهم بودیم که جلوی خودکشی ما رو بگیری؟
هوا این روزها به شدت گرم است اما هر روز صبح که از خانه راه میافتم، پنجره خودرو را تا جایی که هر روز ترافیک شروع میشود پایین میکشم و خنکای صبحگاهی را تنفس میکنم. هر چند شروع ترافیک، با خود گرما را به همراه میآورد و مجبورم کولر ماشین را روشن کنم اما امروز صبح هوا کمی خنکتر بود. همین باعث شد حواسم نباشد که طبق عادت روزمره شیشهها را بالا بدهم و کولر را روشن کنم.
خودروی پرشیا کنار خودروی من در ترافیک متوقف بود. کنار آن هم یک خاور متوقف بود. راننده خاور سرش را از شیشه پنجره بیرون آورد و به راننده پرشیا گفت: «ماشینت خیلی دود میکنهِ، بدجوری به روغن سوزی افتاده، اینطوری موتور ماشینت میاد پایین. حتما درستش کن.» راننده پرشیا تشکر کرد و گفت دقت نکرده بودم.
داشتم با خودم فکر میکردم که اگر امر به معروف را به این شیوه انجام دهیم چقدر کارگر و موثر میفتد.
- راجع به فعلی که اتفاق افتاده حرف بزنیم و شخصیت فاعل را زیر سوال نبریم. نگوییم تو بیعرضه هستی یا نابلدی، بگوییم ماشینت دود میکند.
- علت اتفاق افتاده فعل را اگر میدانیم بگوییم. فعل را بر اساس عمد فاعل نگذاریم و آن را سهوی بدانیم و کمکش کنیم راحتتر موضوع را حل کند. بگوییم به روغن سوزی افتاده.
- نتیجه عملش را دوستانه بگوییم. قصدمان از گفتن این جملات پیشگیری از اتفاقات بد بعدی باشد و از روی نوعدوستی امر به معروف کنیم و نه تحقیر دیگری و خودپسندی. بگوییم اینطوری موتور ماشینت میاد پایین.
- به او انگیزه بدهیم که عملش را اصلاح کند. بگوییم حتما درستش کن.
-------------------------------------
پ.ن ۱: امر به معروف از جلوههای رحمت خداست. قصد از امر به معروف سعادت سایر انسانهاست و نه تحقیر و دشمنی. جایی که نیت آمر به معروف درست نباشد، حتی ممکن است نتیجه عکس بگیریم. حواسمان جمع باشد.
پ.ن ۲: این جملات امام در کتاب آداب نماز را از دست ندهید: دلهای سخت را برق عاطفه قلبت نرم کند
چند روز پیش از خانه که بیرون آمدم، در محوطه سبز جلوی ساختمان، کنار سطل زباله، گربهای را دیدم. گربه حالتی شبیه به کمین به قصد شکار گرفته بود و چشمش به پرندهای بود که چند قدم آنطرفتر روی زمین، درست روبروی گربه، نشسته بود. گربه چند ثانیهای خیره مانده بود تا قصدش را عملیاتی کند. هنوز به خودش نجنبیده بود که پرنده پرید. گربه تقریبا بدون معطلی به سمت چپ خودش با سرعت تمام دوید تا بتواند حشرهای در حد و اندازه سوسک را شکار کند.
به خودم گفتم چقدر در زندگی شبیه این گربهام. اهداف خوبی انتخاب میکنم اما آنقدر خودم را نساختهام که بتوانم به آنها برسم یا آنقدر در آن زمان کاهلی و سستی کردهام که زمان آن گذشته است؛ و پس از آن بدون معطلی سر خود را به هدف کوچکتری گرم کردهام و با رسیدن به آن خوشحال شدهام که روز به روز از اهداف اصلی دورتر شدهام.
ای کاش مأموریت و رسالت اصلیمان در این دنیا را درست بشناسیم و برای آن آمادگی کسب کنیم و موقع شناس باشیم.
----------------------
پ.ن: اللهم اغفرلی الذنوب التی تغیر النعم (خدایا بیامرز برای من گناهانی را که نعمتها را دگرگون میسازند).
اگر به شما بگویند به شما پول میدهیم که کشورتان را تا آخر عمر ترک کنید، قبول میکنید؟ شاید برخی قبول کنند.
حالا اگر به شما بگویند به شما پول میدهیم که دیگر کشورتان را بیگانهها اداره کنند، قبول میکنید؟ باز شاید عده بسیار کمتری باشند که قبول کنند. بخصوص اگر پولش وسوسه انگیز باشد.
حالا اگر به شما بگویند به شما پول میدهیم که علاوه بر اینکه کشورتان را بیگانهها اداره میکنند، اسم کشورتان هم عوض شود، و شما مثل یک مهاجر فقط در این کشور زندگی کنید، قبول میکنید؟ بعید است حتی یک نفر هم حاضر باشد کلا کشورش تا ابد توسط بیگانهها حذف شود.
چنین پیشنهادی به فلسطینیها داده شده است ذیل عنوان «معامله قرن». وعده دادهاند به شما دلار میدهیم، رفاه میآوریم ولی دست از فلسطین بردارید و بگذارید فقط اسرائیل بماند با پایتختی قدس!
چه دشمنان احمقی! برای اولین بار در طی چند دهه گذشته، همه فلسطینیها را متحد کردهاند. از طرفداران مقاومت گرفته تا دولت خودگردان. آنقدر پیشنهاد وقیحانه و عریان است که دیگر جای حمایتی نمیماند. دیگر حق و باطلی در هم آمیخته نشده که بتوان با آن حتی توجیه کرد.
----------------------
پ.ن ۱: امروز در منامه نشستهاند که راجع به این موضوع صحبت کنند و هیچ فلسطینیای در این نشست نیست!
پ.ن ۲: فکر کنیم به اینکه حالا کمی هم حق به آن بیامیزند چطور میشود؟ مثلا بگویند دلار میدهیم و رفاه میآوریم ولی استقلالتان را زیر سؤال ببریم و برای فلان مسئلهتان ما تصمیم بگیریم. مثلا ما بگوییم که در کدام حوزههای علمی پیشرفت کنید و در کدام حوزههای علمی پیشرفت نکنید؟! ما بگوییم که چه برنامهای در حوزه سلامت داشته باشید، ما بگوییم چه برنامهای در آموزش و پرورش داشته باشید، ما بگوییم توان نظامیتان چقدر باشد، ما بگوییم... همان شد، نه؟ یا دقیقتر بگویم به همانجا ختم میشود، نه؟ چقدر شرمانگیز!
در روزهای گذشته نمایشگاه کتاب سئول برگزار شد. در این نمایشگاه، نشستی با عنوان ضرورت انتشار کتابهای الکترونیک و صوتی برگزار شد که ایوب دهقانکار، مشاور معاونت فرهنگی ارشاد در آن به سخنرانی پرداخت. ایوب دهقانکار در این نشست، از ۳ برابر شدن خرید کتاب الکترونیک در سال گذشته خبر داد و مجموع کتب الکترونیک قانونی در ایران را ۱۲۰ هزار عنوان ذکر کرد (اینجا بخوانید).
اما کمی بیشتر از صنعت کتاب الکترونیک بدانیم:
کتاب الکترونیک از سه بخش اصلی تشکیل شده است:
- پلتفرم (نرم افزار) مرتبط با خرید و خوانش کتاب،
- دستگاه خواندن (کتابخوان الکترونیک یا سایر ابزارهای هوشمند مانند موبایل و لپتاپ)
- محتوا
در ایران از نظر پلتفرم مشکل جدی وجود ندارد و چند پلتفرم بالاتر از استانداردهای بین المللی وجود دارد. از نظر دستگاه خواندن هم بیش از ۹۰ میلیون دستگاه هوشمند در کشور طبق آخرین آمار رسمی موجود است. مشکل اصلی در عدم توسعه صنعت کتاب الکترونیک در کشور، کمبود محتواست. از بیش از ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار عنوان کتابی که پس از انقلاب مجوز گرفته است، در خوشبینانهترین حالت به اذعان ایوب دهقانکار ۱۲۰ هزار عنوان کتاب الکترونیک قانونی در کشور وجود دارد که حدود ۱۰ درصد از عناوین میشود. اگر کتب تخصصی مانند کتب اسلامی مؤسسه نور که مخاطب خاص دارد و کتب به زبانهای انگلیسی و عربی هم از این تعداد کم کنیم شاید نیمی از این عناوین کم شود.
مخاطب اگر به پلتفرمها مراجعه کند و کتاب مدنظر خود را پس از جستجو پیدا نکند، دیگر سخت به آن پلتفرم مراجعه خواهد کرد. نیازمند این هستیم که تعداد عناوین کتب الکترونیک قانونی کشور را به سرعت افزایش دهیم تا بتوان سلیقههای مختلف مردم را پوشش داد. اراده ناشران، نویسندگان، ناشران صوتی و صاحبان پلتفرمهای کتاب الکترونیک در کنار سایر عوامل قانونی، اقتصادی و فرهنگی لازمه کار است.