برنامه سازی تلویزیونی، کار آسانی نیست. آن هم در دورهای که تلویزیون، به معنی تخصصی تلویزیون، در دنیا رو به افول است. از سویی تولید برنامههای عمیق یا فاخر، نمیتواند مخاطبان زیادی را با خود همراه کند و از سوی دیگر تولید برنامههای عامهپسند از سوی بخشی دیگر از جامعه به عنوان برنامههای زرد، مورد انتقاد قرار میگیرند.
همراه کردن مردم با برنامهای خاص در دورهای که انواع محتوا در قالبهای گوناگون و رسانههای متفاوت در دسترس آنها است، کار بسیار دشواری است. ذات محتوا هم طوری است که همیشه موافقان و مخالفان جدی دارد و هر کدام هم تا قسمتی حق دارند.
عصر جدید در این دوره توسط احسان علیخانی شروع به کار کرد. در دورهای که صداوسیما توان سرمایهگذاری قابل توجهی بر روی برنامههای درجه الف ندارد و اسپانسر تا حدودی دست تهیه کنندهها را برای محتوای عمیقتر میبندد.
احسان علیخانی در عصر جدید، سعی کرد تا حدودی به عمق محتوا در کنار عامهپسند بودن آن فکر کند. حضور دکتر سید بشیر حسینی به عنوان یک استاد دانشگاه در رشته رسانه به عنوان داور، یکی از این اقدامات بود. یا مثلا شاید حضور یک خواننده مشهور به جای آریا عظیمینژاد میتوانست مخاطبان برنامه را بیشتر کند اما او سعی کرد در حوزه موسیقی هم تخصصیتر به موضوع نگاه کند. البته عصر جدید دارای ضعفهایی در محتوا هست که با توجه به نو بودن برنامه طبیعی است و امیدوارم به مرور حل شود.
در روزهای گذشته، تخریب عصر جدید و بهویژه سید بشیر حسینی آغاز شده است. میدانیم این شروع یک فضاسازی رسانهای بزرگتر است و به همین کلیپ بسنده نمیشود. دقیقا تخریب را از جایی شروع کردهاند که احتمال واکنش کمتر و تقابل کمتری میدادند. یک استاد دانشگاه اخلاقمدار و علمی که همیشه سعی کرده به دور از حاشیه به افزایش آگاهی مردم کمک کند.
سید بشیر حسینی را از سالها قبل توسط رسانه میشناسم اما آشنایی و دوستی ما به حدود دو سال قبل برمیگردد که در دفتر ایشان در دانشگاه صداوسیما با هم جلسه داشتیم. چیزی که توجه مرا در آن جلسه جلب کرد، این بود که درِ اتاق مدیر گروه علوم نوین رسانه همواره به روی دانشجویان باز است. با اینکه جلسه رسمی بود، اما مدام دانشجویان به اتاق ایشان مراجعه میکردند و راجع به پروژههای مختلفی که برای ساخت مستند، تولید کلیپ یا انواع دیگر محتوا برای شب یلدای ۹۵ داشتند از ایشان مشورت میگرفتند؛ همینقدر مردمی و کاری.
البته ایشان نیاز به تمجید من ندارند و حتما روزی که قبول کردند در چنین برنامهای حضور داشته باشند، میدانستند که از جهات گوناگون مورد حمله قرار خواهند گرفت؛ از سویی طبیعتا افراد مرتبط با حوزه علم و اندیشه به ایشان خرده میگیرند که چرا در چنین برنامه عامهپسندی شرکت کردهای و از سوی دیگر افرادی که عادت به هجونویسی دارند، حتی شده با تقطیع کردن کلیپی، هجو خواهند نوشت.
برای ایشان آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم در راه ارتباط علم و عمل و البته افزایش آگاهی مردم از طریق ارائه محتوای عمیقتر به آنان گامهای بهتری بردارند.
سال، نو شده و همه به دنبال نو شدن هستیم. خرید کردهایم و خانهتکانی و .... دلمان میخواهد در سال جدید اتفاقاتی بیفتد که خوشحالی و آرامش بیشتری تجربه کنیم. برخی از ما دل دریاییتری دارند و امیدوارند که برای همه اتفاقات خوب بیفتد.
راستی نو شدن چگونه اتفاق میافتد؟ فقط همین ظاهر و لباس و تزیینات؟ خب همه میدانیم نه؛ حرف تکراری زدن هم که هنر نیست. قصدم از این سؤال، یادآوری چنین پاسخی نبود. میخواهم بگویم حتی اگر اراده نو شدن داشته باشیم، تصمیم آگاهانه و منطقی و محکم بگیریم، به آن عمل هم بکنیم، ممکن است برخی اشتباهاتمان از سالهای قبل وجود داشته باشند که این نو شدن را به عقب بیندازند. آنجا باید مراقب باشیم که تدبیرمان به دلیل بیتدبیری گذشتهمان نتیجه نداده و امیدمان به همین دلیل کمرنگ شده. مثال هم همین سیل دو استان شمالی کشور. بگذریم از اینکه هنوز هم ارادهای جدی از سوی بخشی از مسئولین برای حل مشکلات وجود ندارد اما آن دسته از مسئولینی هم که اراده کردهاند تا مشکل را حل کنند، به دلیل بیتدبیری آن بخش مسئولیتنشناس، کارهای سختی پیش رو دارند.
این در زندگی فردی ما هم میتواند وجود داشته باشد. اشتباه و تنبلی یا غفلتی که در گذشته دور و نزدیک کردهایم و حالا که تصمیم به نو شدن گرفتهایم، سیلی میآید و زندگیمان را آب میبرد. به قول شاعر:
من از رفوی گنه، از ثواب افتادم به باغ آمده بودم، به آب افتادم
سخنم این است که برای نو شدن، علاوه بر ظاهر و اضافه بر تصمیمات جدید مثبت، بخاطر داشته باشیم که باید اقداماتی هم برنامه ریزی کنیم که اشتباهات گذشته را جبران کنیم. اغلب، ترک کردن اشتباهات گذشته، به تنهایی کفایت نمیکند و جبران لازم دارد.
نوروز مبارک.
-----------------------------
پ.ن: خروجی تلگرامی وبلاگم هم بالاخره ایجاد کردم. خوشحالم میشم دنبال کنید. اونجا علاوه بر پستهای جدید وبلاگم، پستهای بایگانی شده از قدیم هم به مناسبتهای مختلف بازنشر میکنم. روی اینجا کلیک کنید تا وارد کانال بشید. دکمه عضویت هم فراموش نشه.
- به عنوان سوال اول بفرمایید اصلا موضوع ایجاد کتابهای صوتی در نشر جام جم به چه شکل است از چه زمانی شروع شده، با چه هدفی تولید میشود و چه مقدار توانسته مخاطبین را به سمت خودش جلب کند؟
نشر جام جم جم پس از چند سال تعطیلی، فعالیت خود را از ابتدای امسال مجددا آغاز کرد. در دوره جدید تمرکز نشر جام جم بر نشر الکترونیک است تا بتواند با توجه به امکانات خوبی که در فضای مجازی جهت تولید و توزیع محتوا وجود دارد، اثرگذاری بیشتری داشته باشد.
ما در نشر جام جم معتقدیم با توجه به اینکه مصرف رسانهای مردم در فضای مجازی در حال افزایش است، نیاز به تولید محتوای عمیق در این فضا به شدت احساس میشود تا سطح تفکر جامعه با مصرف محتواهای سطحی پایین نیاید. «کتاب» جزو رسانههایی است که موجب افزایش آگاهی انسانها میشود. تقریبا همه کتاب و کتابخوانی را تشویق میکنند اما اوضاع حتما در حد مطلوب نیست؛ دلایل مختلفی برای این اوضاع ذکر میکنند، از عدم نیازسنجی مخاطبان تا کیفیت نازل بسیاری از کتب، از اثرات نظام آموزش و پرورش بر شیوه ارتباط مردم با کتاب تا نحوه اجرای نظام مالکیت معنوی، از قیمت گران کاغذ و کتاب تا کمبود شبکه توزیع و کتابفروشی.
فضای مجازی با توجه به اینکه میتواند حل بسیاری از این مشکلات را تسهیل نماید، در صنعت نشر هم مورد توجه قرار گرفته است.
کتاب صوتی هم یکی از شاخههای فعالیت نشر جام جم است که برای آن برنامه ریزی مفصلی کردهایم. به طور مثال برای عید نوروز، چهل کتاب صوتی شعر با صدای شاعر آماده کردهایم که تحت عنوان چلچله، فروش آن به زودی آغاز خواهد شد. بسیاری از شاعران نامآشنای کشور در چلچله با صدای خودشان و با حسی که شعر را سرودهاند، به خوانش کتاب خود اقدام کردهاند.
پیش بینی ما این است با توجه به اینکه مردم ما بیشتر شفاهی و شنیداری هستند، از کتاب صوتی استقبال خوبی انجام دهند. ما هم سعی داریم به مردم کمک کنیم که وقتی میخواهند به طور مثال در خودروی خود در مسافرت، صوت مناسبی را انتخاب کنند، گزینههای بیشتری داشته باشند.
- در مسابقه عصر جدید مطرح شد که نشر جام جم حاضر است از یکی از شرکت کنندگان در این مسابقه برای تولید کتاب صوتی دعوت کند. اولاً بفرمایید چه برنامهای برای این شرکت کننده دارید و ثانیا آیا بدنبال استعدادیابی برای تولید کتابهای صوتی هستید؟
یکی از راهبردهای اصلی نشر جام جم در دوره جدید، مشارکت با مردم است. ما در اثرآفرینی، در تولید محتوا، در توزیع، معرفی و ترویج کتاب و البته در نظارت و بازخوردگیری محتوا حتما از مشارکت با مردم استقبال خواهیم کرد.
از آقای دکتر حسینی با توجه به اینکه یک شخصیت علمی و دانشگاهی محسوب میشوند و دغدغه افزایش سواد رسانهای مردم را دارند، خواهش کردیم که افرادی از استعدادهای مسابقه عصر جدید را که مرتبط با فعالیت نشر هستند، به ما معرفی کنند تا بتوانیم از حضور این عزیزان بهره ببریم. البته این امکان فقط در اختیار استعدادهای مسابقه عصر جدید نخواهد بود، و ان شالله به زودی سامانههایی در نشر جام جم در اختیار مردم قرار خواهد گرفت که هر کسی از هر نقطهای از کشور بتواند با ارسال صدای خود با ما همکاری کند. شیوه همکاری هم به این صورت است که پس از دریافت اثر از سمت مردم، این اثر ارزیابی میشود و در صورتی که صدای ایشان مناسب تشخیص داده شد و فن گویندگی هم تأیید شد از ایشان در تولید کتاب صوتی استفاده خواهد شد. همچنین از کسانی که صدای خوبی دارند ولی به فن گویندگی مسلط نیستند، دعوت میکنیم تا با شرکت در کلاسهای گویندگی که به زودی معرفی میکنیم، وارد شبکه ما برای تولید کتاب صوتی شوند.
- نشر جامجم طرحی به نام خودنویس شروع کرده بود این طرح به کجا رسید و آیا حمایت از شرکت کننده برنامه عصر جدید هم در ذیل همین طرح تعریف شده است؟
در نشر جام جم، بخشی به عنوان خودنویس وجود دارد که سازوکارهای آن در اختتامیه مسابقه داستان نویسی خودنویس به صورت دقیق اعلام خواهد شد. اولین فعالیتی که خودنویس شروع کرد، مسابقه داستان نویسی خودنویس بود که از مرداد امسال آغاز شده و در مراحل پایانی خود به سر میبرد.
ما در این مسابقه برای کشف استعدادهای داستان نویسی کشور، فراخوان داستان بلند با موضوع سبک زندگی دادیم و شرط ورود به مسابقه را «نوقلم» بودن ذکر کردیم. یعنی اگر فردی قبلی داستانی منتشر کرده بود، نمیتوانست در مسابقه خودنویس شرکت کند. با این شرط توانستیم استعدادهای جدیدی کشف کنیم که داوران و مربیان مسابقه خودنویس بعضا شگفت زده شدهاند.
بیست نفر برتر این مسابقه جهت آشنایی با فنون نویسندگی و تقویت اثر، وارد کارگاه داستان نویسی شدند و به زودی آثار آنها منتشر میشود و با نظر داوران و البته آرای عمومی مردم، نفرات برتر هم انتخاب خواهند شد.
در کنار این ۲۰ نفر، از میان ۴۵۹ اثر رسیده، ۲۳۰ نفر دیگر هم تحت عنوان نقرهای و برنزی انتخاب کردهایم که از آنها هم حمایت میکنیم تا هر کدام استعداد کافی داشتند به مرحله انتشار اثر برسند.
در خودنویس، مسابقات دیگری طراحی شده است که یکی از مسابقاتی که در سال ۹۸ در نظر گرفتهایم، تولید کتاب صوتی است که به زودی فراخوان آن منتشر خواهد شد. در این مسابقه قصد حمایت از همه استعدادهای گویندگی داریم که علاقهمند به خوانش کتاب هستند.
- در نهایت آیا قرار است بعد از استعدادیابی برنامه بلند مدت برای استفاده از این افراد داشته باشید یا فقط به صرف استعدادیابی رها خواهند شد؟
رها کردن استعداد اتفاق غمانگیزی است که متأسفانه از بس در کشور ما تکرار شده است، برخی آن را پیشفرض حساب میکنند. ما در نشر جام جم توجه جدی به «اقتصاد خلاق» داریم. به همین علت، هزینه کردن برای کشف استعداد و سپس رها کردن استعداد را کار عقلایی نمیدانیم. همه استعدادها در هر بخشی، جزو شبکه انسانی نشر جام جم محسوب میشوند که در تولیدات بعدی با آنها همکاری خواهیم کرد و درصدی از فروش کتب تولیدی را به آنها اختصاص خواهیم داد.
چه روزهای شلوغی است این روزهای پایانی سال. اسفند قبلی و اسفند قبلترش که به جز شغل اصلی، درگیر پروژه دیگر یا پژوهش هم بودم، فکر میکردم که افرادی که فقط یک کار دارند، چه اسفندی دارند. حتما به همه کارهای عقب مانده و البته مقدمات نوروز میرسند. امسال ۱ اسفند که دفاع کردم، در ذهنم برای اسفند کلی برنامه ریختم؛ برنامههایی که هیچکدام اجرا نشد. کار و کار و کار امان نداد که حتی خاطره نویسی روزانهام را بنویسم.
اسفند ماه هر چند جزو ماههایی است که بیشترین ناسزا را به آن نسبت میدهند اما «ماه» است. «ماه» است که طبق قانون پارکینسون باعث میشود همه کارهای عقب افتاده به هر حال تا حد خوبی پیش برود. «ماه» است که تلاش و زندگی را جهت میدهد و تسریع میبخشد؛ و «ماه» است که «انتظار بهار» را دو چندان میکند.
همیشه سعی کردم در چالشهای وبلاگی تا حد مقدور شرکت کنم. نمونههاش هم میتونید در این برچسب ببینید.
وبلاگ نون والقلم چند روز پیش یک چالش جدید راه اندازی کرده به نام «پویش مؤثرترین وبلاگها» که در این پویش، این دغدغه رو میخواد ایجاد کنه که به جز برترین بلاگرها از منظر سرویس دهنده بلاگ که بیشتر به آمارهای کمی توجه داره، بهترین وبلاگ از نظر کیفی و اثرگذاری هم از منظر کاربران شناسایی کنه.
یاد ۸ سال پیش افتادم. سال ۸۹ جشنواره چهره وبلاگی سال کشور را در جشنواره «چهره بلاگ» طی سازوکار رأیدهی مردمی با چک کردن شرایط اولیه ورود و ثبت نام به همراه دوستان خوبم حسن میثمی و محمدحسین کاشی راه اندازی کرده بودیم. جشنوارهای که ۳ سال برگزار شد و بلاگرهای معروف اون زمان مانند امیدحسینی و زهرا اچ بی و حسین قدیانی برگزیده میشدن یا به طور مثال افرادی مانند احسان رستگار که معروف نبودن، معرفی میشدند.
اگه من بخوام در این چالش شرکت کنم، باید به نزدیک ۱۴ سال قبل برگردم و وبلاگ آواز خاموش که در نوروز ۸۴ راه اندازی کرده بودم. وبلاگهایی که اون زمان فعال بودند و خیلیهاشون وبلاگ نویسی رو ادامه ندادند و وارد شبکههای اجتماعی مختلف شدند یا حتی کلا تولید محتوا در فضای مجازی به این شکل رو رها کردند. بنابراین اگه برخی از این نفرات رو نمیشناسید پیشاپیش پوزش میطلبم. ضمنا ترتیب خاصی برای این نفرات وجود نداره و صرفا به ترتیب حروف الفبا هستند.
امید حسینی یکی از وبلاگنویسهای موثر دهه هشتاد بود که هنوز هم پست گذاشتن را رها نکرده اما وبلاگش سه سالی هست که خاک میخورد و به روز نمیشود و بیشتر در تلگرام میشود او را جست. ویژگی بارز امید حسینی بیان صریح تحلیلهای خود به ویژه در حوزه سیاسی و اجتماعی است.
اتاقی برای دو نفر است اما به وسعت دریا. ساده و صمیمی و دغدغهمند. هر چند که در برههای بین شفافیت و خودسانسوری متحیر شد اما به پختگی لازم رسید و دوباره خواندنی شد.
حسن میثمی از دوستان قدیم من که بلاگرهای قدیمی ایشون رو با وبلاگهای سیب خوشبو و اعترافهای من میشناسند یا حتی سایت وبلاگ نیوز. از قدیم هم کمتر پست میذاشت و بیشتر سعی میکرد فضای وبلاگ نویسی رو تقویت کنه اما چند سالی هست دیگه از وبلاگش خبری نیست.
فکر کنم اکثر خوانندگان وبلاگ من ایشون رو بشناسند و از قلم نافذ ایشون بهره برده باشند. یک دختر بوشهری با دغدغههای زندگی دخترانه که همیشه سعی کردند تجربیاتی رو به مخاطبان منتقل کنند که غیرمستقیم یاددهنده باشه. هر چند که کمتر مینویسند در چند ماه گذشته اما هنوز مینویسند.
قلم جذاب و گیرا و البته کمصبر که نمیدانیم چه شد کوچ کرد از فضای بلاگستان. به نظرم اگر ادامه میدادند یکی از مؤثرین بلاگرهای فضای بلاگستان در سالهای آینده میشدند اما کار نیمه ماند.
نوشتههای بیتکلف و قلم روان از ویژگیهای این وبلاگ است. هر چند هنوز در برخی زمینهها زمینه چیدن میوههای مطالعات فراهم نشده اما نوشتهجات حاکی از مطالعه فراوان و آرامش درونی ایشونه.
همیشه یکی از فعالان فضای مجازی بوده. صراحت و صمیمیت و صداقت در نوشتهها و نظرات او باعث ماندگاریاش شده است. هر چند فعالیت ایشون هم چند وقتی هست در وبلاگشون ادامه نداره و به شبکههای اجتماعی کوچ کردهاند.
سیده فاطمه مطهری که همیشه با سلیقه و مرتب و دسته بندی شده پست میگذارند. همیشه در طول این سالیان از نظرات عمیق ایشون در مسائل فرهنگی بهره بردهام.
سعی کردم ترکیبی از بلاگرهای قدیمی باشد و وبلاگهای فعال. حتما افراد زیاد دیگری بخصوص بین کسانی که دیگر نمینویسند وجود دارند که به نظر من عالی بودند ولی سعی کردم کمتر از میان آنان معرفی کنم.
از همین هشت نفر دعوت میکنم در این چالش شرکت کنند؛ بلکه افرادی که کمتر نوشتهاند در این سالها هم دوباره بنویسند!