اگر یک زمانی از شخص احمدینژاد خوشم میآمد اما هیچوقت از شخص بقایی خوشم نمیآمد. تقریبا همیشه او را یک فرد نچسب به احمدینژاد میدانستم که دلیل قرار گرفتن او کنار احمدینژاد برایم مبهم بود.
الان هم دفاعی از شخص بقایی ندارم. او طبق قانون متهم است به مواردی که سخنگوی قوه قضاییه با بردن نام ایشان در رسانههای رسمی آن را مطرح کرده است ولو اینکه به او تفهیم اتهام دیگری شده باشد! ممکن است این اتهام تبدیل به مجرم شدن ایشان شود و ممکن است به تبرئه شدن آن بینجامد که در این فرآیند هم من نقشی ندارم.
سخن من دفاع از شخصی نیست. سخن من نقد رفتاری است که در حال انجام است. حقوقدان نیستم که بگویم بعد از گذشت 24 ساعت از بازداشت که باید مقدمات دادگاه فراهم شود، قرار بازداشت چند بار قابل تمدید هست یا نیست. اما به عنوان یک فرد از امت اسلامی در حال مشاهده رفتاری هستم که آن را تبعیضآمیز میدانم.
این متهم به هر دلیلی بیمار میشود و به بیمارستان منتقل میشود. رییس جمهور سابق کشور پس از آنکه میشنود خانواده او را برای ملاقات راه ندادهاند، برای رفع نگرانی خانواده متهم به بیمارستان میرود اما او را هم راه نمیدهند. شاید بهانه ساعت ملاقات است اما درخواست گفتگوی تلفنی احمدینژاد هم با مخالفت روبرو میشود؛ شاید آن هم به دلیل عدم حال مساعد بیمار بوده است. درخواست رییس جمهور سابق کشور برای گواهی مکتوب پزشک مبنی بر سلامتی بیمار هم با مخالفت روبرو میشود و ...
آیا اگر به جای احمدینژاد، رییس سابق قوای دیگر هم بودند همین رفتار با او میشد؟
اصلا فرض بگیریم بقایی مجرم است و تمام اتهامات او اثبات خواهد شد. حکمش چیست؟ اعدام؟ حبس ابد؟ یا کمتر؟ هر حکمی است اجرا کنند. چرا پروندهای در این سطح این همه طولانی میشود؟ ممکن است بگوییم روند پرونده کند است و دلایل اثبات و رد هنوز متقن نیست اما سوال اساسی این است که به کدام مجوز شرعی و قانونی در این مدت آبروی یک فرد ریخته شده است و اسمش توسط مسئولان رسمی کشور برده میشود؟
مانند پست قبلی تکرار میکنم:
استاد قرائتی آیهای از قرآن نقل میکردند که قصد گناه تا وقتی در نیت فرد است و مرتکب آن عمل نشده است، گناه نیست مگر یک گناه و آن گناه ریختن آبروی مومن است. حتی اگر در دلمان راضی باشیم به ریخته شدن آبروی یک مومن، گناه ما هم هست.
عدم رضایتمان نباید فقط در دلمان بماند. باید کوشش کنیم که اوضاع اخلاقی جامعه بهتر شود. باید درخواست کنیم تا قوه قضاییه یا هر نهاد دیگری که مسئول است ملجأ و پناهگاه مظلومین باشند و مدعی عدالت و شفافیت.
هیچوقت نه طرفدارش بودم، نه سبک مجریگریاش را میپسندیدم و نه اخبار مربوط به ایشان را دنبال میکردم؛ حتی قضیه ازدواج اول و طلاقش هم برایم جذاب نبود. اما او انسان محترمی است که دوست دارد با عقاید خاص خودش شناخته شود که یکی از آنها افتخارش به چادرش است. امروز که خبر انتشار تصاویر بیحجابش را شنیدم، با جستجویی دیدم نزدیک به صد در صد عکسهای او با چادر است و کمتر عکسی حتی با مانتو دارد. این یعنی او مراقبت دارد که همه جا با چادر ظاهر شود.
اینکه یک نفر از او در یک جمع خصوصی که لااقل به شهادت خودش محارمش آنجا بودند از او تصویری بردارد و آن را پخش کند، اسمش چیزی جز نامردی نیست.
برخی از اعضای جامعهمان به چه سمت و سویی میروند؟ مایی که در فرهنگ اسلامیمان، جا دارد برای درآوردن خلخال از پای یک زن یهودی، خلیفه مسلمین بمیرد، مایی که در فرهنگ اسلامیمان حتی پس از دیدن گناه علنی یک فرد باید بنا را بر خوش بینی و توبه بگذاریم و آن را بازگو نکنیم، حالا با آبروی یک زن مسلمان اینگونه بازی میکنیم.
استاد قرائتی آیهای از قرآن نقل میکردند که قصد گناه تا وقتی در نیت فرد است و مرتکب آن عمل نشده است، گناه نیست مگر یک گناه و آن گناه ریختن آبروی مومن است. حتی اگر در دلمان راضی باشیم به ریخته شدن آبروی یک مومن، گناه ما هم هست.
عدم رضایتمان نباید فقط در دلمان بماند. باید کوشش کنیم که اوضاع اخلاقی جامعه بهتر شود. باید درخواست کنیم تا پلیس فتا یا هر نهاد دیگری که مسئول است این عکسها را از فضای مجازی حذف کند تا عده کمتری ببینند و هزاران باید دیگر...
کشتی پهلو گرفته اثر سیدمهدی شجاعی توسط نشر جوان در 160 صفحه در سال 1369 منتشر شد. این کتاب تا به حال در انتشارات نیستان به چاپ چهل و ششم رسیده است. موضوع این کتاب زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها است که از زبان افراد گوناگون به صورت داستانی نقل شده است. از تولد حضرت تا وداع امیر المؤمنین با محل دفن ایشان.
شکل داستانی کتاب و استفاده از جملات اصلی بزرگان در موقعیتهای گوناگون بدون صدمه زدن به یکدستی قلم، از نقاط برجسته این کتاب سیدمهدی شجاعی است که سبک خاص قلم ایشان هواخواه بسیار دارد.
خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه پس از غصب خلافت از صفحات خواندنی این کتاب است.
هر چند به روز میلاد این بزرگوار نزدیک هستیم و این کتاب بیشتر سوگنامه و بیان درد و غربت و مظلومیت حضرت زهراست اما از آنجا که منجر به شناخت بیشتر ایشان میشود، خواندن آن را توصیه میکنم.
نسخه کاغذی این کتاب را میتوانید به قیمت 9800 تومان از اینجا خریداری نمایید. همچنین نسخه الکترونیک این کتاب در فرمتهای گوناگون را میتوانید از اینجا به صورت رایگان دریافت نمایید. همچنین میتوانید نظرات کاربران گودریدز را از اینجا بخوانید.
از بس همه دارن میرن کربلا این روزها، فکر کنم اگه اونهایی که نمیرن پست بذارن در رسانههای اجتماعی که «حلالتون کردیم» یا «التماس دعا»، کمتر محتوا تولید بشه تا اینکه همه پست میذارن که حلالمون کنید ما داریم میریم کربلا.
آخه یه عدهای هم اعتقاد دارند هر کلیک در فضای اینترنت یعنی خروج ارز از کشور و کمک به استکبار جهانی!!!! پس کمتر تولید شدن این محتوا هم نفی ظلمه!
درسته گفتن که زیارت اربعین مثل حج نیست که حتما باید بدهی رو بدی که بتونی بری، میتونی با اینکه بدهی داشته باشی هم بری زیارت اما دیگه نگفتن با پست کردن یک جمله «حلالم کنید» در شبکههای اجتماعی تکلیف از گردنتون ساقط میشه و بقیه هم با زدن لایک، موظف هستن عفو خودشون رو نشون بدند. یه ذره زحمت کشیدن برای ادای حق الناس هم بد نیست، لااقل اگه فکر میکنید حق کسی رو ضایع کردید در همین فضای مجازی خصوصی به خودش بگید که به دلیل فلان کار معذرت میخوام و حاضر به جبران هستم که حداقل قبل از طلبیدن حلالیت، یه محاسبهای از اعمال خودتون هم بکنید که برای قبولی زیارتتون هم خوبه.
همیشه در میان ملتها، دستهای وجود داشتهاند که تحت تأثیر جو و فضای روانی ساخته شده توسط دیگران، اقداماتی میکنند. اقداماتی که بعضا تأثیر آنچنانی ندارد اما برخی اوقات میتواند تأثیرات مهمی بر روی فرهنگ، اقتصاد و اجتماع بگذارد.
این یادداشت مجال پرداختن پژوهشی به اینکه کوروش که بود و چه کرد را نمیدهد؛ قطعا کوروش پادشاه بزرگی بود که با همه بزرگیاش مطلق نبوده و دولت او، خوبیها و بدیهایی داشته است. در حال حاضر سخنم این نیست که کوروش از بقیه پادشاهان بهتر بود یا خیر و یا اینکه از عصر خود جلوتر بود یا خیر؛ بحث بر سر آن دسته از مردمی است که تحت تأثیر جو اقداماتی میکنند که این اقدامات بعضا از حب کوروش هم نیست و از بغض دیگری است.
چند سؤال است که از این افراد که به قول حامیانشان صف 2-3 کیلومتری در اطراف مقبره کوروش تشکیل دادند و مبلغان آنها در فضای مجازی دارم:
- چه اصراری است که تاریخ بیش از 7 هزار ساله سرزمین پارس را به 2500 سال تقلیل دهیم؟
- چقدر کوروش رو میشناسید؟ کدام کتاب را در مورد تاریخ ایران باستان خواندهاید؟ به غیر از این اطلاعات اندک توزیع شده در شبکههای اجتماعی و موبایلی، چه چیزی از کوروش میدانید؟
- آیا یک بار روخوانی شاهنامه را انجام دادهاید؟ چقدر دوره اساطیری و تاریخی ایران را میشناسید؟
- شعارهایی شبیه «ما آریایی هستیم / عرب نمیپرستیم» از کجا آمده است؟ اصلا میدانید آریاییها چه کسانی بودند؟ میدانید ایران قبل از ورود آریاییها هم تمدن داشت؟ میدانید با به حساب آوردن خود به عنوان آریایی، چقدر از تاریخ کشورمان را حذف میکنید؟
- آیا یکی از افتخارات منشور کوروش، نفی نژادپرستی و آزاداندیشی نیست؟ این چه نسبتی دارد با شعارهای ضدعرب و ضد اسلام؟ چگونه خود را طرفدار کوروشی میدانید که همان چند جمله باقیمانده از او را هم در عمل قبول ندارید؟
متأسفانه کوروش را فقط تبدیل کردهایم به یک نماد سطحی. نمادی که کسی از آن اطلاعات عمیقی ندارد و به دلیل همین بیاطلاعی، به جای اینکه مایه وحدت قرار گیرد، تبدیل به مایه اختلاف شده است.