برگ جدیدی از تاریخ در حال رقم خوردن است.ظلم به این عریانی؟! انگار قرار است حجت تمام شود بر کسانی که تا به حال گول رسانهها و جنگ تبلیغاتی استکبار را میخوردند.دیگر وقتی نمانده.قرار است چه نقشی ایفا کنیم، تا در جنگ حق و باطل، جزو نجات یافتگان باشیم؟
آمده بود بگوید اگر کودک و خردسال میکشید، به برکت امام خمینی (ره)، خردسالانی هستند که شرفشان از بانکیمون بیشتر است و به خاطر پول با کودککشی کنار نمیآیند.
-------------------------
پ.ن: عکاس خودم؛ سوژه ناشناس؛ پدر و مادرش راضی باشند
«سفر به ولایت عزرائیل» نام کتابی از جلال آل احمد است که با مقدمه بسیط و نظارت شمس آل احمد منتشر شده است. در این کتاب پس از مقدمه شمس آل احمد در توضیح چگونگی جمع آوری کتاب و سایر سفرنامههای جلال، دو بخش با نامهای «متن سفرنامه» و «ضمایم» وجود دارد. در واقع این کتاب سفرنامه جلال آل احمد به سرزمینهای اشغالی در سال 1341 است.
در این کتاب جلال آل احمد ابتدا به تبیین چرایی انتخاب واژه ولایت برای اسرائیل میپردازد و اینکه چرا به آن دولت یا مملکت نمیگوید. از کیبوتصها و نوع خاص اداره سرزمین توسط یهودیها [صهیونیست] میگوید و شباهتها و تفاوتهایی که با بلوکهای شرق و غرب وجود دارد؛ پس از آن به اتفاقاتی که از نزدیک دیده است و مراوداتی که با چند شخصیت اسرائیلی داشته است، میپردازد. چگونگی سعی صهیونیستها به ملتسازی از جمله مجبور کردن هر مهاجر تازه وارد به آموختن یک زبان مشخص برای یکدست کردن اخلاق و آداب مهاجران و غربال کردن آنان در همین کلاسها، مقصودی است که آل احمد آن را به روشنی تبیین میکند.
این کتاب در سال 1341 نوشته شده است و باید از پنجره آن سال به نگاه ژرف جلال پی برد. سعی میکنم شما را با آوردن بخشی از کتاب به خواندن این کتاب بیشتر ترغیب کنم، آنجا که زمان در آستانه جنگ اعراب و اسرائیل است و جلال مینویسد:
- دو هفته تمام «آماده کردن افکار عمومی» طول کشید. آن وقت که اول به میدان جست؟ دست چپیها! حضرت «وجدان جهانی» - آنهایی که در مغز پوسیده خود فکر میکنند که «رسالت» دفاع از حق را در تمام دنیا دارند. آنهایی که حسن و حسین و تقی و نقی را در اقصا بلاد عالم به نام «انسانیت» محکوم میکنند! همه آنها یک مرتبه به میدان ریختند. از سارتر گرفته (و این یکی کمتر از دیگران) تا کرگدنی یا خوکی «اوژن یونسکو» نام - که وقاحت را به آنجا رساند که ادعا کرد «آوارگان بیوطن فلسطین که بیست سال است در اردوگاههای جنگ به سر میبرند و جیره غذایی نصف یک آدمی معمولی را از راه سازمان ملل دریافت میکنند، همگی میخواهند کاری را بکنند که هیتلر نکرد.» یعنی میخواهند این یهودیهای رنگ وارنگ اروپایی و آمریکایی را که نماینده تمدن غربند در وسط مملکت عربی قتل عام کنند! مالیخولیایی دیگری به نام «لانزمن» که جزو دار و دسته «تان مدرن» سارتر است آنچنان از این وحشیگری خیالی اعراب از کوره در رفت که هر آنچه از چنته علیلش درمیآمد نثار این مردم کرد. فدراسیون چپ و حضرت مندس فرانس که جای خود دارند. اما وقیحتر و بیآبروتر از همه جناب «دانیل مایر» بود که رئیس مجمع دفاع از حقوق بشر است! و به نام رسالت تاریخیای که به عهده دارد، چنین تخم فرمود که: «من از سوسیالیست بودن (!!) خود متنفرم. از انسان بودن خود هم متنفرم ولی به یهودی بودنم افتخار میکنم.»
- به مناسبت اینکه نازیسم - این گل سرسبد تمدن بورژوازی غرب شش میلیون یهودی فلک زده را در آن کورههای آدمپزی پخت- امروز دو سه میلیون عربهای فلسطین و غزه و غرب اردن باید در حمایت سرمایهداران وال استریت و بانک روچیلد کشته و آواره بشوند. و چون حضرت روشنفکران اروپایی در جنایتهای هیتلر شریک بودهاند و در همان ساعت دم برنیاورده بودند حالا به همان یهودیها در خاورمیانه سرپل دادهاند تا ملل مصر و سوریه و الجزایر و عراق شلاق بخورند و دیگر خیال مبارزه با استعمار غرب را در سر نپرورند و دیگر کانال سوئز را به روی ملل تمدن نبندند! تف بر این تمدن گند بورژوا!
- شکست نظامی اعراب که مسجل شد و خیال بشردوستان و متمدنان از این لحاظ که آسوده شد، آن وقت در تمام فرانسه، رادیو و روزنامه و تلویزیون همه رفتند به سراغ نفت. چرا که نکند قضیه جدی شود و فرنگ بینفت بماند؟ و این است آنچه از افادات دستگاههای انتشاراتی فرانسه درباره مسأله نفت دستگیر من شد: ملت فرانسه آسوده بخوابید که نفت برای آمریکا و انگلیس قطع میشود نه برای شما. و بعد این که خاورمیانه ارزانترین نفت دنیا است و نفت ایران (که از آن خیلی حرف میزنند) ارزانترین نفت خاورمیانه و این نفت رو به همه ما باز است. و برای جایگزین کردن آن مقامات محلی کمپانیها حتی جایزه معین کردهاند که هر دستگاهی بیشتر بجنبد و بعد علاوه بر ما آمریکاییها هم هستند که در ویتنام بی نفت ایران و خلیج فارس نمیتوانند یک لحظه دوام بیاورند، دیگر این که نفت حوزه خلیج فارس هفت مرتبه ارزانتر است از نفت الجزایر و ده مرتبه ارزانتر است از نفت پاناما و بیست مرتبه ارزانتر است از نفت آمریکا و اگر قرار باشد آمریکاییها خودشان نفت به ویتنام برسانند، بودجه جنگیشان 5 برابر میشود، ناچار اقتصادشان ورشکسته. پس خدا را شکر کنید که هنوز ایران نفت دارد و قول داده است که استخراج نفتش را بالا ببرد که جبران کمبود نفتهای عربی را کرده باشد؛ عین همان کاری که در ملی شدن صنعت نفت ما، کویتیها کردند. بله، این است بزرگترین علامت همبستگی برادران مسلمان که هم در آن سالها و هم اکنون فقط به نفع متمدنهای اروپایی و یهودی و آمریکایی تمام میشود!