هفته گذشته به دعوت یکی از دوستان، به تماشای تئاتر «پاییز» رفتم. بازی امیر جعفری در این تئاتر، باعث شد که حدس بزنم احتمالا تئاتر قوی و با مفهومی است، زیرا امیر جعفری را با وسواس در انتخاب فیلمنامهها برای بازی شناختهام. به پارک هنرمندان که رسیدیم و وارد سالن که شدیم جملهای توجه مرا جلب کرد: تقدیم به خاطره غرورانگیز دلاوران لشکر 31 عاشورا. با خودم فکر کردم حتما با نمایشی در حوزه دفاع مقدس روبرو خواهم شد. نمایش شروع شد و بر خلاف تصورات من، پیام اصلی نمایش نکات دیگری را به ذهن متبادر میکرد.
داستان نمایش، داستان یک خانواده آذری است که فرزندان از یک پدر ولی دو مادر هستند. «جواد» پسر ارشد خانواده که از زن اول پدر خانواده است و بازی نقش آن به عهده امیر جعفری است، به قول قدیمیها یک لوتی است که دعوایی است، مست میکند اما معرفت دارد و ناموس میفهمد. «علی» پسر کوچکتر خانواده که از زن دوم پدر خانواده است، در روایت داستان به عنوان بسیجی معرفی میشود و در دفاع مقدس، فرمانده بوده است. «پروین» خواهر خانواده است و مادر و دایی خانواده هم در داستان نقش دارند. شخصیتهای داستان خاکستری هستند و انتخاب قهرمان داستان از منظر تماشاگران ممکن است متفاوت باشد، هر چند که «جواد» نقش محوری داستان است اما او هم نقاط سیاهی در روایت دارد.
- ۲ نظر
- ۱۶ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۱۳