ما هیچوقت خودرو نداشتیم. یعنی من و پدرم و برادرانم از این نعمت محروم بودیم و این مدلی بزرگ شدیم و تقریبا هیچوقت احساس نیاز هم نمیکردم. برای رفتن به محل کار و سایر موارد هم پز روشنفکری «حمل و نقل عمومی» میدادم و اینکه خودروی تکسرنشین نباید استفاده کرد.
چند هفته قبل که خودرو خریدم، به دلیل اینکه کاملا به رانندگی مسلط نبودم هم کماکان به ارائه پز روشنفکری قبلی میپرداختم و با وسایط حمل و نقل عمومی به محل کار میرفتم.
دیروز تصمیم گرفتم به دلیل اینکه مسیر محل کار جزو طرح ترافیک نیست، با خودروی خودم به محل کار بروم. هنگام رفتن به محل کار مشکلی نبود اما موقع برگشت به منزل 1 ساعت و 50 دقیقه در مسیر پرترافیک عصر تهران بودم!
خلاصه به این نتیجه رسیدم صلاح این است که به پز روشنفکری خود ادامه دهم. اینطور لااقل در مترو میتوانم «کتاب» بخوانم.
دیروز در مراسم بهره برداری از قطعه پایانی بزرگراه شهید صیاد شیرازی، دکتر قالیباف جملات زیر را بیان کردند:
«آنچه مسلم است من به عنوان شهردار تهران این قول را به شهروندان داده ام که در اردیبهشت ماه ۳ قطار و هر قطار ۷ واگن یعنی ۲۱ واگن وارد خطوط شود. تا پایان سال هر ماه دو قطار با ۱۴ واگن وارد خطوط مترو میشود تا ظرفیت جابه جایی بالا رود تا میزان جابه جایی شهروندان با این وسیله از دو میلیون سفر به سه میلیون سفر درپایان افزایش یابد.»
در کنار این جملات، ایشان اضافه کردند که «البته ممکن است از فشار جمعیت در مترو کم نشود، چون هر چه تعداد واگن بیشتر شود، استقبال مردم هم بیشتر میشود. مهم این است که در پایان سال به سه میلیون سفر برسیم.»
نکتهای که در این بحث وجود دارد این است که اگر قرار نیست فشار جمعیت در مترو کم شود، بلکه استقبال مردم از مترو بیشتر میشود؛ میتوان نتیجه گرفت که مردم به جای ماشین شخصی، تاکسی یا اتوبوس از مترو استفاده میکنند؛ که هر کدام از اینها میتواند موجب کاهش ترافیک و یا کاهش فشار جمعیت در اتوبوسها شود.
به دلیل اینکه جمعیت تهران تا سال آینده قرار نیست رشدی به اندازه رشد واگنهای مترو داشته باشد، پس انشالله ما سال آینده یا فشار جمعیت شدید در مترو رو نداریم و یا این ترافیک و فشار جمعیت در اتوبوسها را! این پست را نوشتم تا یادمان باشد که سال دیگر از مدیریت شهری، مطالبات خود را وصول کنیم!