ابوبصیر گفت از امام صادق علیه السلام در نسخهای: امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود امیرالمومنین علیه السلام میفرمود: ای دانشجو، دانش دارای فضایل فراوانی است. پس سر آن فروتنی، و چشم آن بیزاری از حسد، و گوش آن ادراک، و زبان آن راستگویی، و حافظه آن کاوش، و دل آن نیکخواهی، و خرد آن دریافتن چیزها و کارها، و دست آن بخشودن، و پای آن دیدار دانشمندان، و همت آن درستی، و حکمت آن پرهیزگاری، و جایگاه آن رستگاری، و جلودار آن تندرستی، و راهبر آن وفا، و جنگ افزارش نرم زبانی، و شمشیر آن خشنودی، و گمان آن مهربانی، و لشکر آن گفتگوی با دانشمندان، و دارایی آن ادب، و پس انداز آن دوری از گناهان، و توشه آن نیکی، و آب آن سازگاری و راهنمای آن هدایت الهی، و همراه آن دوستی نیکان است.
چهل حدیث، صفحه 393
نویسنده: امام خمینی (ره)
* این یادداشت در شماره 450 روزنامه سرخط منتشر شده است.
جنبش دانشجویی در تمامی زمانها از بدو ایجاد تا به امروز، در تمامی کشورها یکی از پیشروترین جنبشها جهت حرکت کشور به سمت و سویی خاص بوده است. حرکتهایی که اغلب به سمت و سوی مثبت برای عموم مردم جامعه گرایش دارد، زیرا روحیه دانشجو عدالتخواه، بدون ملاحظه جریانات سیاسی، آرمانگرا و متمایل به پیشرفت است. تا آنجا که شهید بهشتی فرمودند: «دانشجو مؤذن جامعه است؛ اگر خواب بماند، نماز امت قضا میشود.»
اما سخن اینجا است که جنبش دانشجویی در جهت مثبت که آن را «بیداری دانشجویی» نام نهادهاند، چه ویژگیهایی باید داشته باشد تا بتواند همواره پویا، شاداب و زنده و در جهت منافع عموم مردم باشد:
- صداقت، صفا و آرمانگرایی: روحیه جوانی عموما آرمانگرا است؛ جوان دانشجو به علت وابسته نبودن به قدرتهای سیاسی، حزبی و جناحی و غرق نشدن در روزمرگیها همواره باید ویژگی «صداقت، صفا و آرمانگرایی» خود را حفظ نماید و خارج از مصلحتاندیشیها و سایر قید و بندها حرف خود را بزند.
- مطالبهگر عدالت اجتماعی: در تمامی دنیا جز زورگویان و چپاولگران کسی با عدالت اجتماعی مخالف نیست. وظیفه حمایت از عدالت اجتماعی و دغدغه برپایی آن قطعا بر عهده بیداری دانشجویی است. بیداری دانشجویی همواره باید ضد فساد و ضد حاکمیت تجملگرایانه باشد.
- الگو نگرفتن از بیرون کشور: بعضا جنبشهای دانشجویی را به این سمت سوق میدهند که از جنبشهای دانشجویی خارج از کشور الگوبرداری نمایند. در صورتی که همان جنبش دانشجوییها نیز به این دلیل موفق بودند که از درون جوشیدند و خود مسیر خویش را یافتند.
- سطحی نشدن: خصوصیت دانشجو، تعمق و تدقیق است. بیداری دانشجویی باید به شدت از سطحی شدن پرهیز نماید و با تفکر عمیق بتواند دوست را از دشمن و مسائل اصلی را از مسائل فرعی بازشناسد.
- گرایش ضدآمریکایی: انقلاب اسلامی با تغییری که در هندسه جهانی به وجود آورد، به عنوان امید تمام ملتهایی که از سلطه آمریکا بیزارند، مطرح شد. حرکت در جهت گرایش به آمریکا، قطعا خلاف بیداری دانشجویی 16 آذر است.
- گفتمانسازی: گسترش فکر و آوردن حرفهای نو در زمینههای مختلف علوم یکی از ویژگیهای بیداری دانشجویی است که از ابزارهای تحقق آن میتواند برگزاری «کرسیهای آزاداندیشی» باشد. قطعا یکی از دهها خروجی این کرسیها میتواند گفتمانهای مختلفی باشد که در عرصه کشور ظهور و بروز پیدا میکند.
- کمک به پیشرفت کشور: بیداری دانشجویی باید چه از طریق علمی و چه از طریق متحد کردن آحاد ملت با یکدیگر، به پیشرفت کشور کمک نماید و ایجاد تفرقه و کمکاری از دانشجو قابل پذیرش نیست.
این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.
بخش دوم منشور آزاداندیشی از منظر رهبری
سه کرسی متفاوت ولی در یک راستا
· به نظر مىرسد که هر سه روش پیشنهادى شما یعنى تشکیل 1) «کرسىهاى نظریهپردازى»؛ 2) «کرسىهاى پاسخ به سؤالات و شبهات» و 3) «کرسىهاى نقد و مناظره»، روشهایى عملى و معقول باشند و خوب است که حمایت و مدیریت شوند به نحوى که هر چه بیشتر، مجال علم، گسترش یافته و فضا بر دکانداران و فریبکاران و راهزنان راه علم و دین، تنگتر شود[1].
آزادفکری در همهی رشتهها
· من بر پیشنهاد شما مىافزایم که این ایده چه در قالب «مناظرههاى قانونمند و توأم با امکان داورى» و با حضور «هیأت داورى علمى» و چه در قالب تمهید «فرصت براى نظریهسازان» و سپس «نقد و بررسى» ایدهی آنان توسط نخبگان فن و در محضر وجدان علمى حوزه و دانشگاه، تنها محدود به برخى قلمروهاى فکر دینى یا علوم انسانى و اجتماعى نیز نماند بلکه در کلیهی علوم و رشتههاى نظرى و عملى (حتى علوم پایه و علوم کاربردى و ...) و در جهت حمایت از کاشفان و مخترعان و نظریهسازان در این علوم و در فنون و صنایع نیز چنین فضایى پدید آید.
· براى آن که ضریب «علمى بودن» این نظریات و مناظرات، پایین نیاید و پخته گویى شود و سطح گفتوگوها نازل و عوامانه و تبلیغاتى نشود، باید تمهیداتى اندیشید و قواعدى نوشت.
· اینجانب با چنین طرحهایى همواره موافق بودهام و از آن حمایت خواهم کرد و از شوراى محترم مدیریت حوزهی علمیهی قم مىخواهم تا با اطلاع و مساعدت «مراجع بزرگوار و محترم» و با همکارى و مشارکت «اساتید و محققین برجستهی حوزه»، براى بالندگى بیشتر فقه و اصول و فلسفه و کلام و تفسیر و سایر موضوعات تحقیق و تألیف دینى و نیز فعال کردن «نهضت پاسخ به سؤالات نظرى و عملى جامعه»، تدارک چنین فرصتى را ببینند.
· از شوراى محترم انقلاب فرهنگى و بهویژه ریاست محترم آن نیز مىخواهم که این ایده را در اولویت دستور کار شورا براى رشد تمامی علوم دانشگاهى و نقد متون ترجمهاى و آغاز «دوران خلاقیت و تولید» در عرصهی علوم و فنون و صنایع و بهویژه رشتههاى علوم انسانى و نیز معارف اسلامى قرار دهند تا زمینه براى این کار بزرگ به تدریج فراهم گردد و دانشگاههاى ما بار دیگر در صف مقدم تمدن سازى اسلامى و رشد علوم و تولید فنآورى و فرهنگ، قرار گیرند. بىشک هر دو نهاد از طرحهاى پیشنهادى فضلا دانشگاهى و حوزوى و از جمله طرح شما، استفاده خواهند کرد تا با رعایت همهی جوانب مسأله، جنبش «پاسخ به سؤالات»، «مناظرات علمى» و «نظریه پردازى روشمند» را در کلیهی قلمروهاى علمى حوزه و دانشگاه، نهادینه و تشویق کنند.[2]