آیا کسانی زیر عبای رهبری مخفی شدهاند؟
رهبر معظم انقلاب در دیدار روز گذشته خودشان با ائمه جماعات تهران بیان داشتند: «در ایّام فتنه در سال ۸۸ در اوّل کار، بنده یکی از این سران فتنه را خواستم و به او گفتم که آقاجان، این کاری که شما شروع کردهاید و دارید میکنید، دست بیگانهها خواهد افتاد و دشمن از این استفاده خواهد کرد؛ شما حالا بظاهر درون نظام هستید، با نظام هستید و به قول خودتان دارید یک اعتراض مدنی -منبابمثال یک اعتراض به انتخابات- میکنید امّا این کاری که دارید میکنید مورد استفاده دشمنانِ اصل نظام قرار خواهد گرفت؛ گوش نکرد؛ یعنی نفهمیدند که چه داریم میگوییم؛ حالا البتّه این نگاه خوشبینانهی بنده است که میگویم نفهمیدند، بعضی هم ممکن است جور دیگری فکر کنند. وارد شدند؛ بعد دیدید از درونش چه درآمد؛ گفتند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است». خب، حالا عذر بیاوریم که اینها که یک مشت جوان بودند، یک چرندی، یک حرف بیربطی گفتند؛ نه، اینجوری نیست. اگر چنانچه در زیر عبای بنده کسی حرفی بزند که من با آن مخالفم، خب بایستی او را از زیر عبایم بیرون کنم؛ بایستی اعلام کنم که مخالفم وَالّا بهحساب من گذاشته خواهد شد؛ همه وزن و وزانتی که صاحب عبا دارد، پشتوانهی آن حرف خواهد شد.» (+)
در همین یک روز گذشته این سخن، دستمایه نقد برخی از فعالان سیاسی قرار گرفت و در ظریفترین پیام، محمدجواد اکبرین، روزنامهنگار سابق، مطلبی نگاشت که به شدت در فضای مجازی توزیع شد. مطلب ایشان این بود که: «احتمالا آقای خامنهای نمیداند که جملهی «آن شخص باید اعلام مخالفت کند اگرنه به حساب او گذاشته میشود» تا چه اندازه بیمایه است؛ اگر چنین باشد همهی کسانی که در پوشش تفسیر سخنان رهبری و با شعار دفاع از او هر کاری میکنند و هر چیزی مینویسند او باید موضع بگیرد وگرنه به حساب او گذاشته میشود. اگر اینطور باشد خیلی چیزها (که فعلا شرم دارم از مثالزدن) به حسابش میرود که بعید میدانم حضرتش راضی باشند!»
سخنی که در نگاه اول ممکن است حق به نظر برسد اما با کمی تأمل میتوان این نقد را رد کرد:
1. اولا اینکه انسان با دشمنش مرزبندی داشته باشد، سخن بیمایهای نیست و آموزه دین ما است. مرزبندی با دشمن یک مرزبندی «رویکردی» است و سوای از مرزبندی ما با اشتباهات «عملکردی» دوستان نادان یا غافل است.
2. با توجه بیشتر به فرمایشات رهبری، میبینیم که ایشان با تواضع خود را مثال میزنند و میفرمایند اگر در «زیر عبای بنده کسی حرفی بزند»؛ این نشانگر این مطلب است که ایشان به عملکرد خود در این باره هم تأمل کردهاند.
3. عملکرد رهبر معظم انقلاب نشان دهنده خلاف مطلب محمدجواد اکبرین است. رهبر انقلاب در مواقع حساس، همیشه هم توصیههای لازم را کردهاند و هم تذکر دادهاند و هم گاهی عتاب کردهاند تا اشتباهات دوستان غافل و نادان تکرار نشود. شاهدمثالهای آن در سالهای اخیر که به ذهن نزدیکتر است را میتوان «بازداشتگاه کهریزک»، «حمله به سفارت انگلستان»، «حمله به سفارت عربستان»، «فحاشی در خیابان به فائزه هاشمی»، «شعار در حین سخنرانی سیدحسن خمینی» یا حتی در زمان ریاست جمهوری ایشان «جلوگیری از تخریب مقبره فردوسی» توسط برخی از انقلابیون دانست. حتی ایشان در زمانی که شخصی مانند احمدینژاد که رهبری اعلام حمایت خاص از دولت ایشان را کرده بودند، اشتباهی مرتکب شد، آن عمل را با این جملات مورد عتاب شدید قرار میدهند: «این کار بدى بود، این کار نامناسبى بود؛ اینجور کارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسى مردم است.» (+)
4. اگر منظور نقادان سخن دیروز رهبری، دخالت رهبری در مسئولیت همه نهادهای منصوب ایشان است که این کاری دور از جایگاه ایشان است و اگر انجام شود، همین نقادان آن را دخالت بیجا و نشانه دیکتاتوری میدانند. ایشان حتی این مورد را هم به صورت شفاف مشخص کردهاند: «بنده حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیمهای دولت وارد شوم. خب، مسئولیتها در قانون اساسی مشخص است؛ هر کس مسئولیتی دارد؛ مگر آنجایی که احساس کنم یک مصلحتی دارد تفویت میشود... خب، انسان وارد میشود که جلوی این تفویت مصلحت را بگیرد.» (+)
-----
پ.ن: فتنه 88 آنقدر به کشور ضربه زد که حالا حالاها نتوانیم از مسببین آن به راحتی بگذریم.