مدیریت دانش، زیربنای تدوین استراتژی
اگر استراتژی یک فرآیند تکاملی است پس وجود دانش به عنوان یک نیروی محرکه میتواند مورد توجه باشد و یک سازمان باید دارای پایگاه دادههای دانش باشد که از طریق تحلیل محیط خارجی دانش مورد نیاز به دست میآید و موجب تحقق چشمانداز میشود.
جدای از تحلیل محیط خارجی، سازمانهای باید روابط بین کارکردهای کسب و کار و همچنین چگونگی ساختاربندی منابع سازمان در حمایت از این کارکردها را (برای مثال معماری منابع انسانی، معماری مالی، معماری تکنولوژی و غیره) ارزیابی کنند. در طول فرآیند تعیین روابط بین فرآیندهای کسب و کار، ضروری است که جریان اطلاعات نیز مشخص شود. در اصل فرآیند کسب و کار چیزی بیش از گسترش جریان اطلاعات نیست و تعیین جریان اطلاعات، استراتژیستها را توانمند خواهد ساخت تا جریان و مبادله دانش را ارزیابی کنند. در این صورت است که دانش به عنوان یکی از عناصر حیاتی برای ارزیابی اثربخشی و کارآمدی پروفایل سازمانی (داخلی) و محیط خارجی به کار میرود، عنصری که نه تنها توانایی تدوین استراتژی کسب و کار را دارد، بلکه به عنوان زیربنای فرآیند تدوین استراتژی سازمان عمل میکند.