مجموعه کتاب «من دیگر ما» اثر محسن عباسی ولدی در سال 1393 توسط انتشارات آیین فطرت در 5 جلد منتشر شده است.
نویسنده این کتاب با انتخاب نام جذاب برای این اثر، این شعار را انتخاب کرده است که: «فرزند ما از ما جدا نیست، او خود ما است اما در اندازهای کوچکتر.» از همین شعار مشخص است که این کتاب در مورد تربیت فرزند در دنیای امروز است منتهی از زوایه زندگی دینی. نویسنده کتاب سعی کرده است با استفاده از آیات و روایات، نگاهی به تربیت فرزند در دوره حاضر داشته باشد، نه اینکه صرفا سخنان تکراری را بازگو نماید. استفاده از مثالها و داستانهای کاربردی، خواندن این کتاب را دلچسب و گوارا میکند.
پنج جلد این مجموعه کتاب هر چند مکمل هم هستند اما هر کدام مبحث جداگانهای را مطرح میکنند:
جلد اول، در مورد مبانی تربیت دینی و تأثیر رفتار والدین در تربیت فرزند سخن میگوید.
جلد دوم، موضوع محبت و تأثیر آن در تربیت فرزند را مورد تأکید قرار میدهد.
جلد سوم، به بحث آزادی و نقش آن در تربیت فرزند میپردازد.
جلد چهارم، موضوع مهم «بازی» را مورد توجه قرار میدهد و ویژگیهای بازیهای مفید و چگونگی همراهی والدین در بازیها را تشریح میکند. جلد چهارم این کتاب، یک کتاب ضمیمه به نام «بازی، بازوی تربیت» را نیز شامل میشود.
جلد پنجم، در مورد نقش تلویزیون در تربیت فرزند بحث میکند. یادداشت پزشکان در ابتدای این جلد در مورد این مجموعه کتاب و بخصوص جلد پنجم آن حائز توجه است. در این جلد سعی شده است با استفاده از علم روز پزشکی و رسانه، نقش تلویزیون در تربیت فرزند را در حد مفید آن نگه دارد و نه بیشتر.
قبلا در این وبلاگ، 4 بند خواندنی از این کتاب را در بخش نقل قول گنجانده بودم که توصیه میکنم با خواندن آنها به خواندن کامل کتاب علاقهمند شوید. عناوین این 4 بند در زیر آمده است که میتوانید برای خواندن آنها روی آن کلیک کنید:
آزادی و بازی
تربیت تفکرمحور یا تخیلمحور
تأثیر مهدکودک در تربیت فرزند
چرا معتاد رسانه میشویم؟
دوره 5 جلدی این کتاب به همراه ضمیمه جلد چهارم را میتوانید به مبلغ 35100 تومان از اینجا خریداری نمایید. همچنین میتوانید نظرات کاربران گودریدز راجع به جلد 1، 2، 3، 4 و 5 را مطالعه نمایید.
یکی از اصلیترین مشکلات این زندگی آن است که تنوعی در آن نیست. هر روز تکرار دیروز است. اینجا است که سروکله رسانه پیدا شده و به صورت کاملا مجازی تنوعی را که انسان به دنبال آن است، ایجاد میکند.
من دیگر ما، جلد پنجم، صفحه 318
نویسنده: محسن عباسی ولدی
کودک پیش از حضور در میدان بزرگ اجتماع باید با اصول تربیتی آشنا شود. پیش از آشنایی با این اصول و نهادینه شدن آن در وجود کودک، حضور او در یک میدان وسیع اجتماعی؛ مثل مهدکودک، موجب میشود تأثیرگذاران تربیتی در زندگی کودک زیاد شود. زیاد شدن تأثیرگذاران تربیتی در سنی که هنوز شخصیت کودک شکل نگرفته، به شدت تربیت او را دشوار میکند. یک کودک سه ساله در محیط مهد کودک حداقل با چند مربی ارتباط دارد:
اول: مربی مهد کودک که روش تربیتی و خوراکهای تربیتی که او به بچه میدهد، نمیتواند با اصول تربیتی مورد نظر والدین همه فرزندان یکسان باشد.
دوم: محصولاتی که برای بچهها جهت سرگرمی یا آموزش استفاده میشود؛ در بسیاری از مهدکودکها برای ساکت کردن و سرگرم کردن بچهها از انواع موسیقیها، کارتونها و بازیهای رایانهای استفاده میشود که خود، یک مربی دیگر است.
سوم: بچهها و رفتارهای بسیاری متفاوتی که در میانشان وجود دارد، خود یک مربی واقعی است. بچهها با انس گرفتن با یکدیگر به شدت از رفتار هم تأثیر میپذیرند. در مهد کودک به راحتی فرهنگ خانوادهها از طریق بچهها به یکدیگر منتقل میشود.
چهارم: رفتارهای متفاوت والدین با فرزندانشان نیز یکی دیگر از مربیان کودکان مهدکودکی است. وقتی والدین، کودکانشان را به مهد آورده و از مهد میبرند، صحنههایی خلق میشود که به شدت روی توقعات و ذهنیت کودک تأثیر میگذارد....
میگویم: این اتفاقی که تو نگرانش هستی، اگر در مهد کودک نیفتد، در مدرسه میافتد.
میگوید: به یک نکته دقیق توجه نکردی.
میگویم: کدام نکته؟
میگوید: شخصیت کودک در سنین زیر هفت سال در حال بسته شدن است. مهدکودک هم برای این سن است.
میگویم: یعنی وقتی کودک به مدرسه میرود، دیگر این اتفاق برای او نمیافتد؟
میگوید: پدر و مادر، هفت سال در محیط خانه فرصت ساختن شخصیت کودک را دارند. آنها میتوانند فرزندشان را به گونهای تربیت کنند که به جای تأثیرپذیری از اجتماع، روی جامعه اثر بگذارد.
میگویم: مگر میتوان در هفت سال اول زندگی این کار را انجام داد؟
میگوید: یادت هست که درباره آزادی و محبت چه اندازه حرف زدیم؟
میگویم: کاملا.
میگوید: اگر پدر و مادر در محیط خانه به نیاز بازی و آزادی و همچنین به مقوله احترام به کودک توجه داشته باشند، در کنار اینها هم از گزارههای تصویری غافل نشده و به گزارههای توصیفی هم توجه داشته باشند، شخصیت بچهها به اندازهای از استحکام میرسد که در روابط اجتماعی خود، این اندازه تأثیرپذیر نباشند.
میگویم: یعنی این اندازه محکم میشوند؟
میگوید: این نکته را هیچگاه فراموش نکن؛ از آنجا که انسان، موجودی مختار است، نمیتوان درباره تربیت او پیش بینی صد در صدی داشت؛ مگر آنکه علم غیب داشته باشی. تو اگر در تربیت فرزندت این نکات را رعایت کنی، به صورت معمول باید مزان تأثیرپذیری او از جامعه کم شود، اما هیچگاه مختار بودن انسان را فراموش نکن.
من دیگر ما، جلد پنجم، صفحه 231 تا 234
نویسنده: محسن عباسی ولدی
کسی که جایگاه خود را در عالم نشناسد، ملاک درستی برای خوبیها و بدیهای خویش نخواهد داشت. چرا وقتی به یک نفر حکم ریاست یک اداره را میدهند، از همان لحظهای که حکم ریاست به دستش میرسد، در رفتار، گفتار و حتی پوشش خود دقت بیشتری میکند؟ زیر او به جایگاه مقام ریاست، در یک مجموعه اداری آگاه است. این فرد از امروز تعریف جدیدی برای خوبی یا زشتی در رفتارش پیدا میکند. برخی از شوخیهایی را که تا دیروز با همکاران خود انجام میداد، امروز برای خودش زشت میشمرد.
ما وقتی به جایگاه خودمان در عالم آشنا شویم، میتوانیم درباره خوبی و بدی کارهایمان درست قضاوت کنیم. انسانهای خیالپرداز درباره خودشان قضاوت درستی ندارند؛ از همین رو درباره زشتی و زیبایی کارهایشان هم نمیتوانند قضاوت درستی داشته باشند.
من دیگر ما، جلد پنجم، صفحه 206
نویسنده: محسن عباسی ولدی
آزادی و بازی دو نیاز اساسی کودک است که بی توجهی به آن خطرات تربیتی بسیاری را به دنبال دارد. کودکان دلایل ما را برای محدود شدن در آزادی و محروم شدن از بازی درک نمی کنند. ما باید از هر راه ممکن، زمینه بازی و آزادی را برای آنان فراهم کنیم.
من دیگر ما، جلد اول، صفحه 53
نویسنده: محسن عباسی ولدی