عصر امروز در دیدار دانشجویی با رهبر معظم انقلاب حضور داشتم. دیداری که تندترین نقدهای ممکن البته با نگاهی دلسوزانه نسبت به ارکان حکومت ایراد شد. نقدهایی که البته گاهی با راهکارهای عاقلانه و پیشنهادهای عملیاتی هم همراه بود. رهبر معظم انقلاب با روی گشاده و تبسمی پدرانه و گاهی با بغضی اندک تمام صحبتهای دانشجویان را شنیدند. دانشجویانی که به قول ایشان حتما نماد همه تفکرات موجود در دانشگاه نبودند اما در نقد کم نگذاشتند. نقد آنها نه تنها سهمی را به دولت اختصاص داد، بلکه شورای نگهبان، سپاه، قوه قضاییه، صدا و سیما، مجلس، نهادهای زیرمجموعه و منتصب رهبری و حتی دفتر رهبری را نیز شامل شد.
بازگویی این دردها در حضور مسئولین، خود میتواند تسکین دهنده باشد، زیرا همانطور که ایشان فرمودند حتما اثربخش خواهد بود و اینطور نیست که حرفی گفته شود و تمام شود. هر چند که برخی از این نقدها درست نباشد و در عین نادرست بودن، آن مسئول برای پاسخگویی عذری بجا داشته باشد.
ای کاش مسئولین سه قوه دیگر و سایر مدیران ارشد حاکمیتی و دولتی نیز نقدهای مردم را چنین صریح و صمیمانه بشنوند بیآنکه به آنها انگهای گوناگون بزنند تا هم فاصله قدرت بین مسئولین و مردم کمتر شود و هم اعتماد مردم به نظام بیشتر شود.
------------------------------------
پ.ن: آرمانخواهی و مطالبهگری، نقد با شجاعت تمام و البته نقد علاججویانه، مبارزه با نظام سلطه، مبارزه برای رسیدن به آرمان و عدم یأس در فاصله زمانی رسیدن تا آرمان نکاتی بود که ایشان به دانشجویان توصیه کردند.
حُسن تو همیشه در فزون باد رویت همه سال لالهگون باد
هر سرو که در چمن برآید در خدمت قامتت نگون باد *
* حافظ
* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 238 روزنامه سرخط منتشر شده است.
بخش قابل توجهی از شعارهای تبلیغاتی رئیس جمهور روحانی در انتخابات، «قانونگرایی»، «اخلاق» و «آزادی بیان» بود. طبیعی است که انتظار از یک رئیس جمهور این است که بر شعارهای خود استقامت داشته و به رأی مردمی که به او اعتماد کردند، احترام بگذارد.
بدیهی است که نقد به دور از تخریب همواره به یک مدیر کمک میکند تا بتواند آینده بهتری را رقم زند. اگر نقد دولت در فضای عمومی جامعه بیشتر به نقد شبیه باشد تا تخریب، طبیعی است که از کسی که سکاندار امور اجرایی کشور است، انتظار سعه صدر هم در برابر تخریب اندک داشته باشیم؛ مهم این است که فضای عمومی جامعه به سمت تخریب پیش نرود و اکثریت از نقد، نیت صواب داشته باشند.
بگذریم از اینکه رئیس جمهور روحانی همواره از نقد استقبال کردهاند و البته «اما» هم بعضا وجود داشته است. به طور مثال ایشان در 16 مهر در همایش ملی نخبگان جوان گفتند: «این دولت، به انتقاد منتقدین اهمیت میدهد، اما به عزیزان منتقد عرض میکنم که سخنان نیشدار خود را کم و در چارچوب اخلاق سخنرانی کنند.» به نظر میرسید بهتر بود این سخن در میان نخبگان جوان گفته نشود اما به هر حال با توجه به تأکید ایشان راه نقد بسته نیست.
اکبر ترکان یکی از نزدیکترین افراد به رئیس جمهور بوده و هست. ترکان فردی است که حتی از حضور روحانی در انتخابات ریاست جمهوری خبر داد و پس از آن مسئولیتهای مهمی را بر عهده گرفت: قائم مقام و معاون ستاد انتخاباتی، مشاور ارشد رئیس جمهور، دبیر شورای عالی مناطق آزاد، سرپرست سازمان فضایی ایران، سرپرست شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور، سرپرست معاونت امور بین الملل و سرپرست دبیرخانه جنبش عدم تعهد. انتظار این است که فردی با این همه قرابت به رئیس جمهور، همفکری زیادی با ایشان داشته باشد و رئیس جمهور پاسخگوی مواضع اینگونه افراد باشد.
سؤال این است که سخن راندن در مورد مصاحبه هفته گذشته ایشان با روزنامه آرمان و توهین به 49.5 درصد از مردم، نقد است و یا سخن نیشدار؟ جناب آقای ترکان در این مصاحبه اظهار داشتند: «شما فکر نکنید که یک نفر در مملکت وجود دارد که میگوید من قانون را قبول ندارم؛ بلکه این یک جریان مشخص بود که میگفتند ما قانون را قبول نداریم. اکنون 5/49 درصد آرا را شامل میشوند. این 5/49 آرا کسانی بودند که در مقابل جریانی که مقابل قانون ایستاد سکوت کرد.»
نگارنده قصد ندارد به صورت مبسوط یادآوری کند که وقتی در سال 88 رئیس جمهور وقت گفتند: «در انتخابات ایران 40 میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیین کننده اصلی بودهاند. حالا 4 تا خس و خاشاک این گوشهها کاری میکنند، بدانید این رودخانه زلال ملت جایی برای خودنمایی آنان نخواهد گذاشت. 70 میلیون ملت ایران و 40 میلیون شرکت کننده در انتخابات همه عزیزند، همه ملت ایرانند و همه همدلند و دولت خادم همه آنان و در خدمت همه آنهاست. رقابتها به پایان رسید و دوره دوستیها و ساختنها آغاز شد.» (24/3/88) بیبندوباری رسانهای چگونه واقعیت را عکس جلوه داد و خس و خاشاک را به تمام کسانی که به رئیس جمهور رأی نداده بودند، نسبت داد اما این بار واقعا مشاور ارشد رئیس جمهور و البته فرد چند شغله دولت یازدهم با ذکر درصد، تمامی کسانی که به رئیس جمهور رأی ندادهاند را حامی بیقانونی خواند، فقط چند سؤال:
- آیا نسبت دادن بیقانونی به یک رئیس جمهور و تمامی رأی دهندگان به او، نقد است یا سخن نیشدار؟
- آیا نسبت دادن جرم به شخصی قبل از دادگاه، خلاف شرع، اخلاق و قانون نیست؟
- آیا 5 کاندیدای دیگر، گفتمانی شبیه آقای احمدینژاد داشتند؟ آیا اختلاف و بعضا دشمنی برخی از این کاندیداها با دولت قبلی، قابل چشمپوشی است؟
- آیا میان رأی دهندگان به آقای روحانی، هیچکدام جزء رأی دهندگان به آقای احمدینژاد نبودند؟
- آیا کسانی که اصلا در انتخابات شرکت نکردند، حامی قانونگرایی هستند که ترکان آن عده را به این 49.5 درصد نیفزود؟
- آیا این سخنان تهییج مخالفان و اختلاف افکنی در جامعه نیست؟ آیا این سخنان، دوقطبی کردن جامعه نیست؟ حال آنکه رئیس جمهور همواره بر ضرورت وحدت تأکید دارند!
- آیا باز هم باید شاهد صفتهای ناروا به مردم باشیم؟ هنوز صفتهای «لشگر قابلمه به دست»، «در صف سیب زمینی» و «بیسواد» را فراموش نکردهایم.
- آیا وقتی رئیس جمهور میفرمایند باید خودمان را فدای مردم کنیم (26/10/92)، منظورشان فقط آن 18 میلیون و نیم رأی دهنده به اوست یا تمام 75 میلیون نفر؟
- آیا رئیس جمهور سخنانش در اولین کنفرانس خبری دولت یازدهم را فراموش کردهاند که گفتند: «من رئیس جمهور همه مردم هستم.» یا آقای ترکان به حرفهای رئیس جمهور بیاعتنا است؟
- آیا «تدبیر» یعنی اینکه رئیس جمهور پاسخگوی سخنان و رفتار مشاورانش نباشد؟
- آیا مردم میتوانند «امید» داشته باشند که فردی با این سطح پایین از تحلیل، از «مشاغل» خود توسط رئیس جمهور برکنار شود؟
* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره چهارم روزنامه سرخط منتشر شده است.
درک مشکلات مردم از سوی دولتها همواره گامی مثبت برای پیشرفت کشورها و همدلی مردم و مسئولان بوده است. گام مثبتی که با پاسخگویی مسئولین به انتظارات بجای مردم تکمیل میشود. در کشور ما نیز طی چند ماه گذشته به دلایل مختلف، فشار معیشتی بر مردم وارد شده است. علما و مسئولین تقریبا با سرعت خوب، این مشکلات را درک کردند و در صدد رفع آن برآمدند.
در این میان نقش رسانهها به عنوان یکی از ناظران مردم در جامعه، نقش حساسی است که افراط و تفریط در آن میتواند وضعیت عموم مردم را به سمت خرابی پیش برد. رسانهها به عنوان نمایندگان مردم و نه نمایندگان دستهجات سیاسی باید «خواست عدالت و رفع فساد» را به عنوان یکی از اصول اساسی به رسمیت بشناسند و باور کنند که جمهوری اسلامی بدون «گفتمان عدالت» حرفی برای گفتن ندارد؛ اما همزمان باید توجه داشته باشند که این «روح پرسشگر» و «خواست» نباید طوری باشد که کارهای انجام شده زیر سوال رود. در واقع در نقد مسئولین -که بیان نقاط مثبت و ضعف در کنار هم است- باید خانگی عمل کنند و نه بیگانهوار و معترض!
از سوی دیگر نیز مسئولین باید «نقد» را یک فرصت برای روشن کردن ذهن مردم بدانند و با سعه صدر به رفع عیوب خود برآیند. بیان اشتباهات در حضور مردم و عذرخواهی از پیشگاه خداوند، بر خلاف تلقی برخی، از شأن کسی نخواهد کاست که این کار را از بزرگانی همچون امام (ره) و رهبری گرانقدر نیز دیدهایم.
سخنان جناب آقای دکتر حسینی، وزیر محترم اقتصاد در یکی از بخشهای خبری شب گذشته صدا و سیما، که با عذرخواهی از مردم بابت فشارهای اقتصادی وارده، درخواست کمک از همه مردم برای نظارت بیشتر کرد، یکی از اتفاقات خوشایندی است که در صورت تبدیل شدن به یک فرهنگ در میان مسئولین، قطعا همراهی بیشتر مردم را به دنبال خواهد داشت. مردمی که پس از چند ماه مشاهده اختلاف میان برخی از مسئولین، چند روزی است طعم شیرین وحدت مسئولین را میچشند و امید به آیندهای بستهاند که رهبرشان آن را روشن ترسیم کرده است. اختلافاتی که با توجه به فشارهای وارد بر مردم، مایه دلسردی مردم بود و وحدتی که امیدواریم با ادامه جلسات روزهای گذشته بیشتر و بیشتر شود.
روزنامه را میتوانید از اینجا دریافت نمایید.
* این یادداشت برای پایگاه خبری تحلیلی ندای انقلاب نوشته شده است.
این روزها یکی از معضلات فضای سیاسی، رسانه¬ای و حتی دانشجویی کشور عدم شناخت درست «نقد و نقدپذیری» و گرفتار شدن در دام «تخریب» است. گاهی اوقات افراد به جای نقد، به تخریب طرف مقابل روی می¬آورند و گاهی اوقات یک دستگاه یا شخص، نقد دلسوزانه طرف مقابل را تخریب می-انگارد.
برای دچار نشدن به چنین اشتباهاتی، سعی کرده¬ایم تا مرزهای نقد و تخریب را از منظر رهبر معظم انقلاب بررسی نماییم.
معنای انتقاد چیست؟
- انتقاد معنایش چیست؟ انتقاد اگر معنایش عیبجویى است، این نه چیز خوبى است، نه خیلى هنر زیادى مىخواهد، نه خیلى اطّلاعات مىخواهد؛ بلکه انسان با بىاطّلاعى، بهتر هم مىتواند انتقاد کند.
- انتقاد به معناى عیبجویى، اصلاً هیچ لطفى ندارد. شما بنشین از بنده عیبجویى کن، من هم از شما عیبجویى کنم؛ چه فایدهاى دارد؟ نقد، یعنى عیارسنجى؛ یعنى یک چیز خوب را آدم ببیند که خوب است، یک چیز بد را ببیند که بد است. اگر این شد، آن وقت نقاط خوب را که دید، با نقاط بد جمعبندى مىکند، آنگاه از جمعبندى باید دید چه حاصل مىشود. [1]
- نباید از «آزادى» ترسید و از «مناظره» گریخت و «نقد و انتقاد» را به کالاى قاچاق و یا امرى تشریفاتى، تبدیل کرد. چنانچه نباید بجاى مناظره، به «جدال و مراء»، گرفتار آمد و بجاى آزادى، به دام هتاکى و مسئولیت گریزى لغزید. [2]