تبادل فرهنگی در مقیاس بینالمللی در همه اعصار و بخصوص در عصر ما که فضای دیجیتال آن را سهل کرده، واجب و ضروری است. ایران با سابقه تمدنی درخشان و بخصوص در عصر حاضر با انقلابی از جنس فرهنگ، مزیت جدی در این عرصه دارد. چقدر از این مزیت درست استفاده کردهایم؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی در سیاستگذاری فرهنگ در عرصه بین المللی چه کرده است؟
نهادهایی که وظایف بینالمللی دارند، چه برنامههایی داشتهاند با چه میزان از بودجه و چه اثراتی داشتهاند؟
رویکرد و نگاه سیاستگذاران و مجریان چقدر برای متخصصان و تولید کنندگان محصولات فرهنگی شفاف بوده است، چقدر اطلاع رسانی شده و چه حمایتهایی در این مسیر وجود دارد؟
مصاحبه مرحوم اکبر قولی معاون سابق توسعه روابط بین المللی فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با #خبرگزاری_مهر را مطالعه میکردم:
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مدیریت روابط فرهنگی در دیگر کشورها را برعهده دارد. یعنی قرار نیست ما مجری فعالیتی باشیم. وقتی میگوییم مدیریت روابط فرهنگی یعنی ما نیازمند یکسری حمایتها و پشتیبانیهایی از ستادهای داخل کشور هستیم که کار تخصصی در حوزه فرهنگ میکنند و تولیداتی دارند و ما آن تولیدات را عرضه میکنیم. سازمان قرار نیست چیزی تولید کند و این تولید وظیفه دستگاههای دیگر است. ما مسئول مدیریت برنامهها و عرضه هستیم.
مجری فعالیتها چه نهادهایی هستند؟ چقدر تعامل بین آنها وجود دارد؟ چقدر هم را میشناسند؟ من فکر میکنم باید مثلا بین نهاد سیاستگذار و نهاد مجری، تعامل در بالاترین سطح باشد ولی در یکی از جلسات با یکی از مدیران رده بالای دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی متوجه شدم که ایشان معاون فرهنگی وزیر ارشاد را نمیشناسند! آیا این یک استثنا بود یا در مورد سایر موارد هم به همین شکل است؟
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و منِ رایزن که مسئول تولید محتوا نیستیم. ما هماکنون کاتالوگ یا محصولات فرهنگی که به معرفی ایران بپردازند به زبانهای قرقیزی، ژاپنی، فرانسه و… نداریم. کاتالوگها یا محصولات فرهنگی موجود تنها به دو زبان انگلیسی و عربی است و تازه آنها هم یا بعضاً به قدری فاخرند که تنها مناسب هدیه دادن در سطح رییس جمهوری است و یا به قدری نازلند که حتی قابل عرضه به دانشآموزان آن کشورها هم نیستند. در چنین شرایطی یک رایزن فرهنگی چطور میتواند در حوزه توریسم یا برگزاری نمایشگاههای مختلف فعال باشد؟
آیا نهادهای خصوصی یا نیمه خصوصی یا مردمی میتوانند در این کارها مشارکت کنند؟ از چه طریقی؟ چقدر سازوکارها شفاف و عادلانه است و چقدر اطلاع رسانی گسترده و فراگیر؟
به نظرم باید همه اطراف قضیه که دغدغه حضور فرهنگی اسلامی-ایرانی در دنیا را دارند، با هم بیشتر گفتگو کنند و اطلاعرسانیهای جامعتری بشود.
امروز صبح در مسیر نشر، داشتم خبر میخوندم. یک خبر این بود که حقوق سربازان ۳ برابر میشود و مثلا برای سربازان متاهل به ۵ میلیون تومان میرسد و خبر دیگه این بود که در کمیته تخصصی هیات مقررات زدایی مصوب شد که وزارت ارشاد مجوز کسبوکارهای فرهنگی رو حداکثر ۳۷ روزه صادر کند.
چرا این دو خبر توجه منو جلب کرد؟
من سال پیش همبنیانگذار نشر صاد شدم و این نشر رو تأسیس کردیم. قبل از اینکه از جام جم استعفا بدم، با آقای دکتر دهقانکار که هم مشاور معاونت فرهنگی وزارت ارشاد بودند و هم مدیرعامل خانه کتاب صحبت کردم و گفتم من از جام جم میخوام استعفا بدم و یه نشر جدید تأسیس کنم؛ برای مجوز به تأخیر میخوریم؟
ایشون لطف داشتن و گفتن: نه! به شما نخوایم مجوز بدیم که هم سابقه کار مرتبط دارید و هم تحصیلات مرتبط که دیگه هیچی. حتما سریع انجام میشه.
گفتم: من معافیت تحصیلی داشتم و تازه باید سربازی برم. البته حتی یک روز غیبت هم ندارم و کار خلاف قانونی نکردم؛ فقط از ظرفیت قانونی معافیت تحصیلی استفاده کردم. اما در مدارک ارشاد نوشته «کارت پایان خدمت» نه «مشخص بودن وضعیت خدمتی».
ایشون از آقای دکتر جوادی، معاون وقت فرهنگی وزیر پرسیدند و نتیجه این شد که: «مجوز نشر به اسم حقیقی من نمیشه بدند و باید مانند زمان جام جم، یه موسسه حقوقی باشه که مجوز به اون داده بشه و منم مدیر نشر بشم.»
خلاصه اینکه زمستون ۹۸ برای ثبت شرکت اقدام کردیم و اوایل اردیبهشت ۹۹ درخواست مجوز نشر برای اون شرکت دادیم. آذر ۹۹ پایان خدمت من صادر شد و سربازیام تموم شد ولی مجوز نشر همین ۳ روز پیش، یعنی ۲۰ ماه بعد از درخواست و یک سال پس از پایان خدمت به من رسید! یعنی به جای ۳۷ روز، ما نزدیک ۶۵۰ روز منتظر مجوز نشر بودیم که لااقل ۳۷۰ روز از این مدت، من پایان خدمت هم داشتم! همه این ۲۰ ماه رو نشر صاد عملا به عنوان یکی از برندهای نشر یارمند که باهاش همکاری میکردیم، کتاب منتشر کرده و حالا باید همه کتب رو به نشر صاد واقعی منتقل کنیم.
و سوال اساسی اینه که آیا کسی که کار غیرقانونی نکرده و غیبت سربازی هم نداشته، رواست فقط به جرم تحصیلات تکمیلی از راه اندازی کسب و کار فرهنگی جا بمونه؟
همانطور که متوجه شدید، من سال گذشته سرباز متاهل بودم. خبر دیگه برای همین جلب توجه کرد که من پارسال نزدیک ۳۰۰ هزار تومان حقوق میگرفتم از پادگان و این جهش از ۳۰۰ هزار تومان به ۵ میلیون تومان به نظرم برای سربازان متاهل خیلی مهم هست و شاید کمی از مشکلات اونا حل کنه. البته برام سوال شد که از آذر پارسال تا الان چند درصد افزایش پیدا کرده بود که حالا با ۳ برابر شدن، به ۵ میلیون تومان میرسه.
دکتر کوروش جعفریان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفتگو با ایبنا گفته است:
یکی از دلایلی که باعث کتابسازی زیاد در عرصه علوم تغذیه و رژیمها شده است، اخلال در سیستم نظارت بر مجوز کتابهاست. به اعتقاد من درجهبندی و رتبهبندی کتاب در حوزه علوم تغذیه باید جدیتر در نظر گرفته شود. در اصل یکی از راههای حل معضل کتابسازی ایجاد این نظارتها میتواند باشد. این فرایند باید یکی از وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد. در واقع سادهترین راهکار برای جلوگیری از نشر اطلاعات غلط، ایجاد یک روال نظارتی است و این باید درمورد سایتها هم صورت پذیرد؛ چراکه تعداد سایتهایی که فاقد پشتوانه علمی هستند کم نیستند و مطالب را بدون آگاهی علمی منتشر میکنند و باعث رواج اطلاعات غلط میشوند.
متأسفانه به دلیل زمینههای فرهنگی - سیاسی قرنهای گذشته، گویا عادت کردهایم همه کارها توسط دولتها انجام شود.