یک آشنا یک بازی وبلاگی یا یک چالش وبلاگی جدید راه انداخته که تصویری از میز کار خود را منتشر کنیم. ایشون لطف کردند و اظهار داشتند که میز کارهای متفاوتی میتواند وجود داشته باشد. من هم از این قاعده مستثنی نیستم و بیشتر از اینکه میز کارم چیزی شبیه به میز تحریر باشه، میز کارم نرم افزار وان نوت هست که هر جایی باشم میتونم ازش استفاده کنم، البته واندرلیست هم ابزار کمکی هست که کارها به موقع انجام بشه. اما برای اینکه چالش وبلاگی هم بینصیب نمونه، میز کار فیزیکی هم منتشر میکنم.
یک بازی وبلاگی دیگر را این بار وبلاگ خانه من راه انداخته است با عنوان «سه تا چیزی که خیلی دوستش داریم». از آنجایی که همیشه دوست داشتم در این نوع اقدامات وبلاگ نویسی شرکت کنم، در این مورد هم شرکت میکنم. از پیشنهاددهنده پرسیدم که فقط اشیا را باید معرفی کنیم یا انسانها و ماورا هم میتواند باشد؟ هر چند پاسخ ایشان این بود که انسان هم میتواند باشد اما از ماورا و انسانها و اماکن صرفنظر میکنم و فقط به اشیا میپردازم:
انگشتری که قبل از اولین سفر عمرهام در سال 87 از بازار کنار حرم حضرت عبدالعظیم خریدم تا همیشه از آن سفر یادگار داشته باشم و روی آن «یا کریم اهل بیت» حک شده است.
بعید میدونم کسی در این بازی وبلاگی، چنین موردی رو نام برده باشه، اما من باید بگم: وبلاگم
کتابخوان الکترونیک کیندل که دو ساله تقریبا همه جا همراهم هست و هر وقت مردهای رو زنده میکنه برام.
وقتی دیدم که وبلاگنویسها دوباره فعال شدهاند و با یک «بازی حساب شده وبلاگی» هم بازی وبلاگی راه انداختهاند و هم این بازی وبلاگی -که در مورد وبلاگ است- منجر به فعالیت بیشتر وبلاگها میشود، خوشحال شدم.
وبلاگنویسان قدیمیتر، حس خاصی نسبت به وبلاگ دارند که در شبکههای اجتماعی و مسنجرهای موبایلی یافت نمیشود. وبلاگ با تمام اینها متفاوت است. به غیر از اینکه تولید محتوای وبلاگها طوری است که با لینک ثابت و بایگانی و قابلیت جستجو و ... در دسترستر و ماندگارتر است (چه برای نویسنده وبلاگ، چه دیگران)، و جدای از اینکه وبلاگها شخصیتر هستند و بیشتر نماینده شخصیت صاحب وبلاگ است، چیزی که مهم است این است که نوشتههای وبلاگی جدیتر از شبکههای اجتماعی و مسنجرهای موبایلی است و نوشتههای وبلاگی کمی با تفکر بیشتر همراه است. نشانه آن هم اینکه اکثر وبلاگنویسها در شبکههای اجتماعی و مسنجرهای موبایلی، محتوای بسیار بیشتری تولید میکنند و نوشتههای خاص خود را روی وبلاگشان منتشر میکنند.
همه اینها باعث شد که بدون اینکه از سوی شخص خاصی دعوت به بازی شوم، خودم به صورت خودجوش! خودم را دعوت به بازی کنم. شاید دوستان وبلاگ نویس من که این روزها مشغلههای گوناگون آنها را از این فضا دور کرده است نیز با دعوت من کمی فعالتر شوند و حتی برخی که به طور کل از وبلاگ نویسی دور افتادهاند، به این فضا برگردند.
اما تاریخ شخصی وبلاگ «پژوهشگر»
علاقه به نوشتن از کودکی در من وجود داشت تا جایی که یکی از شیرینترین تفریحات دوران دبستان من، تمرین نستعلیق بود! البته که این نوشتنِ با سرمشق با نویسندگی متفاوت است اما قلم به دست گرفتن را از آن زمان به خاطر دارم. یادم میآید که در سن 13 سالگی و در سال 1378 سردبیر دوهفته نامه پایگاه بسیج محلهمان بودم که خودم پیشنهاد تأسیس آن را داده بودم. پس از فراز و نشیبها و توقفهای گاه و بیگاه دنبال جایی بودم که بتوانم بیشتر بنویسم. از نوروز 84 با وبلاگ «آواز خاموش» شروع به وبلاگنویسی کردم که خاطرم نیست سرویسدهنده وبلاگ چه نامی داشت، چیزی شبیه پارسی وبلاگ! که البته با این پارسی وبلاگ فعلی زمین تا آسمان متفاوت بود.
بعد از سه سال فعالیت در آواز خاموش، در سال 86 تصمیم گرفتم به بلاگفا مهاجرت کنم و از آنجا که امکان انتقال آن مطالب و نظرات وجود نداشت، وبلاگ قبلی را از دست دادم. در بلاگفا با نام «بینش سبز» وبلاگ نویسی کردم (نام دو هفته نامهای که در گذشته سردبیر آن بودم). اگر درست بخاطرم مانده باشد تا سال 88 در بلاگفا بودم که به بلاگاسپات مهاجرت کردم اما این بار تمام مطالب و نظرات رو منتقل کردم. چند ماهی بیش نگذشته بود که دسترسی به بلاگاسپات به دلایل نامعلومی به همراه وردپرس محدود شد و صفحه پیوندها پرمخاطبتر! بالاجبار با خرید دامنه شخصی و استفاده از وردپرس، مطالب و نظرات را منتقل کردم. اما از بهمن ماه 1390 به بلاگ دات آی آر کوچ کردم و با ابزارهای مناسب مهاجرتی که داشت و امکاناتی خوبی که دارد، دوباره به یک سرویس دهنده وطنی برگشتم، هر چند که دامنه شخصی خود را حفظ کردم و مطالب را روی آن منتشر میکنم. از همان تاریخ بود که نام «پژوهشگر» را برای وبلاگم انتخاب کردم که سمت و سوی جدیدی به وبلاگ بدهم.
چند ماه پیش هم یک بخش جدید به نام نقل قول در وبلاگ ایجاد کردم تا زکات مطالعهام را با انتشار جملات زیبا از کتابهایی که در حال مطالعه آنها هستم، بدهم.
نه فقط به رسم بازیهای وبلاگی، که به دلیل اینکه دوستانم مانند گذشته فعالتر ظاهر شوند، دعوت میکنم از: مهدی قمصریان، حسن میثمی، حمید جیهانی، احمد نصیرایی، حسن قاسم زاده، مرتضی فرجیاننژاد.
شیعیان ایران و علیالخصوص ساکنین تهران علاقه خاصی به سیدالکریم دارند. حضرت عبدالعظیم از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) که راجع به زیارت او حدیث معروف «من زار عبدالعظیم بری، کمن زار الحسین (ع) بکربلا» (هر کس عبدالعظیم را در ری زیارت کند، مانند کسی است که حسین (ع) را در کربلا زیارت کرده باشد) روایت شده است. حدیثی که از امام هادی (ع) به عنوان دهمین امام معصوم بشریت نقل گردیده و برای ما حجیت صالح بودن سیدالکریم است.
اما این روزها، جریان کوچکی سعی بر قداستزدایی از امامی را دارند که هر سخن او برای ما حجتی است ماندگار. عده قلیلی در شبکههای اجتماعی اینترنت و شبیه به آن اقدام به توهین و به قول خودشان شوخی با امام هادی (ع) کردهاند.
به عنوان یک شیعه وظیفه خود دانستم که این حرکت دور از شأن انسانی را محکوم نمایم و به عنوان هدیه، سخنی از این امام بزرگوار را نقل کنم:
قال الامام الهادی (ع): العلم وراثة کریمه والادب حلل حسان والفکرة مرآت صافیه
«مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۱۸۴، ح۴»
امام هادی (ع) فرمود:
«علم و دانش بهترین یادبود برای انتقال به دیگران است، ادب زیباترین نیکیها است و فکر و اندیشه آئینه صاف و تزیین کننده اعمال و برنامهها است.»
در امتداد موج وبلاگی «جانم فدای حضرت هادی(ع)»
ولایتپذیری و تبعیت از امام عصر از وظائف هر مسلمان است و در عصر غیبت، ولی فقیه عهده دار زمام امور مسلمین است. بر هر مسلمانی واجب است تا تبعیت خود را از ولی فقیه خود، هم به صورت زبانی و هم به صورت عملی اثبات کند.
ما وبلاگنویسان و فعالان فضای مجازی وظیفه خود میدانیم تجدید بیعت خود با ولیفقیه را اعلام کرده و اعلام کنیم که حمایتها و همراهیهای ما با گروهها و مسئولین تا زمانی است که در مسیر ارزشهای الهی و اسلامی گام بردارند. ما با کسی عقد اخوت نبستهایم و مرزهای اعتقادیمان را با تمام وجود حراست میکنیم.
ما معتقدیم که مشروعیت مسئولین نظام وابسته به اجرای احکام اسلامی و تبعیت از نایب عام امام زمان (عج) است و اگر کسی در غیر این مسیر گام بردارد، قرار گرفتنش در آن مسئولیت خلاف شرع و قانون اساسی است. ما از مسئولین میخواهیم تا «ولایت پذیری عملی» خود را اثبات کنند و راه را بر هرگونه شایعه و حرفهای حاشیهای ببندند چرا که ما معتقدیم که تبعیت از ولی فقیه در قالب سخنان زیبا نیست و باید این سخنان در عمل ظهور یابند.
تعز من تشاء و تذل من تشاء
بیدک الخیر انک على کل شىء قدیر
جمعی از وبلاگ نویسان و فعالان فضای مجازی
اسامی دوستان وبلاگنویسی که این بیانیه را امضا کردهاند در وبلاگ آذرباد (محمدصالح مفتاح) منتشر شده است.