رومیناها، جو رسانهای و بیتفاوتیها
رومینا توسط پدرش به قتل رسید و تلخی این حادثه همهمان را ناراحت کرد. برخی رسانهها که جز تخریب اذهان مردم به چیزی نمیاندیشند، این حادثه را به دینداری، به اسلام، به غیرت کاذب، به مردسالاری، به قوانین ناقص، به اشتباه قاضی و ... همه چیز ربط دادند و خواستند با آن دین، اسلام و جمهوری اسلامی را تخریب کنند. اما واقعیت این است که برای آنها چیزی جز تخریب اذهان مردم هدف نیست. از نظر آنها مردم باید همیشه به دنبال دلایلی باشند که دلیل واقعی نیست؛ جامعه باید همواره در دوقطبیهایی بعضا غیرنافع مانند جنسیتگرایی بماند تا پیشرفته نشود؛ به همین دلیل حواس مردم را به این موارد پرت میکنند.
سالیانه حدود ۳۰۰ هزار رومینا قبل از تولد توسط پدر و مادرشان به صورت عمدی، غیرقانونی و بدون دلیل پزشکی، سقط جنین میشوند. این آمار فقط متعلق به ایران است و کمتر کسی دغدغه حل این مسئله را دارد. هیچ جو رسانهای برای این مسئله ایجاد نمیشود. پدر و مادر در این قتل شبه عمد مشترکا دست دارند و ما سالیانه با نزدیک ۶۰۰ هزار قاتل در حال زندگی هستیم که حتی خودشان هم فکر نمیکنند قاتل باشند! پژوهشها نشان داده است عموما این اتفاق در مناطق شهری بیشتر از روستایی اتفاق میافتد. عموما در افرادی که دیندارتر هستند کمتر اتفاق میافتد. حدود ۴۵ درصد از این سقط جنین به دلیل رسیدن فرزندان به تعداد دلخواه است. یعنی پدر و مادری ۲ فرزند دارند و فرزند سوم را نمیخواهند و دست به قتل شبه عمد جنین میزنند! به همین سادگی! ۱۹ درصد به دلایل اقتصادی، ۱۷ درصد به دلیل فاصله کم بین فرزندان، ۱۲ درصد به دلیل ادامه تحصیل و ۷ درصد به دلیل نامطلوب بودن جنسیت فرزند دست به این اقدام میزنند.
سالیانه از به دنیا آمدن ۳۰۰ هزار ایرانی که نعمت حیات به او داده شده است، جلوگیری میشود اما همه بیتفاوتیم و علت آن را به هیچ چیزی نسبت نمیدهیم. جالبتر آنکه همین رسانههایی که چنین به تخریب اذهان مردم میپردازند، در مورد آن ۳۰۰ هزار نفر سخنی نمیرانند.
حال به دور از جو رسانهای فکر کنیم، آیا دین، اسلام، غیرتورزی یا مردسالاری واقعا منجر به این حادثه شده است؟ اگر اینطور باشد روزانه چقدر از این دست حوادث را باید شاهد باشیم؟ واقعا جمهوری اسلامی و به قول بعضیها قوانین ناقص آن منجر به چنین حادثهای شده است؟ یعنی قبل از انقلاب هیچ قتل ناموسی اتفاق نمیافتاد؟ یعنی در سایر کشورهای به اصطلاح آزاد چنین اتفاقاتی نمیافتد؟
در پژوهشهای علوم اجتماعی «کاهش گرایی» یکی از آفات جدی است. اینکه یک حادثه را فقط به یکی از جنبههای آن نسبت دهیم و از سایر دلایل آن که اتفاقا میتوانند ریشهایتر باشند صرفنظر کنیم.
امید است که مردم از رسانهها، از دانشمندان، از قضات و از خودشان تفکر بیشتر و پیدا کردن دلیل اصلی و راه حل بهتر را مطالبه کنند و امید است با پژوهشهای درست و صحیح و یافتن راه حلهای درست دیگر شاهد چنین حوادث تلخی نباشیم.