وبلاگ شامل دو بخش عمده است: یکی نوشتههای فرهنگی، علمی، شخصی و سیاسی من و دیگری «نقل قول» که در آن به فرازهایی از کتبی که در حال مطالعه آن هستم پرداختهام. در برگه «درباره من» نیز میتوانید از من بیشتر بدانید.
نمی دونم اسمش رو معرفی کتاب بزارم یا مقاله . یه پی دی اف خیلی قشنگ درمورد جهانی شدن و انفجار اطلاعات از مرتضی آوینی . حتما بخونیدش ، چون۴صفحه بیشترنیست دیگه خلاصه ازش نمی نویسم .
سلام. این نوشته رو خوندم. خیلی خوب بود. قلم آوینی رو خیلی دوست دارم. ممنون از شما بخاطر این پست بسیار خوب الحق که عنوان وبلاگتون به جاست: فرهنگی.. موفق باشید.
چون پیامبر با یکى از همسرانش سخنى نهانى گفت و همین که وى آن را [به زن دیگر] گزارش داد و خدا [پیامبر] را بر آن مطلع گردانید [پیامبر] بخشى از آن را اظهار کرد و از بخشى [دیگر] اعراض نمود پس چون [مطلب] را به آن [زن] خبر داد وى گفت چه کسى این را به تو خبر داده گفت مرا آن داناى آگاه خبر داده است (3)
تحریم ...
ادامه رو خودتون در سوره تحریم بخونید ، تفسیر آیه رو هم بخونید که ببینید جریان چی است !
از اینها گذشته به فرض میگیریم که در قرآن معانی است که در خور فکر است ،
سوال اینجاست که ایا این معانی در دیگر کتب آسمانی نیامده است ؟؟؟
موضوع یگانگی خدا ، معاد ، عدل ، بهشت و جهنم ، برزخ ، پل صراط ، انکر و منکر ،
فرشته مرگ ، خیر و شر ، احکام مثل نخوردن گوشت خوک ، نخوردن شراب ،
برپا داشتن نماز ، صدقه دادن ، مکروه ، و دهها موضوع دیگه .... تمام اینها
ابتدا در کتب زرتشتی امده است و خصوصا احکام به صورت تفصیلی تر در
تورات آمده است ...
و تقریبا چیز چندان جدیدی در قرآن نیست که بگوییم کسی دیگر نتوانسته است
بیاورد ...
شما بگویید قرآن از چه نظر معجزه است ... بین علما هم اختلاف است که از
به قرآن چیزی افزوده شده یا چیزی کاسته شده است ، مثلا سوره فاتحه
مضمونش چنین است که پیامبر دارد با خدا صحبت میکند و نه خدا با پیامبر !
و بعضی معتقدند که سوره فاتحه به قرآن اضافه شده است ... چون بر خلاف
سوره های پایانی قرآن که همگی دارای قل هستند ، در این سوره ما می بینیم
که گویش به نوعی است که یک نفر دارد با خدا راز و نیاز میکند ، آیا خدا خودش
حالا سوال من از شما این است ؛ آیا اگر تمام اندیشمندان جهان جمع شوند ، تمام شاعران ، تمام کسانی که دستی در ادبیات دارند ، میتوانند همانند حافظ غزلسرائی کنند ؟؟؟؟
گوته خودش رو کشت تا شبیه حافظ شعر بگه ، ولی حتی نتونست ترجمه موفقی از حافظ داشته باشه ، این خاص ادبیات هر کشوری است ، که در ادبیات هر کشوری شاعران و نویسندگان تکرار نشدنی وجود دارد مثل شکسپیر برای انگلیسیها که تکرار نشدنی است ...
در ادبیات خودمان چه کسی میتواند مثل فردوسی چنین اثری را خلق کند چه کسی میتواند از لحاظ معنا به گرد پای مولوی برسد ؟؟؟
در مقدمه یکی از کتابهای مثنوی یک پروفسور مولوی شناس نظر داده بود که بیگمان
اگر از سیارات دیگر مردمانی بیایند و بگویند یک کتاب زمینی به ما بدهید که
ببینیم درک و فهم شما از دنیا چقدر است ، آن کتاب مثنوی مولوی است ...
من علاقه زیادی به مثنوی دارم دلیلش هم این است که هر چیزی رو شرح میده
هر چند انتقاد بر انهم وارد است ... اما خدایی که مولوی معرفی میکند کجا ،
خدایی که قرآن معرفی میکند کجا !
یکی هم عاشق است و هم معشوق ، یکی بهترین انتقام گیرنده ، بهترین مکر
کنند ، قهار ، جبار ، کسی که امتیازهای فوق ویژه به پیامبرش در سوره احزاب
میدهد ، از جمله همخوابی رایگان با کنیزانی که در جنگها به دست میاورد !!!
اى پیامبر ما براى تو آن همسرانى را که مهرشان را دادهاى حلال کردیم و [کنیزانى] را که خدا از غنیمت جنگى در اختیار تو قرار داده .......50
احزاب
نوبت هر کدام از آن زنها را که مىخواهى به تاخیر انداز و هر کدام را که مىخواهى پیش خود جاى ده و بر تو باکى نیست که هر کدام را که ترک کردهاى [دوباره] طلب کنى این نزدیکتر است براى اینکه چشمانشان روشن گردد ...... 51
احزاب
چطور میشود باور کرد که پروردگار چهانیان ، کسی که پیچیده ترین موضوعات علمی
را خلق کرده که به قولی ، عقل در شرحش چو خر در گل بخفت ، بیاید و
به پیامبرش اجازه همخوابگی با اسیرانی را بدهد که در جنگ غنیمت بگیرد ،
در اسلام اسیر غنیمت جنگی حساب میشده است چطور میشود پذیرفت !!!؟
یا در آیه بعد که یک حق ویژه میگیرد که نیاز نیست برای همخوابگی با همسرانت
نوبت را رعایت کنی هر کدام را که خواستی و هر لحظه که خواستی ....
موضوع این بوده بعضی از زنان پیامبر مثل سوده مسن بوده است و پیامبر تمایلی
به ایشان نداشته از آنجایی که طبق همین قرآن پیامبر بسیار زیبایی زن را دوست
داشته ، سوده همیشه نوبت خود را به عایشه میداده است !!!؟
از این پس دیگر [گرفتن] زنان و نیز اینکه به جاى آنان زنان دیگرى بر تو حلال نیست هر چند زیبایى آنها براى تو مورد پسند افتد به استثناى کنیزان و خدا همواره بر هر چیزى مراقب است (52)
احزاب
در این آیه می بینید که موضوع زیبایی برای پیامبر مهم بوده است و از همه بدتر
اینکه همخوابگی با کنیز تا ابد برای پیامبر آزاد بوده است !!!؟
به نظر شما آوردن آیه هایی شبیه سوره احزاب غیر ممکن است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما برای من توضیح دهد چرا غیر ممکن است ؟؟؟؟؟؟
ایا چون عربی است و ما عربی بلد نیستیم ؟؟؟؟
بحث دیگر این است که قرآن قرار نبوده جهانی شود ، مسلمانان قدرت گرفتند
و به طمع کشور گشایی و امپراطوری افتادند وگرنه قرآن مستقیم در سوره انعام
میگوید ما قرآن رو فرستادیم تا با اون اهالی ام القری را اندرز دهی !
این خجستهکتابى است که ما آن را فرو فرستادیم [و] کتابهایى را که پیش از آن آمده تصدیق مىکند و براى اینکه [مردم]امالقرى [=مکه] و کسانى را که پیرامون آنند هشدار دهى و کسانى که به آخرت ایمان مىآورند به آن [قرآن نیز] ایمان مىآورند و آنان بر نمازهاى خود مراقبت مىکنند 92
انعام
( در قران میگوید برای هر امتی به زبان خودش پیامبری فرستادیم ، بنابراین دین اسلام برای جهانیان نبود که برای اعراب بود و در سوره فصلت هم اشاره شده است )
و اگر [این کتاب را] قرآنى غیر عربى گردانیده بودیم قطعا مىگفتند چرا آیههاى آن روشن بیان نشده کتابى غیر عربى و [مخاطب آن] عرب زبان بگواین [کتاب] براى کسانى که ایمان آوردهاند رهنمود و درمانى است و کسانى که ایمان نمىآورند در گوشهایشان سنگینى است و قرآن برایشان نامفهوم است و [گویى] آنان را از جایى دور ندا مىدهند (44)
فصلت
همانطور که می بینید قرآن قرار نبوده است جهانی بشود ، طمع کشورگشایی مسلمانان ، و گرفتن غنیمت و کنیز و برده و پول و ثروت ... باعث چنین کاری شد ...
شاید اگر مغولها هم دینی داشتند به دلیل قدرت وحشتناک نظامی که داشتند
نصف دنیا الان متعلق به ایده مغولی بود ... مسیحیان و مسلمانان دو دین بودند که برای گسترش خود از قدرت شمشیر استفاده کردند و اگر قدرت شمشیر نبود هرگز دین گسترش پیدا نمیکرد ... شاید تنها مکتب بودائیسم هست که بدون خونریزی و
ایده امپریالیزمی توانست ششصد میلیون طرفدار پیدا کند
سلام اول از همه برام جالبه که باز هم باید تکرار کنم که خیر سرم من یه پست گذاشتم که اونجا راجع به این موضوع بحث کنیم . اما مثل اینکه شما دوس دارید توو همه پست های من راجع به این موضوع بحث کنید به جز پست مدنظر!! واقعا چرا ؟ ثانیا ... در پست مربوط به بحث ادامه میدم که خودم عامل باشم تا شما هم عامل بشید ...
من به هیات "ما" زاده شدم به هیات پر شکوه انسان تا در بهار گیاه به تماشای رنگین کمان پروانه بنشینم غرور کوه را دریابم و هیبت دریا را بشنوم تا در شریطه خود را بشناسم و جهان را به قدر همت و فرصت خویش معنا دهم
سلام
تبریک می گم وبلاگ خیلی قشنگی دارین خوشحال می شم به منم سر بزنید
دعای صحت و حرز سلامتی مینی ست که زیر پای چپ مرتضای آوینی ست
ارسال نظر
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند. اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.