میان ما شیعیان، برخی از ماههای سال از بقیه ماههای سال عزیزترند؛ از جمله ماه رمضان، ذیالحجه، محرم و صفر. اما در این بین به فرموده امام راحل عظیمالشأنمان «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.»
ماه مُحرمی که با ورود حسین علیهالسلام به کربلا، جامه عزا بر تن دوستدارانش میپوشاند و با تاسوعا و عاشورا تا اربعین حسینی در ماه صفر ادامه مییابد. اما براستی تفاوت قیام حسین بن علی علیهالسلام با مابقی قیامهای تاریخ در چیست که اینگونه ماندگار میماند و حتی باعث زنده نگه داشتن دین پیامبر آخرالزمان صلیالله علیه و آله میشود. مقام معظم رهبری در تفکیک حرکت امام حسین علیهالسلام از دیگر حرکات شجاعانه تاریخ میفرمایند:
«ماجراى کربلا تقریباً بیشتر از یک نصف روز - یا اندکى بیشتر - طول نکشیده است. تعدادى هم شهید شدهاند - حالا هفتاد و دو نفر یا چند نفر کمتر و بیشتر - این همه شهید در دنیا هست. مسألهى کربلا که شما مىبینید این همه عظمت پیدا کرده است - حق هم همین است و هنوز از اینها عظیمتر است - اینگونه در اعماق وجود بشر تأثیر گذاشته و نفوذ کرده است، به خاطر روح این قضیه است. جسم قضیه چندان حجمى ندارد. بالاخره بچههاى کوچک در همهجا کشته شدهاند؛ در حالى که آنجا یک بچهى شش ماهه کشته شد - دشمنان در بعضى جاها قتل عام کردهاند و صدها بچه را کشتهاند - قضیه در اینجا از لحاظ جسمانى مطرح نیست؛ از لحاظ معنا و روح خیلى مهم است.
روح قضیه این است که امام حسین علیه السّلام در این ماجرا، با یک لشکر روبهرو نبود؛ با جماعتى از انسانها، هر چند صد برابر خودش، طرف نبود؛ امام حسین علیه السّلام با جهانى انحراف و ظلمات روبهرو بود. این مهم است. با یک جهان کجروى و ظلمت و ظلم مواجه بود، که آن جهان هم همه چیز داشت. پول، زر و زور، شعر، کتاب و محدّث و آخوند داشت. وحشت انگیز بود. تن آدم معمولى - حتى آدم فوق معمولى - در مقابل عظمت پوشالى آن دنیاى ظلمت مىلرزید. قدم و دل امام حسین علیهالسّلام در مقابل این دنیا نلرزید؛ احساس ضعف و تردید نکرد و یک تنه وسط میدان آمد. عظمت قضیه این است که قیامِللَّه است.
کار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلىاللَّه علیه و آله و سلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همانطور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجراى کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. آن بزرگوار هم نترسید؛ ایستاد و جلو آمد. امام حسین هم نترسید؛ ایستاد و جلو آمد. حرکت نبوى و حرکت حسینى، مثل دایرهى متحدالمرکز هستند. به یک جهت متوجّهند. لذا اینجا «حسین منى و انا من حسین» معنا پیدا مىکند. این عظمت کار امام حسین است.
امام حسین علیهالسّلام در شب عاشورا که فرمود: بروید و اینجا نمانید؛ دست بچههاى مرا هم بگیرید و ببرید؛ اینها مرا مىخواهند، شوخى که نکرد. فرض کنید آنها قبول مىکردند و مىرفتند و امام حسین، تک و تنها و یا با ده نفر مىماند؛ آیا خیال مىکنید عظمت کار امام حسین کم مىشد؟ نه؛ عیناً باز همین عظمت را داشت. اگر به جاى این هفتاد و دو نفر، هفتاد و دو هزار نفر اطراف امام حسین را مىگرفتند، آیا باز عظمت کار کم مىشد؟
نه، عظمت کار اینجا بود که امام حسین علیهالسّلام، در مقابل فشار و سنگینى یک دنیاى متعرّض و مدّعى، احساس تردید نکرد؛ در حالى که آدمهاى معمولى احساس تردید مىکنند. آدمهاى فوق معمولى هم احساس تردید مىکنند. کمااینکه بارها گفتهام عبداللَّه بن عباس - که یک شخصیت بزرگى است - و همهى آقازادههاى قریش، از آن وضع ناراحت بودند. عبداللَّه زبیر، عبداللَّه عمر، عبدالرحمن بنابى بکر و فرزندان بزرگان صحابه و بعضى صحابه از این قبیلند. در مدینه عدّهى زیادى صحابه بودند؛ آدمهاى با غیرتى هم بودند - نه اینکه خیال کنید با غیرت نبودند - همان کسانى بودند که در مقابل تهاجم مسلمبن عقبه، در قضیهى «حَرّه» مدینه - که سال بعد به مدینه حمله بردند و همه را قتل عام کردند - ایستادند؛ جنگیدند و مبارزه کردند. خیال نکنید ترسو بودند؛ نه، شمشیرزن و شجاع بودند.
شجاعت ورود در میدان جنگ، یک مسأله است و شجاعت مواجه شدن با یک دنیا، یک مسألهى دیگر است. امام حسین علیهالسلام این دومى را داشت. براى این دومى حرکت کرد. براى همین است که من بارها تأکید کردهام که حرکت امام بزرگوار ما، یک حرکت حسینى بود. امام بزرگوار در زمان ما، رشحهاى از حرکت حسینى را در کار خود داشت. حالا بعضى بگویند که امام حسین در صحراى کربلا، تشنه شهید شد؛ ولى امام بزرگوار، با این عزّت، حکومت و زندگى کردند؛ از دنیا رفتند و تشییع شدند. شاخص قضیه اینها نیست. شاخص قضیه مواجه شدن با یک عظمت پوشالى است که همهى چیزها را هم با خود دارد.
قبلاً گفتم که دشمن امام حسین علیهالسلاّم، پول و زور و شمشیر زن و مروّج و مبلّغ و سینه چاک داشت. عزیزان من! الان وضع شما این است. کربلا تا آخر دنیا گسترده است. کربلا که به مرزهاى آن میدان چند صد مترى محدود نمىشد. الان همان روز است. همهى دنیاى استکبار و ظلم امروز، با جمهورى اسلامى مواجه است.» [1]
پاورقی:
[1]- بیانات پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار 24/9/1375
این یادداشت را میتوانید در استوا هم ببینید.
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.