میدانی که همچنان مبارز میطلبد...
* این یادداشت قسمت اول «منشور تهاجم فرهنگی از منظر رهبری» است که برای پایگاه خبری تحلیلی برهان نوشته شده است.
تهاجم فرهنگی پس از گذشت سالها دیگر برای همه واژه آشنایی شده است. موضوعی که ضرورت آن در ابتدا توسط مقام معظم رهبری مطرح شد ولی برخی آن را انکار کردند. کم کم «آدمهای دیرفهم» فهمیدند که تهاجم فرهنگی یعنی چه. غفلت از تهاجم فرهنگی، غرق شدن در مباحث نظری تهاجم فرهنگی، فهم نادرست تهاجم فرهنگی و توجه به فروع به جای اصل تهاجم فرهنگی از اشتباهاتی بود که توسط برخی صورت گرفت. ضرورت شناخت درست و صحیح تهاجم فرهنگی، ما را بر آن داشت تا فرمایشات رهبر معظم انقلاب در این باره را گردآوری نماییم تا بدانیم که «تهاجم فرهنگی چیست و از چه زمانی شروع شد؟»، «تفاوتهای آن با تبادل فرهنگی چیست؟»، «چه کسانی باید با آن مبارزه کنند؟» و «راههای مبارزه با این تهاجم چیست؟»
باشد که آشنایی بیشتر ما با این مقوله، ما را در مقابله با آرایش نظامی فرهنگی دشمن یاری رساند.
چرا تهاجم فرهنگی صورت میگیرد؟
- تهاجم فرهنگى، به مقصود بىاعتقاد کردن نسل نو انجام مىگیرد؛ هم بىاعتقاد کردن به دین، هم بىاعتقاد کردن به اصول انقلابى و آن تفکر فعالى که امروز استکبار از آن مىترسد و قلمرو قدرتهاى استکبارى را به خطر مىاندازد. [1]
- این تبلیغات فرنگى و این تهاجم فرهنگى چیز جدیدى نیست؛ آنچه که جدید بود - که ما در این چند سال بر روى آن تکیه کردیم - روشهاى نویى بود که در داخل کشور شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. در دنیا تهاجم فرهنگى علیه انقلاب، از تهاجم سیاسى و اقتصادى سریعتر و همهگیرتر و همهجایىتر بود.
- انواع و اقسام کارها را کردند؛ چقدر علیه اسلام و انقلاب و مبانى اسلامى و مبانى شیعى، که فکر مىکردند در پدید آمدن این انقلاب نقش داشته، فیلم ساختند - که امروز آن را به رایانه و اینترنت هم کشاندهاند - و همهى کارهایى را که مىتوانستند، انجام دادند؛ براى اینکه جلو این سخن نو را - یعنى اینکه باید قدرت سیاسى در کشور در دست انسانهاى پرهیزگار و عادل باشد و شرط این اقتدار سیاسى، پرهیزگارى و عدالت باشد - بگیرند.
- این سخن نو چیزى است که هر صاحب قدرتى را در دنیا تکان مىدهد و هر دستگاهى را که از قدرت، انتفاع مادى مىبرد، دچار وحشت مىکند. لذا همه جاى دنیا با این فکر مخالفند.
- امروز دشمن از همهى روشها استفاده مىکند. من دیروز در جمع جوانها مىگفتم که امروز صدها سایت اصلى و هزاران سایت فرعى در اینترنت وجود دارد که هدف عمدهشان این است که تفکرات اسلامى و بخصوص تفکرات شیعى را مورد تهاجم قرار دهند. تهاجم هم تهاجم استدلالى نیست؛ از روشهاى تخریبى و از روشهاى روانشناسانه و غیره استفاده مىکنند. همهى اینها پاسخ دارد؛ پاسخهایش هم مشکل نیست؛ بایستى از این وسایل استفاده کرد.
- باید از آنچه که در اختیار داریم، حداکثر استفاده را بکنیم. ما نه از صدا و سیمایمان، نه از مطبوعاتمان و نه از بسیارى از منابر عظیم عمومىمان، چنان که باید و شاید، استفاده نمىکنیم. این ضعفهاى ماست؛ این ضعفها را بایستى کم کنیم. باید روزبهروز نقاط ضعف را کم و نقاط قوت را زیاد کرد؛ و این ممکن است. [2]
- امروز ملت ما در مقابل خود یک جبههى گستردهاى را ملاحظه میکند که با همهى توان خود درصدد این است که انقلاب اسلامى را از خاصیت و اثر ضد استکبارى بیندازد.
- از اول پیروزى انقلاب، همان جبهه سعىاش این بود که نگذارد جمهورى اسلامى که مولود انقلاب است، پا بگیرد؛ همهى تلاش خودشان را کردند که جمهورى اسلامى را از بنیان نگذارند رشد کند، و البته نتوانستند. اقدام سیاسى کردند، محاصرهى اقتصادى کردند، جنگ تحمیلى را هشت سال بر این ملت تحمیل کردند، دشمنان این ملت را تجهیز کردند، وسوسههاى درونى را به جان انقلاب و نظام جمهورى اسلامى انداختند، نتوانستند.
- به این نتیجه رسیدند که نظام جمهورى اسلامى را نمیشود ساقط کرد؛ چون مدافع آن، حامى آن، سینههاى سپرکردهى مردم مؤمن است؛ میلیونها انسان مؤمن این نظام را نگه داشتهاند. بحث مسئولین و دولت و بحث اینها نیست. یک وقت یک نظام قائم به چند نفر است و یک عده مرتزقهى یک نظامند؛ آن نظام براى استکبار خطرى ندارد. یک وقت یک نظام متکى به ایمانهاى مردم است، متکى به دلهاى مردم، به پشتیبانى عمیق مردم است، این نظام را نمیشود تکان داد. این را استکبار فهمیده است.
- آنها به این نتیجه رسیدهاند که باید از محتواى نظام هر چه میتوانند کم کنند. این تهاجم فرهنگى که بنده چند سال قبل گفتم، این شبیخون فرهنگى که انسان در بخشهاى مختلف علائم آن را مشاهده میکرد و امروز هم انسان آن را در بخشهاى مختلفى مىبیند، به این نیت است؛ با این قصد است؛ انقلاب را از محتواى خود، از مضمون اسلامى و دینى خود، از روح انقلابى خود تهى کنند و جدا کنند. این، از همان نقاط حساسى است که هوشیارى مردم را میطلبد. [3]
تهاجم فرهنگی در حوزه وسیعتر از انقلاب ایران و علیه اسلام است
- امروز تهاجم فرهنگى عظیمى علیه اسلام هست که ارتباط مستقیمى با انقلاب ندارد. این تهاجم، وسیعتر از انقلاب و علیه اسلام است.
- چیز عجیب و فوقالعادهیى است که با تمام ابعاد فرهنگى و اجتماعى و سیاسى، علیه اسلام وارد کارزار شده است.
- فقط یک استثنا دارد و آن اسلام وابسته به دستگاههاى استعمارى و فهدگونه است؛ والا حتى اسلامهاى به معناى اعتقاد عوامانهى مردم هم مورد تهاجم است؛ چه برسد به اسلام ناب و انقلابى - و به تعبیر آنها اسلام ایران - که دیگر وضعش روشن است.
- تهاجم عجیبى وجود دارد. چیزهایى که شما مىشنوید - مثل حجاب در فرانسه و مبارزه با دختران محجبه در این کشور - اینها جرقههایى است که نشان از آتشهاى زیر خاکستر مىباشد و از کار عظیمى در پشت پرده خبر مىدهد. [4]
- امروز دین مسلمانان به وسیلهى تهاجم فرهنگى دشمن و ترویج فساد و ظلم و بىایمانى و بىبندوبارى در میان جوامع اسلامى که غالبا با ابتکار قدرتهاى ضد اسلامى و به کمک تبلیغات و رسانههاى آنان و غیر آن انجام مىگیرد در خطر است، و دنیاى آنان به وسیلهى سلطهى روز افزون استکبار بر امور کشورهاى اسلامى و فشار و دشمنى مضاعف بر هر دولت یا گروهى که بخواهد افکار را به سوى حاکمیت واقعى اسلام و استقلال و اقتدار ملتهاى مسلمان متوجه کند. [5]
- بلاى دیگرى که سلامت جوامع اسلامى، بخصوص جوانان را تهدید مىکند تهاجم فرهنگى غرب است. امواج صوتى، تصویرى حامل ابتذال، بدتر و نافذتر از کشتىها و هواپیماهاى جنگى، براى سلطه مجدد دشمنان جهانى اسلام، زمینهسازى مىکنند. و با ترویج ارزشهاى کاذب، غربگرایى را که موجب ذلت و اسارت مسلمانان است تبلیغ مىنمایند. [6]
- امروز تهاجم علیه اسلام و مقدسات مسلمانان همهجانبه است و این نه به خاطر این است که دشمن قوى شده است، به خاطر این است که دشمن در مقابل حرکت عظیم اسلامى احساس ضعف میکند؛ لذا به انواع جنگهاى روانى، تهاجمات گوناگون، ترساندن ملتها و کشورهاى مسلمان از یکدیگر و تبلیغات علیه یکدیگر متوسل میشود.
- راه این است که دنیاى اسلام وحدت خود را حفظ کند. [7]
- گستره تهاجم فرهنگیِ جبهه استکبار، همه کشورهای دنیا است اما در این تهاجم مهمترین هدف، نظام جمهوری اسلامی است زیرا نظام اسلامی در مقابل نظام سلطه ایستاده و اثبات کرده که در این ایستادگی خود صادق است و توانایی مقابله و پیشرفت را نیز دارد. [8]
چرایی واژه «جنگ فرهنگی»
- عناصر فرهنگى جامعه باید بدانند که امروز دشمن، بیشترین همت خود را روى تهاجم فرهنگى گذاشته است. من بهعنوان یک آدم فرهنگى، این را عرض مىکنم، نه بهعنوان یک آدم سیاسى.
- الان، یک کارزار فکرى و فرهنگى و سیاسى در جریان است. هر کس بتواند بر این صحنهى کارزار و نبرد تسلط پیدا کند، خبرها را بفهمد، احاطهى ذهنى داشته باشد و یک نگاه به صحنه بیندازد، برایش مسلم خواهد شد که الان دشمن از طرق فرهنگى، بیشترین فشار خود را وارد مىآورد.
- کم هم نیستند قلمبهمزدها و فرهنگیهاى دین و دل و وجدان باخته و نشستهى پاى بساط فساد استکبار - چه غالبا و اکثرا در خارج کشور و چه تکوتوکى در داخل کشور - که براى مقاصد استکبارى، قلم هم بردارند، شعر هم بگویند، کار هم بکنند و دارند مىکنند.
- نبرد فرهنگى را با مقابلهى به مثل مىشود پاسخ داد. کار فرهنگى و هجوم فرهنگى را با تفنگ نمىشود جواب داد. تفنگ او، قلم است. این را مىگوییم، تا مسؤولان فرهنگ کشور و کارگزاران امور فرهنگى در هر سطحى و شما فرهنگیان عزیز احساس کنید که امروز، سرباز این قضیه شمایید و بدانید که چگونه دفاع خواهید کرد و چه کارى انجام خواهید داد.
- مثل جنگ نظامى، چشمها را باید باز کرد و صحنه را شناخت.
- در جنگ نظامى هم، هر طرفى که بدون شناسایى و دیدهبانى و بدون دانستن وضعیت دشمن، چشمش را ببندد، سرش را پایین بیندازد و جلو برود، شکست خواهد خورد.
- در جنگ فرهنگى هم، همینطور است. اگر ندانید که دشمن کار مىکند، یا از آنکه مىداند، فرمان نبرید، از فرماندهى فرهنگى دستور نگیرید، یا او از نیروى شما استفاده نکند و مانور و سازماندهى را درست انجام ندهد، پشت سرش شکست است. [9]
- برای برخی سؤال و یا ابهام بوجود آمده بود که چرا یک اصطلاح نظامی برای مسائل فرهنگی استفاده میشود در حالیکه اگر به شرایط کنونی فرهنگی دنیا دقت شود مشاهده میشود که یک تهاجم عظیم و پیچیده در عرصه فرهنگ در جریان است. [10]
آرایش نظامی فرهنگی خطرناک علیه انقلاب قابل انکار نیست
- این مسألهى «تهاجم فرهنگى» که ما بارها روى آن تأکید کردهایم، واقعیت روشنى است؛ با انکار آن، ما نمىتوانیم اصل تهاجم را از بین ببریم. «تهاجم فرهنگى» را نباید انکار کرد؛ وجود دارد.
- به قول امیرالمؤمنین، «من نام لم ینم عنه»؛ اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که دشمنت هم در سنگر مقابل خوابش برده است. تو خوابت برده؛ سعى کن خودت را بیدار کنى.
- ما باید توجه داشته باشیم که انقلاب فرهنگى در تهدید است؛ کمااینکه اصل فرهنگ ملى و اسلامى ما در تهدید دشمنان است.
- ما نبایستى چیزى را که روشن و واضح است، انکار کنیم. در دانشگاه، در بیرون دانشگاه، حتى در رسانههاى جمعى ما، در کتابهایى که مىنویسند، در ترجمههایى که مىکنند، در شعرهایى که مىسرایند، در برنامههاى فرهنگى علىالظاهر بىارتباط به ما که در دنیا وجود دارد و خبرش را قاعدتا شما آقایان - که عناصرى فرهنگى هستید - مىشنوید، همهجا یک آرایش نظامى فرهنگى بسیار خطرناک علیه انقلاب درست شده است و وجود دارد.
- این، آن چیزى نیست که مثلا از صد سال قبل بوده است. بله، از صد سال قبل هم تهاجم فرهنگى علیه اسلام بود؛ اما وقتىکه انسان با یک دشمن خوابآلوده روبهروست، آرایش نظامیش یک نوع است؛ وقتى با یک دشمن بیدار روبهروست، آرایش نظامى نوع دیگر مىشود.
- آن روز عالم اسلام، خوابآلوده، بلکه تخدیرشده و مست بود؛ اصلا گاهى دشمن به او ضربهیى مىزد، یک سوزن در رگش فرو مىکرد و چیزى تزریق مىکرد؛ تمام مىشد مىرفت؛ اما الان اسلام بیدار است؛ دشمن دنیاى غرب، امروز بیدار است؛ مثل قهرمانى در میدان است؛ یک خاطرهى تمامنشدنى از شخصیتى مثل امام را با خودش دارد؛ این همه ذخیرهى انقلابى دارد؛ این همه جوان خوب دارد؛ اینها شوخى نیست. امروز دشمن در مقابل وضع کنونى ما، آن ژست و آرایش نظامى صد سال یا پنجاه سال پیش را به خود نمىگیرد. ما باید آرایش جدید دشمن را بشناسیم؛ اگر نشناختیم و خوابیدیم، از بین رفتهایم. [11]
- در بخش دیگر و گستردهتر مسائل فرهنگى، یعنى فرهنگ عمومى، وظائف مسؤولان کشور سنگینتر و حساستر است. امروز حتى دیرباورترین اشخاص نیز خط و نشان دشمنان سوگندخوردهى انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى را در صحنهى پر ماجراى تهاجم فرهنگى، به وضوح مشاهده مىکنند.
- در این تهاجم خطرناک، نه فقط ارزشهاى اسلامى، بلکه فرهنگ اصیل ملى مردم، و بیشتر باورهاى راهگشا و مبارک آنان، آماج تیرهاى زهرآگین دشمنان قرار گرفته است.
- همهى این حقایق مهم و هشدار دهنده، مسؤولان فرهنگى کشور را به تدبیرى برتر و اهتمامى بیشتر و تلاشى گستردهتر فرا مىخواند و به ویژه شوراى عالى انقلاب فرهنگى را که در جهاد ملى، با بىسوادى و عقبماندگى علمى و تبعیت فرهنگى، در حکم ستاد مرکزى و اصلى است، به تحرک و نوآورى و همت گمارى بر مىانگیزد. [12]
- پس یک خطر، عبارت شد از اینکه دو جناح و دو طرف، خودشان غفلت کنند و دچار خطر شوند. اما خطر بزرگتر از این هم وجود دارد. آن چیست؟ آن خطر نفوذ است. از هر دو طرف ممکن است افرادى نفوذ کنند.
- گاهى یک دشمن از هر دو طرف نفوذ مىکند: از آن طرف به عنوان ارزشگرایى مىآید و با هرگونه تحولى مخالفت مىکند؛ حتى با راههاى رفته هم مخالفت مىکند و مىخواهد حرکت انقلابى را برگرداند.
- از این خطرناکتر، این طرف قضیه است؛ به عنوان تغییر و تحول و پیشرفت، کسانى بیایند که با اساس ارزشها و با اصل اسلام و با اصل تدین مردم و با اصل عدالت اجتماعى مخالفند؛ دچار همان سرمایهسالارى غربىاند؛ دنبال کیسه دوختناند؛ با اصل رفع تبعیض طبقاتى مخالفند؛ با نام دین هم مخالفند، ولو به زبان نیاورند!
- اینها به نام تحول، به نام تغییر، به نام پیشرفت، به نام اصلاح، بیایند وارد میدان شوند و میداندارى کنند. اینها ممکن است در بدنهى اقتصادى جامعه نفوذ کنند. اگر اینگونه آدمهاى بیگانه و غریبه در بدنهى اقتصادى جامعه نفوذ کنند، البته خطرناک است؛ چون اقتصاد و مال و ثروت در جامعه مهم است و باید دست انسانهاى امین باشد.
- اما از آن خطرناکتر این است که بیایند در مراکز فرهنگى نفوذ کنند؛ ذهن مردم، ایمان مردم، باورهاى مردم، خط سیر صحیح مردم را قبضه کنند و در اختیار بگیرند. همان چیزى اتفاق بیفتد که در صحنهى مطبوعات و صدا و سیماى دنیاى غرب اتفاق مىافتد؛ یعنى سرمایهسالارى. همچنان که رادیوها و تلویزیونهاى بینالمللى امپراتورى خبرى دنیا در دست سرمایهدارهاست، اینها به داخل کشور ما بیایند و مراکز فرهنگى را هم تصرف کنند و از طریق فرهنگى بخواهند اثر بگذارند. این همان چیزى است که بنده چند سال قبل از این، نشانههاى آن را در گوشه و کنار مشاهده کردم و «تهاجم فرهنگى» را گفتم. بعضى پذیرفتند، بعضى هم اصلش را انکار کردند و گفتند اصلا تهاجم فرهنگى وجود ندارد! [13]
- این مسألهى تهاجم فرهنگىاى که ما مطرح کردیم، بعضى کسان بهشدت از آن آزرده شدند و گفتند چرا مىگویید تهاجم فرهنگى!؟ در حالى که تهاجم فرهنگى، وسط میدان مشغول مبارز طلبیدن است، بعضى کسان سعى کردند آن را در گوشه و کنار پیدا کنند!
- این تهاجم فرهنگى، مخصوص برخى از پدیدههاى ظاهرى و سطحى نیست؛ مسأله این است که یک مجموعهى فرهنگى در دنیا با تکیه به نفت، حق وتو، سلاح میکروبى و شیمیایى، بمب اتمى و قدرت سیاسى مىخواهد همهى باورها و چارچوبهاى مورد پسند خودش براى ملتها و کشورهاى دیگر را به آنها تحمیل کند. این است که یک کشور گاهى به تفکر و ذائقهى ترجمهاى دچار مىشود. فکر هم که مىکند، ترجمهاى فکر مىکند و فرآوردههاى فکرى دیگران را مىگیرد. البته نه فرآوردههاى دست اول؛ فرآوردههاى دست دوم، نسخ شده، دستمالى شده و از میدان خارج شدهاى را که آنها براى یک کشور و یک ملت لازم مىدانند و از راه تبلیغاتى به آن ملت تزریق مىکنند و به عنوان فکر نو با آن ملت در میان مىگذارند. این براى یک ملت از هر مصیبتى بزرگتر و سختتر است. [14]
پاورقی:
1- بیانات در دیدار با وزیر، معاونان، مشاوران و مدیران کل وزارت آموزش و پرورش 25/10/1370
2- بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 27/11/1379
3- بیانات در دیدار با جمعى از مردم آذربایجان شرقی 28/11/1387
4- سخنرانى در دیدار با مجمع نمایندگان طلاب و فضلاى حوزهى علمیهى قم 07/09/1368
5- پیام به حجاج بیتالله الحرام 25/02/1373
6- پیام به کنفرانس بینالمجالس اسلامى 25/03/1378
7- خطبههاى نماز عید سعید فطر،اول شوال 1429 10/07/1387
8- دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با رهبر انقلاب 1390/03/23
9- سخنرانى در دیدار با گروه کثیرى از معلمان و مسؤولان امور فرهنگى کشور و جمعى از کارگران 12/02/1369
10- دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با رهبر انقلاب 1390/03/23
11- بیانات در دیدار با اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى 20/09/1370
12- حکم انتصاب اعضاى شوراىعالى انقلاب فرهنگى 14/09/1375
13- بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران 23/02/1379
14- بیانات و پرسش و پاسخ در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتى امیر کبیر 09/12/1379
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.