* این یادداشت به عنوان سرمقاله پیش شماره 5 هفته نامه پینوشت منتشر شده است.
علم و علمجویی همواره یکی از کلیدواژگان پربسامد فضای دانشجویی بوده است. یک فرد با هر انگیزه و نیتی که دانشجو شود –خواه فعالیت سیاسی باشد و خواه گذران سالهایی از زندگی- با دل و جانش پذیرفته است که علمجویی برترین خصلی است که باید همراه یک دانشجو باشد.
به نظر نگارنده در حال حاضر و در ایران عزیزمان، کار علمی نیازمند چند پیشفرض اساسی است:
ابتدا اینکه باور کنیم ایرانمان نیازی ضروری به کار علمی دارد. جبران عقبافتادگیهای چند قرن اخیر که تحت تسلط سیاستهای بیگانه به مردم تحمیل شد، برای تبدیل شدن به کشور پرچمدار دانش و معرفت و پیشرفت علمی به مانند دوره پرشکوه تمدن اسلامی یکی از ضروریات است.
پیشفرض دوم اینکه این پیشرفت علمی باید همراه تولید جدی علم باشد. فراگیری علم از کشورها و مراکز پیشرفتهتر علمی را تنها بخشی از کار بدانیم و توجه داشته باشیم که قرار نیست همیشه شاگرد بمانیم! ما باید علم را خودمان تولید کنیم و آن را بجوشانیم.
پیشفرض بعد ما خودباوری و امید به آینده است. خوشبختانه روند رشد علمی کشور در چند دهه اخیر، این باور را در ما ایجاد کرده است که میتوانیم روزی -که خیلی هم دور نخواهد بود- بر بام علمی جهان بایستیم.
پیشفرض چهارم قطعا نیازهای کشور است. پیشرفت علمی در ابتدا باید ناظر به نیازهای کشور باشد، با نگاه بومی و با تکیه بر فرهنگ خودمان. این نوع کار علمی است که مطلوب ماست و باعث پیشرفت کشورمان نیاز خواهد شد.
پیش فرض نهایی نیز تلاش پرنیرو و خستگیناپذیر در مقابل موانع پیش رو و یا به تعبیری حرکت جهادگونه است. تنبلی، تن آسایی و محول کردن کارها به یکدیگر در جهاد علمی جایز نیست.
با رعایت این پیشفرضها در کار علمی، قطعا آینده روشنی در مقابلمان خواهد بود که اقتدار علمی ایران عزیز است. اقتداری علمی که میتواند سرمنشأ اقتدارهای فرهنگی، سیاسی، بین المللی و ... باشد و آن روز است که طمع بیگانه از دستاندازی به این مرز و بوم قطع خواهد شد. به امید آن روز در سایه مجاهدت همه ما.
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.