* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 52 هفته نامه سرخط منتشر شده است.
دکتر روحانی در مراسم اختتامیه بیستمین جشنواره مطبوعات سخنانی را مطرح کردند که طبیعتا میتوان انتظار داشت از آن جهتگیری دولت یازدهم در قبال مطبوعات آشکار گردد. سخنرانی ایشان چند نکته کلیدی داشت:
اینکه «آزادی بیان باید با در نظر گرفتن شرایط تاریخی، فرهنگی، دینی، مذهبی و اجتماعی یک کشور و جامعه باشد.» جملهای است که هر چند عطر خوبی از آن به مشام میرسد و میتوان اینگونه برداشت کرد که رئیس جمهور از دین و فرهنگ مردم ایران و حساسیت آنان روی این مسئله حمایت کرده است اما انتظار داریم جهتگیری کلی آن به سوی توحید و عدالت باشد و البته عمل به آن از دادن شعار آن مهمتر است.
این جمله رئیس جمهور که «امروز میدانیم قدرت رسانههای کشور هر مقدار قویتر باشد، ما توانمندتر در صحنه بینالمللی حضور پیدا خواهیم کرد.» واقعا مایه نیکبختی است و البته حتما ایشان میدانند دولت در عملیسازی این شعار بیشترین مسئولیت را دارد. رسانهها برای عملیسازی این شعار نه فقط نیاز به بودجه دارند بلکه برای اقدامات بینالمللی نیاز به حمایتها و رایزنیهای دیپلماتیک دارند. مثال واضح آن این است که به طور مثال رئیس جمهور ما با رسانههای غربی مصاحبه میکنند اما خبرنگاران ما نمیتوانند حتی با یک وزیر آمریکایی مصاحبه کنند؛ یا فشاری که بر شبکههای تلویزیونی ما بخصوص پرستیوی به دلیل «دیدن جهان از زاویهای دیگر» وجود دارد، عزم جدی دولت را میطلبد.
رئیس جمهور گفتند: «اگر با فشارها و شیوههای پلیسی مساله فرهنگی حل شدنی بود امروز دیگر نباید نگران فرهنگ جامعه میبودیم.» این سخن درست است که نمیتوان با سختگیری خشن و نظارت کنترلآمیز بسیار دقیق در مورد فرهنگ اقدام کرد اما ایشان حتما توجه دارند که از سوی دیگر نیز نمیتوان فرهنگ را مقولهای رها و خودرو و غیرقابل مدیریت بدانیم و این معنای اعتدال است.
دکتر روحانی گفتند: «چه مقدار از مسائل فرهنگی کشور در اختیار وزیر است؟ و چه میزان بودجه فرهنگی در اختیار بخشهای متصدی فرهنگ دولتی قرار دارد؟» رئیس جمهور حتما توجه دارند که همه چیز بودجه نیست. دولت به جز اینکه بودجه قابل توجهی از طریق وزارت ارشاد و همچنین سازمان میراث فرهنگی و کتابخانه ملی و سایر نهادهای فرهنگی تحت امر خود دارد، سایر امکانات مادی و معنوی، از شبکههای ارتباطی، رسانههای مختلف، قوانین مصوب هیئت وزیران، تقدیم لوایج به مجلس نیز وجود دارند، ضمن اینکه رئیس جمهور، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز هستند!
نگارنده معتقد است این جمله دکتر روحانی که «شعارها را کم و مشکلات جامعه را برای مردم تبیین کنیم.» سخن بسیار بجایی است که باید به آن عمل شود. قطعا مسائلی از قبیل اینکه شعار دهیم 100 روزه مشکلات را حل میکنیم و پس از 100 روز به تبیین مشکلات بپردازیم، برای عموم مردم قابل قبول نیست.
ایشان اضافه کردند: «همه باید دارای امنیت مساوی باشند و هر کس خطا کرد باید با او برخورد شود.» سؤال این است که آیا واقعا دولت به این جمله پایبند است؟ آیا اینکه برخی متهمین توسط دولت و شخص رئیس جمهور حتی در راهپیمایی 22 بهمن در بوق و کرنا میشوند ولی برخی آقازادهها میتوانند در همایشهای دولتی و غیردولتی شرکت نمایند و یا اینکه پروندههای مبهم و مشکوک نفتی و غیرنفتی مورد توجه دولت نیستند، مصداق این جمله است؟!
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
سلام علیکم
نمی دانم از تضعیف نظام به دنبال چه چیزی می گردید؟ رییس جمهور تحت نظارت و ولایت شخص امام زمان به واسطه ی نایب بر حق ایشان فعالیت می کنند. اگر مشکلی باشد حتما حضرت آقا به عنوان ولی امر مسلمین و نایب امام زمان آن را درک کرده و تذکر می دهند.
بودجه فرهنگی نیز توسط افراد ذیصلاح که توسط ولی امر مسلمین پیشنهاد می شوند و از سوی رییس جمهور ولایتمدار پذیرفته می شوند قطعن روش عملکرد ایشان نیز تحت امر و خواست ولایت بوده و نباید با این قسم سخنان تلاش در تضعیف ولایت کرد.
و من الله توفیق