مَثَل درخت
حبیبا! لختى از خواب گران برخیز، و راه و رسم عاشقان درگاه را برگیر، و دست و رویى از این عالم ظلمت و کدورت و شیطانیّت شستشو کن، و پا به کوى دوستان نه، بلکه به سوى کوى دوست حرکتى کن.
عزیزا! این چند روز مهلت الهى عن قریب به سر آید، و ما را-خواهى نخواهى-خواهند از این دنیا برد، پس اگر با اختیار بر وى روح و ریحان است و کرامات خدا، و اگر با زور و سختى ببرند، نزع است و صعق است و فشار است و ظلمت و کدورت.
مثل ما در این دنیا، مثل درختى است که ریشه به زمین بند نموده، هر چه نورس باشد، زودتر و سهلتر ریشۀ آن بیرون آید. و فی المثل اگر درخت احساس درد و سختى مىکرد، هر چه ریشه آن کمتر و سستتر بود، درد و سختى کمتر بود. نو نهالى را که تازه پنجه به زمین بند کرده، با زور کمى تمام ریشهاش بىزحمت و فشار بیرون آید، ولى چون سالها بر آن گذشت، و ریشههاى آن در اعماق زمین فرو رفت، و ریشههاى اصلى و فرعى آن در باطن ارض پنجه افکند و محکم شد، در بیرون آوردن آن محتاج به تیشه و تبر شوند تا ریشههاى او را قطع کنند و درهم شکنند. اکنون اگر درخت، احساس درد مىکرد در این کندن، بین این دو چقدر فرق بود! ریشه حبّ دنیا و نفس-که به منزلۀ ریشه اصلى است-و فروع آنها از حرص و طمع و حبّ زن و فرزند و مال و جاه و امثال آن تا در نفس، نورس و نو نهال است، اگر انسان را بخواهند از آنها جدا کنند و ببرند، زحمتى ندارد، نه فشار عمّال موت و ملائکه اللّه را لازم دارد و نه فشار بر روح و روان انسانى واقع شود.
و اگر خداى نخواسته ریشههاى آن در عالم طبیعت و دنیا محکم شد و پهن گردید و بسط پیدا کرد، بسط آن چون بسط ریشۀ درخت نیست، بلکه در تمام عالم طبیعت ریشه مىدواند.
شرح حدیث جنود عقل و جهل، صفحه 272
نویسنده: امام خمینی (ره)
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.