دعوت به خیر یعنی چه؟ آیا دعوت به خیر به این صورت است که مثل آدمهای خودستا دائماً کاغذ برداریم، قلم به دست بگیریم، منبر برویم، سخنرانی کنیم، نشسته یا ایستاده یا بالای منبر یا پشت میز خطابه و تریبون، بگوییم این ما هستیم که دارندگان این امتیازات هستیم، و شروع کنیم مفاخری را بشماریم که یا اصلاً وجود ندارد و وجود نداشته و یک مشت خیال و ادعاست، یا اینکه اگر هم وجود داشته از قبیل من آنم که رستم بُوَد پهلوان است؟ یعنی بگوییم یک وقتی در جامعه ما چنین افتخاراتی بوده، اما حالا خبری نیست. آیا منظور از دعوت به خیر این است؟ این که مشمئزکننده است! یعنی واقعاً اسلام گفته آهای مسلمانها، آهای اوس و خزرجی که مسابقه در افتخارات قومی را شروع کردید و میخواهید از این راه دومرتبه کینههای دیرینه را زنده کنید، رها کنید؛ امتی باشید دعوت به خیر کنید. یعنی به جای آن اشعار حماسی و حماسهسراییهایی که در زمینه افتخارات قومی و نیاکانی داشتید، حالا بیایید حماسه درباره اسلام، قرآن، پیغمبر، علی بگویید؟ آیا منظور از دعوت به خیر این است؟ یا آن است که امام، علیه السلام، به شیعه میگوید: «و کونوا دعاة الناس الی انفسکم بغیر السنتکم»؛ مردم را به خویشتن و راه خویشتن دعوت کنید با غیر زبانتان؟
»و کذلک جعلناکم امةً وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس»؛ جامعه نمونه شوید تا هر انسان منصفِ جستجوگر در دنیا مبلغ شما بشود. در این صورت دیگر احتیاجی به اینکه شما برای بیگانه مبلغ داشته باشید وجود ندارد. در این دنیا یک جامعه کوچک نمونه اسلامی ساختن بهترین تبلیغ است؛ چه برای داخل و چه برای خارج. چون همه ما از بس حرف زدیم و حرف شنیدیم و خواندهایم...
دنیا در پی یافتن راههای عملی برای بهتر زیستن است، نه راههای ادعایی. نسل جوان خودمان هم همینطور. هر جا، به هر مقدار، عمل به معیارهای اسلامی سراغ داشته باشد دیگر هیچ احتیاجی به تبلیغ نیست؛ خود بخود دل و جان و فکر و ایمان او آنجاست.
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.