کارخانه ارج تعطیل شد و با فاصله کوتاهی تکذیبیه آن منتشر شد. آمد و شد تکذیبیهها در پس یکدیگر حاکی از تعطیلی ارج بود تا جایی که محسن رضایی هم به تعطیلی آن واکنش نشان داد و خواستار حواسجمعی بیشتر مسئولین شد.
اما امروز خبرگزاری ایسنا مطلبی را منتشر کرد با عنوان «ورشکستگی ارج تقصیر کیست؟» و آن را هم مانند سایر ناکامیهای دولت یازدهم به دولت احمدینژاد منتسب کرد. البته در اسنادی که در همین مطلب منتشر شده است، این کارخانه از سال 84 یعنی زمان تحویل گرفتن دولت توسط احمدینژاد زیانده بوده است؛ البته سخن اصلی این نیست. سخن اصلی این است که رسانههای طرفدار دولت روحانی گویا متوجه نیستند که انداختن همه شکستها و ناکامیها گردن دولت احمدینژاد در واقع شکست خودشان است. فرض بگیریم دولت احمدینژاد ناکارآمد و ضعیف و هزار تا از این صفتهایی که رئیس دولت یازدهم نثار دولت قبلی میکند؛ اما مگر دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری شعار اصلاح این وضعیت را نداده بودند؟ فرض کنیم شعار تغییر 100 روزه اوضاع را یادمان رفته باشد، مگر شعار چرخش چرخ سانتریفیوز و چرخ صنعت را یادمان میرود؟ اساسا دولت یازدهم برای چه امری آمده و چه کاری انجام میدهد؟ اگر قرار باشد بعد از سه سال، نه در مباحث کلان، که در تعطیلی یک کارخانه هم تقصیر به گردن دولت قبل بیفتد، اساسا این دولت چرا وجود دارد؟ خب هر شخص دیگری بدون تدبیر و بدون امید هم میتوانست بیاید بنشیند و نظاره کند و به گردن دولت قبل بیندازد؛ مگر چنین کاری هنر خاصی میخواهد؟
طنز تلخ قضیه آنجاست که در آذر ماه 92 دکتر روحانی موفقیتهای ورزشی کشور را ناشی از «برداشتن سایه سیاست از سر ورزش میدانند» و آن را به دولت خود منتسب میکنند؛ گویا در عرض همان 4 ماه اول دولت ایشان همه تمرین کردند و بازوها بزرگ شد و کار تیمی شکل گرفت و صعود به جام جهانی و قهرمانیها انجام شد اما یک کارخانه 300 نفره را نجات دادن کاری است غیرممکن!
رسانههای طرفدار دولت بدانند مردم طرفدار خط خدمت هستند و مدیرانی را بیشتر دوست دارند که خادمتر باشند. انسان دلش میسوزد که عدهای به جای کار برای مردم، دنبال بازیهای سیاسی هستند و فرصت خدمتگزاری به مردم را ثانیه به ثانیه از دست میدهند.
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.