صنعت سینما در کشور ما اگر امروز از صفر بالاتر است، درجه مختصری بالاتر است. هنری بوده که دنبال کردن لازم داشته است، ولی اصلا روی آن هیچ کار حسابی نشده است. البته بعد از انقلاب، در این زمینه خیلی کار شده است، نه اینکه حالا ما در حد مطلوب هستیم؛ نه، بالاخره ما شصت، هفتاد سال عقبماندگی داریم. مجموعهای که بر یک کشور حکمروایی میکنند، آثار کارشان که محدود به بودن وجود نامیمون خودشان نیست. مدتها ادامه پیدا خواهد کرد. ما هنوز حالا، حالاها درگیر نکبتهای ناشی از رژیم پهلوی و رژیم قاجار هستیم و تا مدتها خواهیم بود. مگر کسانی که در این زمانند، همت کنند و بتوانند آن غبارهای دیرین را از سر و روی این ملت، مقداری بسترند. فرض بفرمایید، در تئاتر هیچ پیشرفتی نداریم؛ در حالی که تئاتر در جایی که زادگاه آن است، یعنی در کشورهای اروپایی و غربی، یکی از رساترین بیانها را دارد. ولی اینجا هیچ خبری از این بیان نیست. مثل این است که انسان لغتی را بلد نباشد، لغتهای هنری اینگونه است. ملتی که سینما ندارد، مثل انسانی است که زبانی از زبانهای مورد تفاهم و تکلم را بلد نیست. فرض بفرمایید کسی که در کشور ما، همه لهجههای محلی زبانهای ایرانی را بلد است، این فرد، گستره فهم و تعاطی افکارش نسبت به کسی که بلد نیست، چقدر زیاد است. با همه حرف میزند، با همه تفاهم میکند، به همه تفهیم میکند و از همه میگیرد. یا کسی که زبانهای غیر ایرانی – بیگانه – را بلد نیست، چقدر تفاوت دارد؟ لغت هنر هم همین است. کسی که از تئاتر، نقاشی، عکس یا شعر چیزی نمیفهمد، راههای معرفت به رویش بسته است. ملتی که هر کدام از اینها را ندارد، دریچهای به روی او بسته است.
دغدغههای فرهنگی، صفحه 48 و 49
نویسنده: آیت الله خامنهای
تاریخ سخنرانی: 1375/6/28
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.