پژوهشگر

وبلاگ شامل دو بخش عمده است: یکی نوشته‌های فرهنگی، علمی، شخصی و سیاسی من و دیگری «نقل قول» که در آن به فرازهایی از کتبی که در حال مطالعه آن هستم پرداخته‌ام. در برگه «درباره من» نیز می‌توانید از من بیشتر بدانید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

دوشنبه چهارم بهمن در میزگرد بررسی نشر الکترونیک آثار ادبی به همراه آقای کاردر و آقای گلباف شرکت کردم.

مشروح میزگرد را می‌توانید در خبرگزاری کتاب بخوانید:

محورهای عرایض بنده:

- به نظرم نیاز داریم بیشتر به «آینده» فکر کنیم و آینده را بسازیم.

- نباید فرصت فضای مجازی برای تبدیل شدن همه مردم به مصرف کنندگان محتوای عمیق را از دست بدهیم. مخاطبان ما فقط ۵۰۰ هزار نفر کتابخوان حرفه‌ای نیستند و همه مردم باید محتوای عمیق مصرف کنند.

- در فضای مجازی نیازسنجی محتوایی با استفاده از کلان‌داده‌ها راحت‌تر اتفاق می‌افتد. ترویج و توزیع محتوای عمیق، آسان‌تر و ارزان‌تر از حوزه فیزیکی است و ...

- نیازی به آگاه سازی مردم از مزایای نشر الکترونیک داریم.

- نیاز به اصلاح قوانین داریم. چه در حوزه حمایت از آثار الکترونیک؛ چه در تعیین تکلیف قوانین مالکیت مادی و معنوی آثار و پیوستن به کنوانسیون‌های جهانی یا ایجاد کنوانسیون جدیدی در دنیا؛ و چه در ممیزی کتاب.

- مشارکت مردم در تولید، توزیع و نظارت محتوایی می‌تواند رونق به اوضاع نشر بدهد.

- در آینده‌ای که باید به آن فکر کنیم، نقش #زبان_فارسی و گسترش آن را باید جدی بگیریم. در گام دوم انقلاب، نباید از فعالیت‌های بین المللی غافل شویم و باید بدانیم در حوزه بین الملل چه کاری می‌توانیم برای زبان فارسی انجام دهیم.

لینک گزارش تصویری میزگرد هم اینجا ببینید.

  • قاسم صفایی نژاد

امروز صبح در مسیر نشر، داشتم خبر می‌خوندم. یک خبر این بود که حقوق سربازان ۳ برابر می‌شود و مثلا برای سربازان متاهل به ۵ میلیون تومان می‌رسد و خبر دیگه این بود که در کمیته تخصصی هیات مقررات زدایی مصوب شد که وزارت ارشاد مجوز کسب‌وکارهای فرهنگی رو حداکثر ۳۷ روزه صادر کند.

چرا این دو خبر توجه منو جلب کرد؟

من سال پیش هم‌بنیانگذار نشر صاد شدم و این نشر رو تأسیس کردیم. قبل از اینکه از جام جم استعفا بدم، با آقای دکتر دهقانکار که هم مشاور معاونت فرهنگی وزارت ارشاد بودند و هم مدیرعامل خانه کتاب صحبت کردم و گفتم من از جام جم میخوام استعفا بدم و یه نشر جدید تأسیس کنم؛ برای مجوز به تأخیر می‌خوریم؟

ایشون لطف داشتن و گفتن: نه! به شما نخوایم مجوز بدیم که هم سابقه کار مرتبط دارید و هم تحصیلات مرتبط که دیگه هیچی. حتما سریع انجام میشه.

گفتم: من معافیت تحصیلی داشتم و تازه باید سربازی برم. البته حتی یک روز غیبت هم ندارم و کار خلاف قانونی نکردم؛ فقط از ظرفیت قانونی معافیت تحصیلی استفاده کردم. اما در مدارک ارشاد نوشته «کارت پایان خدمت» نه «مشخص بودن وضعیت خدمتی». 

ایشون از آقای دکتر جوادی، معاون وقت فرهنگی وزیر پرسیدند و نتیجه این شد که: «مجوز نشر به اسم حقیقی من نمیشه بدند و باید مانند زمان جام جم، یه موسسه حقوقی باشه که مجوز به اون داده بشه و منم مدیر نشر بشم.»

خلاصه اینکه زمستون ۹۸ برای ثبت شرکت اقدام کردیم و اوایل اردیبهشت ۹۹ درخواست مجوز نشر برای اون شرکت دادیم. آذر ۹۹ پایان خدمت من صادر شد و سربازی‌ام تموم شد ولی مجوز نشر همین ۳ روز پیش، یعنی ۲۰ ماه بعد از درخواست و یک سال پس از پایان خدمت به من رسید! یعنی به جای ۳۷ روز، ما نزدیک ۶۵۰ روز منتظر مجوز نشر بودیم که لااقل ۳۷۰ روز از این مدت، من پایان خدمت هم داشتم! همه این ۲۰ ماه رو نشر صاد عملا به عنوان یکی از برندهای نشر یارمند که باهاش همکاری می‌کردیم، کتاب منتشر کرده و حالا باید همه کتب رو به نشر صاد واقعی منتقل کنیم.

و سوال اساسی اینه که آیا کسی که کار غیرقانونی نکرده و غیبت سربازی هم نداشته، رواست فقط به جرم تحصیلات تکمیلی  از راه اندازی کسب و کار فرهنگی جا بمونه؟

همانطور که متوجه شدید، من سال گذشته سرباز متاهل بودم. خبر دیگه برای همین جلب توجه کرد که من پارسال نزدیک ۳۰۰ هزار تومان حقوق می‌گرفتم از پادگان و این جهش از ۳۰۰ هزار تومان به ۵ میلیون تومان به نظرم برای سربازان متاهل خیلی مهم هست و شاید کمی از مشکلات اونا حل کنه. البته برام سوال شد که از آذر پارسال تا الان چند درصد افزایش پیدا کرده بود که حالا با ۳ برابر شدن، به ۵ میلیون تومان می‌رسه.

  • قاسم صفایی نژاد

* این گفتگو در خبرگزاری کتاب منتشر شده است.

به‌گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، قاسم صفایی‌نژاد، مدیر انتشارات صاد در ارزیابی خود از برگزاری دومین دوره نمایشگاه مجازی کتاب تهران گفت: طبیعی است که فرصت‌های فضای مجازی به نسبت تهدیدهای آن بسیار بیشتر است. یک دلیل فراگیر شدن سریع آن همین ایجاد فرصت‌های جدید است. گرچه نباید از تهدیدها غافل شد و حتما آن‌ها را جدی گرفت، اما حتما باید فرصت‌ها را هم مغتنم شمرد. یک فرصت، همین برگزاری نمایشگاه کتاب به صورت مجازی است که در شرایط همه‌گیری بیماری کرونا، می‌تواند کمک کند مردم امکان خرید بهتری پیدا کنند.

به گفته او برخی از نقص‌های برگزاری نمایشگاهی که به شکل مجازی برگزار می‌شود، باید اصلاح شوند. مدیر انتشارات صاد افزود: اول از همه اینکه یکی از مواهب برگزاری نمایشگاه -چه به صورت عمومی و چه به صورت تخصصی- امکان گفت‌وگوی افراد با یکدیگر است؛ زیرا این نمایشگاه امکان گفت‌وگوی ناشران با یکدیگر، گفت‌وگوی مردم با ناشران، گفت‌وگوی ناشران و نویسندگان و سایر ارکان صنعت نشر با هم را فراهم می‌کند. در نمایشگاه مجازی این امکان نزدیک به صفر است و باید حتما برای آن چاره‌ای اندیشید و در سال‌های بعد آن را اجرا کرد.

لزوم درگیرکردن سایر صنایع در برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب

صفایی‌نژاد با تاکید بر لزوم تبلیغات گسترده برای برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب، ادامه داد: در مرحله دوم باید به تبلیغات برای نمایشگاه مجازی توجه شود. برای این کار نیازمند همت بیشتری در این حوزه هستیم و همه رسانه‌ها باید توجه ویژه‌ای به این رویداد داشته‌باشند. به نظر می‌رسد با توجه به اینکه برخی از نهادهای درگیر نمایشگاه کتاب در نمایشگاه مجازی کمرنگ‌تر فعالیت می‌کنند، نیازمند تبلیغات بیشتر هستیم. مثلا در نمایشگاه‌های حضوری، دانشگاه‌ها با ارائه بن تخفیف نقش ویژه‌ای در ایجاد حس و حال و فضای کتاب را داشتند، اما در این دوره‌ها، فقط یک فراخوان  از دانشگاه‌ها بدون ایجاد آن فضا کمی، کار را کم‌جلوه می‌کند.

به گفته او زیرساخت‌های برگزاری این نمایشگاه باید به صورت کامل انجام شده‌باشد تا مانند دوره پیشین مخاطب‌های نمایشگاه مجازی کتاب با مشکلاتی در مواجهه با دریافت خریدهای خود مواجه نشوند.

صفایی‌نژاد با اشاره به لزوم درگیرکردن سایر صنایع مرتبط با برگزارکنندگان نمایشگاه مجازی کتاب، بیان کرد: در نمایشگاه حضوری کتاب شاهد بودیم که مثلا برندهای اغذیه فروشی یا حتی حمل و نقل، سود خوبی از این رویداد می‌بردند یا حتی فضای تبلیغاتی داخل نمایشگاه، برای خیلی از صنایع جذاب بود، زیرا به هر حال تعداد شرکت کنندگان در آن جدی بود؛ اما در فضای نمایشگاه مجازی این موارد دیده نمی‌شود. اتفاقا فرصت در اینجا برای صنایع مرتبط بیشتر است. مثلا می‌توانیم سایر صنایع خلاق و فرهنگی را درگیر نمایشگاه کتاب کنیم؛ حالا چه برای تبلیغات، چه برای اینکه آن‌ها هم بتوانند محصول فرهنگی خود را در چارچوب مثلا نشر دیجیتال به مخاطب عرضه کنند.

لزوم توجه بیشتر به کتاب‌های الکترونیک در نمایشگاه مجازی

صفایی‌نژاد با اعلام اینکه در این دوره از نمایشگاه مجازی کتاب نمی‌تواند کتاب‌های الکترونیک خود را در دسترس مخاطب قرار دهد، ادامه داد: حتی ندیده‌ام که پلتفرم‌های بزرگ کتاب الکترونیک کشور در این نمایشگاه سهمی بیش از این داشته‌باشند که در صفحه خودشان، تبلیغ ویژه نمایشگاه کنند. نمی‌دانم بن کتاب مخصوص کتب الکترونیک در نظر گرفته شده‌است یا خیر، اما اگر هم باشد اطلاع‌رسانی مناسبی در این قضیه انجام نشده‌است.

به گفته این ناشر، با توجه به اینکه صنعت نشر الکترونیک در دنیا، سریع‌ترین خرده بازار صنعت نشر است، انتظار می‌رود مسئولین امر این عرصه را جدی بگیرند. متأسفانه چه در حوزه سیاست‌گذاری، چه در حوزه قانون‌گذاری و چه در حوزه حمایت که وظیفه دولت برای توسعه کتاب الکترونیک در کشور است، مشکلات جدی داریم. امیدواریم در دولت جدید و تیم جدید وزارت فرهنگ و ارشاد و البته اعضای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی، اهمیت این موضوع به خوبی درک شود.

نمایشگاه مجازی کتاب نباید فروشگاه مجازی کتاب شود

صفایی‌نژاد درباره اقداماتی که می‌تواند برای تاثیرگذارترشدن نمایشگاه مجازی انجام شود، بیان کرد: پیش از همه نیازمند این هستیم که نمایشگاه مجازی کتاب را واقعا نمایشگاه تعریف و اجرا کنیم. نمایشگاه مجازی کتاب نباید فروشگاه مجازی کتاب شود. البته که فروشگاه مجازی کتاب هم لازم است و اتفاقا می‌تواند دائمی و همیشگی هم باشد اما ما نیازمند برگزار نمایشگاه هم هستیم. جایی که بتوانند متخصصان، پدیدآوران، فعالان با علاقه‌مندان به این عرصه راجع به موضوع‌های جدید صنعت صحبت کنند، دستاوردهای خود را به هم عرضه کنند و حتی از شکست‌های یکدیگر بشنوند و تجربه کسب کنند.

او افزود: نیازمند آن هستیم که حوزه بین‌الملل جدی گرفته‌شود. در گام دوم انقلاب اسلامی، حتما نیازمند توجه جدی‌تر به مخاطب بین‌المللی هستیم و نگاه نمایشی یا ویترینی به حوزه بین‌الملل، در گام دوم اصلا قابل پذیرش نیست.

  • قاسم صفایی نژاد

برای #حاج_قاسم سعی کردیم در #نشر_صاد یک کار ویژه کنیم. یک کتاب تحلیلی برای مخاطب بین المللی. حدود هجده ماه با سید حسن نقوی، نویسنده کتاب، پیش آمدیم. امتیاز نسخه اردوی کتاب را به فیکشن هاوس در پاکستان فروختیم، نسخه فارسی را نشر صاد منتشر می‌کند و نسخه عربی و انگلیسی کتاب به زودی توسط ناشران دیگری که پس از نهایی شدن نامشان اعلام می‌شود، منتشر می‌شود. از همه دوستانی که زحمت زیادی برای انتشار کتاب کشیدند صمیمانه تشکر میکنم به ویژه از جناب آقای دکتر رمضانی، آقای بهزاد جامه بزرگ، سرکار خانم مرضیه مرادی، آقای دانیال فرخ و سرکار خانم فاطمه لطفی آذر. از آژانس ادبی دایره مینا هم سپاسگزارم.

توفیق داشتم نقش کوچکی در این کار ویژه داشته باشم. متنی که به عنوان سخن ناشر نوشتم را بخوانید تا با کتاب #سرباز_مکتب بیشتر آشنا شوید:

خمینی نامی است که بزرگترین انقلاب قرن گذشته را به او می‌شناسند. او که برخلاف همه قدرت‌طلبان و سیاست‌زدگان دنیا، به جای آنکه مردم را به خود دعوت کند، مردم را به خداوند تبارک و تعالی دعوت کرد. او که برای شیعیان جهان قرین و قریب معصومین بود و برای مستضعفین جهان آگاهی‌بخش و بیدارگر. امام عظیم‌الشأنی که چیزی برای خود نخواست، به جز خدا ندید و خود را سرباز اسلام و خدمتگزار مردم می‌دانست. او با ایمان به حق و عمل صالح خود، حیات‌بخش روح انسان‌های بسیاری شد که نسل خود و نسل‌های پس از خود را به صراط مستقیم هدایت کنند. مکتب امام که برگرفته از اسلام ناب محمدی است، ترسیم شد و موفقیت‌های بی‌شماری کسب کرد و با همه فراز و نشیب‌ها طی دهه‌های مختلف در مبارزه حق و باطل در جامعه جهانی، نقش مؤثری ایفا می‌کند.

یکی از مهم‌ترین انسان‌های پرورش یافته این مکتب، شهید عزیز ما، قاسم سلیمانی، است. همو که به تأسی از همین مکتب، وصیت کرد چیزی جز سرباز بر مزار وی ننویسند ولی چنان مقام والایی داشت که مطابق سنت‌های الهی جز شقی‌ترین انسان‌های زمانه، دولت آمریکا و ترامپ قمارباز، نباید دستور ترور او را صادر می‌کردند. شهید سلیمانی مطابق فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی، چهره بین‌المللی مقاومت است و ادامه راه او، اقدامی بین‌المللی می‌خواهد. خونخواهی او هر چند انتقام سخت در عرصه نظامی و امنیتی را ضروری می‌سازد اما انتقام اصلی از دشمن او، آگاهی مردم از سیره او، پلیدی قاتلان او و آزادی مردم از طاغوت زمانه است.

«سرباز مکتب» تلاشی است برای آنکه از دیدگاه یک نویسنده غیر ایرانی، چگونگی شکل‌گیری شخصیت قاسم سلیمانی در چارچوب مکتب امام و تلاش و نقش او در جهت پیشبرد این مکتب در مبارزه با ظالمان تشریح شود.

  • قاسم صفایی نژاد

خیلی خونگرم و صمیمی بود؛ سال‌ها می‌شناختمش؛ از دور، از نزدیک. همکاری مستقیم نداشتیم. گفت‌وگوهای دو نفره‌مون توی همۀ ده سال گذشته به یک ساعت هم نمی‌رسه؛ اما کوتاه بودن و موندنی. همیشه روی دوشش یک کوله‌پشتی مینداخت؛ یه‌بار توی #دانشکدۀ_مدیریت بودم که دیدم با همون کوله کنارمه. لبخند همیششگی هم روی لباش بود. گفت:
«سلام آقای صفایی‌نژاد. خوبی؟ اومدی برای دفاع؟»
گفتم:
«نه. تا دفاع خیلی راه دارم. چی می‌خونی اینجا؟»
گفت:
«ارشد مدیریت رسانه می‌خوندم. دیگه تموم شد.»
گفتم:
«عه چه جالب. منم #مدیریت_رسانه می‌خونم.»
گفت:
«می‌دونم. برای مجله‌تون می‌خوام مقاله بدم.»
و بلند بلند خندید؛ از بی‌خبری من ازخودش و باخبری خودش از من. شماره و ایمیل گرفتیم از همدیگه و... .
***
چندسالی بود که دیگه هیچ‌ همکاری‌ای با هم نداشتیم. دوباره این اواخر همکار شده بودیم یه جورایی. مهر ۹۹ بود. آخرین هفته‌ای بود که می‌خواستم برم یه جلسه دورهمی و بعدش هم برم سربازی. یاسر جلالی گفت که سعید امروز بابا شده و نمیاد جلسه؛ جلسه رو شروع کنیم. چند دقیقه‌ای از جلسه گذشت که دیدیم سعید اومد و کنار من و محمد شجاعیان نشست. بهش گفتم:
«مبارکه. تو مگه دخترت دنیا نیومده؟»
گفت:
«چرا.»
گفتم:
«اینجا چی‌کار می‌کنی؟ تو دیگه امروز بابا شدی!»
گفت:
«امروز بابا نشدم که. بچۀ سومم هست.»
گفتم:
«می‌دونم. اون دو تا پسر بود. وقتی دختردار می‌شی، دیگه واقعاً بابا می‌شی.»
از باخبری این‌بارم خندید و گفت:
«بچه، بچه است دیگه. چه فرقی داره؟»
گفتم:
«حالا صبر کن دخترت یه ذره بزرگ بشه. سال دیگه هم نظرت رو بگو.»
وقتی این جمله رو می‌گفتم نمی‌دونستم سعید اون‌قدر زود می‌ره که وقتی دخترش راه افتاده، ما سالگردش رو می‌گیریم و کتاب زندگی‌نامه‌ش رو منتشر می‌کنیم.
دوم شخص مفرد رو بخونید تا با سعید و تکلیف‌محوریش بیشتر آشنا بشید. از آقای محمدرضا شرفی خبوشان گران‌قدر که پذیرفتن و زحمت بیش از ۴۰ مصاحبه برای نگارش زندگی‌نامه سعید رو کشیدن، سپاسگزارم. اجرشان با امام زمان(عج).

  • قاسم صفایی نژاد