پژوهشگر

وبلاگ شامل دو بخش عمده است: یکی نوشته‌های فرهنگی، علمی، شخصی و سیاسی من و دیگری «نقل قول» که در آن به فرازهایی از کتبی که در حال مطالعه آن هستم پرداخته‌ام. در برگه «درباره من» نیز می‌توانید از من بیشتر بدانید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب در آبان ۱۳۸۷ ثبت شده است

 
چشم ما در گذر لیلا بود                       گوییا منتظر لیلا بود
آنکه میرفت و دو صد مجنون داشت         محملی در سفر لیلا بود
دل دیوانه ما را می بُرد                        غارت دل هنر لیلا بود
دشت را دیدم و گشتم حتی                 لاله هم خون جگر لیلا بود
دست ما نیست اگر مجنونیم                 همه اش زیر سر لیلا بود
دوست دارم کَرَم نانش را                      سبزی سفره ی احسانش را
آمدم صبح سلامت کردم                      خویش را آهوی دامت کردم
نذر فرزند شما کنج حرم                       چهارده روز اقامت کردم
از شب زلف شما برگشتم                    آمدم شهر قیامت کردم
آن کرامات شما را گفتم                        همه را عبد و غلامت کردم
قسمت این بود مشرف نشوم                از همین دور سلامت کردم
یوسف روی شما را دیدیم                      ذبح کردیم اگر سر ها را
 

* این شعر توسط حاج منصور در میلاد امام رضا (ع) خوانده شده است.
 
 
 
 
 
  • قاسم صفایی نژاد
 
نمی‌خواهم در مورد مضرات سیگار بنویسم یا اینکه بگویم سیگار تا چه حد برای سلامتی مضر است. فکر می‌کنم همه به اندازه کافی در این مورد شنیده‌ایم و گوشمان از این حرف‌ها پر است. می‌خواهم این موضوع رو از زاویه‌ای دیگر بنگریم و به علل فرهنگی – اجتماعی قضیه بنگریم. این روزها جوانان بیشتر از گذشته سیگار کشیدن را تجربه می‌کنند و آمارها نشان می‌دهد که سن کشیدن سیگار بسیار پایین آمده است.
اینکه چرا در قرن بیست و یکم که محدودیت‌های اجتماعی بیشتر از گذشته است و در برخی از کشورها از جمله ایران کشیدن سیگار در اماکن عمومی ممنوع شده است، جوانان بیشتر از گذشته سیگار می‌کشند جای تامل دارد.
محققان معتقدند جوانی که تاکنون تجربه‌ای از سیگار کشیدن ندارد، وقتی با گروهی از دوستانش هست با دیدن سیگار در دست آنها تمایل بیشتری برای یک بار تجربه کردن آن دارد، بخصوص وقتی با جملاتی نظیر «بیا بابا پکی بزن، با یک پک سیگاری نمی‌شوی، ما که سیگاری نیستیم، سیگار کلاس داره و... » مواجه می‌شود، ‌احتمالا برای این‌که از قافله رقابت با دوستان عقب نماند، آن را تجربه می‌کند؛ به طور کلی وقتی رفتار فرد با عوامل بیرونی همخوانی نداشته باشد، برای حفظ همنوایی خود با محیط، دست به اقداماتی می‌زند که می‌تواند با اصول اساسی ذهنی و احساسی او همخوانی نداشته باشد.
جوان امروز سیگار را انتخاب می‌کند؛ چون این انتخاب او را بیش از گذشته در ساختار اجتماعی گروهی‌اش تقویت می‌کند و به او ظرفیت بالاتری برای بروز خود و شرکت در مجامع دوستان می‌دهد.
اما چه کنیم ؟
تجربه نشان داده که در هیچ جای دنیا با گفتن سیگار نکشید ، گرایش به سیگار کم نشده؛ که اگر می‌خواست کم شود بر روی تمام بسته‌های سیگار نوشته‌اند برای سلامت مضر و عامل اصلی سرطان است!
نتایج یک تحقیق در دانشگاه  آمریکا AUHS در سال 2007 نشان می‌دهد که تنبیه و استفاده از رفتار‌های نامناسب، روحیه جوانان را پرخاشگرتر و گرایش آنان را به موادمخدر بیشتر می‌کند.
در تحقیق دیگری که بتازگی یک NGO در دانشگاه‌ها انجام داده، این نتیجه به دست آمده که گرایش به سیگار و قلیان میان دانشجویان رشته پزشکی 3 برابر دیگر دانشجویان است. همچنین تمایل به سیگار در دانشجویانی که از شهر و محل سکونت خود دور هستند، 5 برابر بیشتر است و تاسف‌بارتر این‌که بیش از 20 درصد از کسانی که در کلینیک‌های ترک سیگار موفق به ترک شده‌اند، بازگشت دوباره به سیگار در آنها دیده شده است.
حال چگونه می‌توان انتظار داشت که نوجوان و جوان که چشم‌ها و گوش‌هایش هر روز استفاده از سیگار را توسط همسالانش می‌بیند و می‌شنود، بتواند راه دیگری برای خود انتخاب کند‌؟ دوری و بیگانگی اعضای خانواده از یکدیگر و کم‌توجهی والدین به فرزندان، عدم به رسمیت شناختن ارزش‌های نسل جدید و فشار‌های روحی می‌تواند پیامد‌های جبران‌ناپذیری داشته باشد، بویژه در مورد ایران، کشوری که بیش از 50 درصد جمعیت آن زیر 30 سال هستند و این بازار بسیار داغ و خوبی برای شرکت‌‌های تولید سیگار است.
در تحقیقی محقق شد که زمان صرف شده برای تهیه خوراک در کشور‌های اروپایی 3 تا 4 دقیقه، پوشاک 7 تا 10 دقیقه و خرید سیگار 10 الی 20 دقیقه است؛ اما این زمان در کشور‌هایی مثل ایران کاملا برعکس است در تمام سوپرمارکت‌ها، کیوسک‌های روزنامه‌فروشی و حتی در اغذیه‌فروشی‌های شهر و کنار خیابان‌ها، اگر نگوییم 24 ساعته ولی تا پاسی از شب شاهد فروش سیگار هستیم.
گویا در زمینه مصرف سیگار بتدریج ایران گوی سبقت را از بسیاری کشورها ربوده است. طبیعی است که گسترش فرهنگ مصرف‌گرایی در جامعه و تمایل افراد برای استفاده از کالا‌های ارائه شده و دسترسی و رویت آسان به کالا‌هایی از جمله سیگار می‌تواند به گرایش بیشتر افراد به این گونه موارد منجر شود و این خود زمینه را برای استفاده بیشتر و ناصحیح و بروز آسیب‌های متعاقب آن فراهم می‌آورد.
حال به نظر می‌رسد با توجه به جایگاه مهم و تاثیرگذار خانواده بر اعضای آن باید شرایط را برای برقراری هرچه بیشتر امنیت اخلاقی در خانواده فراهم کرد تا اولین مراحل شکل‌گیری شخصیت افراد، بر پایه‌هایی محکم و اصولی بنا شود که این مساله خود رشد و ثبات عاطفی و روحی افراد را دربر خواهد داشت. گفتنی است که از طریق خانواده‌هایی سالم و بهنجار بسیار راحت‌تر می‌توان الگو‌های درست را در ذهن جوانان درونی کرد.
پس نباید این فرصت و امکان بالقوه را براحتی از دست بدهیم؛ همچنین اهمیت اطلاع‌رسانی و تبلیغات در زمینه منع سیگار را نیز نمی‌توان نادیده گرفت.



 
  • قاسم صفایی نژاد

بیمار می‌شوم که پرستاری‌ام کنی                  خود را زمین زدم که هواداری‌ام کنی
گوشم پر از نصیحت و حرف است ای رفیق         من آمده‌ام که رفع گرفتاری‌ام کنی
گفتی تو سنگدل شدی، خب شده‌ام ولی         نزد تو آمدم که قلمکاری‌ام کنی
اصلا مرا به چوب ادب بستنت چه بود؟               اصلا که گفته بود فلک‌کاری‌ام کنی؟
نانی ز من بگیری و نانی دگر دهی                    بر تو نیامده که دل آزاری‌ام کنی
رو دست خوردم از همه حتی ز دست خویش      کِی خواستم که کاسب بازاری‌ام کنی؟
فردا بیا و نامه‌ی من را به آب ده                         زان پیش‌تر که مجرم طوماری‌ام کنی
این ضعف من به قوت خود باقی است و باز          من بر همان سرم که سحر یاری‌ام کنی

 

  • قاسم صفایی نژاد