از ازلم آشنا حب تو را یا حسین تا به ابد با توام شکر خدا یا حسین
هر که حسینی شود خاک کند کیمیا چیست مگر کیمیا؟ عشق و صفا یا حسین
چون به دلی بنگری کرب و بلایی شویم این دل تنگم نما کرب و بلا یا حسین
هر که تو را مشتریست دوست خریدار اوست جان مرا هم طلب کن ز خدا یا حسین
آنچه که آموختم از ره تو بندگی است گوهر تقوا کنی بس که عطا یا حسین
صاحب منبر تویی، جان پیمبر تویی جان پیمبر بگیر دست مرا یا حسین
کیست که هر دم کند شور حسینی به پا اذن خدا میدهد شور خدا یا حسین
بانی این خیمهها کیست به جز فاطمه نالهی او میکند روضه به پا یا حسین
بر نفس مستمع، خویش مسلط شوی تا بشود حق تو خوب ادا یا حسین
وقت عزا نفحهی گریهکنان دست توست ورنه نباشد روا طاقت ما یا حسین
نوکر تو میخرد درد و بلای تو را تا تو نبینی دگر درد و بلا یا حسین
* این شعر در شب 4 محرم 83 توسط حاج منصور خوانده شده است.
فایل صوتی این شعر با صدای حاج منصور را میتوانید از اینجا دریافت نمایید.
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">
انسان با شوق و رغبتی که خیر و منفعت خود را میجوید، چه بسا به نادانی با همان شوق و رغبت شر و زیان خود را میطلبد و انسان (از فرط جهل) بسیار بیصبر و شتاب کار است.
سوره اسراء، آیه 11
خواهان تو هر قدر هنر داشته باشد اول قدم آن است جگر داشته باشد
جز گریه طفلانه ز من هیچ نیاید دیوانه محال است خطر داشته باشد
با ما جگری هست که دست دگران نیست از جرأت ما کیست خبر داشته باشد
اینجا که حرام است پریدن ز لب بام رحم است بر آن مرغ که پر داشته باشد
تیغ کَرَم تو بکند کار خودش را هر چند گدای تو سپر داشته باشد
در فصل تو امید برای چه نبندم جایی که شب، امید سحر داشته باشد
چون شمع سحرگاه مرا کشتهی خود کن حیف است که گریان تو سر داشته باشد
بگشای در سینه ما را به رخ خویش شاید که دلم میل سفر داشته باشد
رحمت به گدایی که به غیر تو نزد روی هر چند که خلق تو گوهر داشته باشد
خورشید قیامت چه کند سوختگان را در شعله کجا شعله اثر داشته باشد
ما را سَر ِ این گریه به دوزخ نفروشند هیهات شرر، هیزم ِ تر داشته باشد
ما حوصله صف کشی حشر نداریم باید که جنان درب دگر داشته باشد
ما را به صف حشر معطل نکن ای دوست هر چند که خود قند و شکر داشته باشد
دانی ز چه رو زر طلبیدم ز در ِ تو چون وقت گدا، قیمت زر داشته باشد
ما در تو گریزیم ز گرمای قیامت مادر چو فراری ز پسر داشته باشد
جز گریه رهی نیست به سر منزل مقصود این خانه محال است دو در داشته باشد
گفتی که بیایید ولی خلق نشستند درد است که شه، بنده کر داشته باشد
دانلود فایل صوتی با صدای حاج منصور با حجم 1.8 مگا بایت از اینجا