استفاده از هالیوود برای تضعیف رقیب یا دشمن، همیشه به صورت پخش فیلم نبوده است؛ لااقل این تنها راه نبوده است. بعضی اوقات مانند دوره ریاست جمهوری ریگان در آمریکا، ایدههای هالیوودی مانند جنگ ستارگان به عنوان یک برنامه سیاسی - نظامی هم توانسته رقیب را دچار خطای محاسباتی کند. حتما میدانید که ریگان، بازیگر فیلمهای درجه ۲ هالیوود بوده است.
مستند پرزیدنت آکتور سینما در مورد مذاکراتی است که پس از روی کار آمدن گورباچف در شوروی، بین او و ریگان رخ داد. نشانههای جالبی در مستند وجود دارد که برای مخاطب ایرانی جذاب است. معادلسازی تاریخی را نمیپسندم اما عبرت گرفتن از تاریخ به نظرم لازم است.
دوباره با سر زبان افتادن مذاکرات برجامی و غیر برجامی در این روزها، تماشای این مستند را پیشنهاد میکنم.
الحمدالله رب العالمین
اختتامیه دومین مسابقه سالانه خودنویس هم برگزار شد و ۱۷ رمان جذاب از بین بیش از ۹۰۰ طرح داستانی حول موضوع «استقلال» به مرحله نهایی رسیدند.
امسال بر خلاف دوره اول که داستان بلند جذب کرده بودیم، طرح داستانی جذب کردیم و دست مربیان برای پرورش استعدادها بازتر شد. الحمدالله نتیجه آن را دیدیم و رمانهای درجه یکی تولید شدهاند که پیشنهاد میکنم حتما منتظر باشید و بخوانید.
پیش و بیش از همه به برادر بزرگوارم جناب آقای فلاح هاشمی خسته نباشید و خداقوت عرض میکنم که دلسوزانه همواره همراه خودنویس است. جناب آقای احسان رضایی که زحمت دبیر علمی این دوره از مسابقه را کشیدند. اساتید عزیز جناب آقایان باباخانی و خورشاهیان که زحمت داوری مرحله اول را در کنار آقای رضایی تقبل کردند و مربیان دلسوز و زحمتکش و کاردانی برای هنرجوهای گرانقدر بودند. و البته جناب آقایان شرفی خبوشان، یوسف زاده و سرکار خانم آروان که زحمت داوری نهایی این مسابقه را به عهده داشتند.
به دوستان خوبم جناب آقای مهدی ناظری، محمد عربی و سرکار خانم قدسی خان بابایی که نفرات اول تا سوم شدند هم تبریک عرض میکنم و امیدوارم هم این اثر و هم آثار بعدی بزرگواران بدرخشند و در جامعه اثرگذار باشند.
برنامههایی برای توسعه خودنویس داریم که ان شالله با حمایت همه به انجام برسد. قولهای اختتامیه دوره قبل به دلیل جابجاییهای حقوقی از نشر جام جم به نشر صاد با تأخیر همراه بود ولی به هر حال انجام دادیم. امیدوارم این بار کمتر حرف بزنیم و بیشتر عمل کنیم. حتما با اقدامات آینده خودنویس همراه باشید.
دیروز در مراسم رونمایی #کتاب عزم راه نوشته #مهدی_جمشیدی که اخیرا توسط #نشر_صاد منتشر شده است از همه اندیشمندان دعوت کردم تا سنت تعلیقه نویسی یا حاشیه نویسی بر کتب و نظریه های مختلف را احیا کنیم. از #آزاداندیشی علمی با انتشار کتب حمایت خواهیم کرد. چه در موضوع #بیانیه_گام_دوم_انقلاب و چه کتاب #عزم_راه و چه سایر مباحث اندیشه فرهنگی.
این مراسم در #خبرگزاری_تسنیم برگزار شد و با پخش زنده از #رادیو_فرهنگ همراه بود.
فکر میکنم بیش از یک سال است که کتابخوانهای الکترونیک رنگی به بازار عرضه شدهاند. از #اونیکس_بوکس گرفته تا سایر برندها. اما #آمازون هنوز ورودی به عرصه کتابخوانهای رنگی مبتنی بر فناوری #جوهر_الکترونیک نداشته. اینکه آمازون تا چه زمانی احتیاط میکنه و منتظر میمونه تا بقیه برندها به آزمایش بازار و اصلاحات احتمالی بپردازند یک سوال جدی است. احتیاط بیش از حد آمازون میتونه منجر به کاهش سهم آمازون از بازار #کتاب_الکترونیک بشه. به نظرم آمازون در سال ۲۰۲۱ باید یک تصمیم جدی در این مورد بگیره.
* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره ۵۱ ماهنامه مدیریت رسانه منتشر شده است.
هیچ رسانهای را نمیتوان بدون مخاطب تصور کرد. از رسانههایی مانند دود و آتش در دوران قدیم گرفته تا چاپ و رادیو و تلویزیون و پس از آن تا رسانههای نوین؛ همه و همه به دنبال اثرگذاری روی مخاطب و انتشار اطلاعات و دانش برای مصرف مخاطب بودهاند.
پرسش این است که مخاطب در اسناد بالادستی هر رسانه چگونه انتخاب میشود؟ چگونه رسانهای به دنبال مخاطب عام ملی است، رسانهای دیگر به دنبال مخاطب تخصصی و رسانهای دیگر به دنبال مخاطب محلی؟ آیا انتخاب دایره مخاطبان به نوع مالکیت دولتی، عمومی، خصوصی رسانه بستگی دارد یا به نوع محتوای یک رسانه یا موضوعات آن؟ آیا قدرت مالی یک رسانه تعیین میکند که یک رسانه چه وسعتی از مخاطبان را مخاطب هدف خود بداند؟ حتما باید یک رسانه ابتدا محلی و سپس ملی و منطقهای و بین الملی باشد؟ آیا گستره جغرافیایی یا تعداد مخاطبان تعیین میکند که یک رسانه «اعتماد» را سرلوحه کار خود قرار دهد یا «سرعت» را؟ در کدام دسته بندی مخاطبان «صمیمیت» مهمتر است و در کدام یک «رسمیت»؟ اینها سوالاتی است که هر مدیر رسانهای باید از خود و از همکاران خود در رسانه بپرسد و برای آنان پاسخهای معقول و منطقی بیابند.
اما سخن اصلی این یادداشت این است که به نظر میرسد رسانههای ما به فضای بین المللی نگاه جدی ندارند. نگارنده منکر تلاشهای رسانههای حاکمیتی، دولتی و حتی بخش خصوصی در سطح فراملی نیست اما میدانیم که همه این تلاشها درخور نام ایران و به ویژه در زمانه گام دوم انقلاب اسلامی نیست. بیش از ۴۰ سال از قطع وابستگی ایران به قدرتهای جهانی میگذرد و باید کم کم مهیای ارائه حرفهای نو، معقول و پیش رونده در فضای بین المللی شویم. رسانهها در ساخت تمدن آینده اسلامی نقش مهمی دارند و غفلت از تربیت مدیران رسانهای با نگاه بین المللی، این مسیر حتمی را با دشواریهای بسیار روبرو خواهد کرد. حتما در مسیر ساخت تمدن نوین اسلامی، فقط رسانههای دولتی بازیگر نیستد و نیازمند رسانههای مردمی و خصوصی در تمامی حوزهها هستیم اما آیا مدیران رسانهای کافی در اختیار داریم؟ هم اساتید رشته مدیریت رسانه باید نگاه دانشجویان و ضرورت توجه به این مسئله را متذکر شوند و هم دانشجویان باید با باور این مسئله، به دنبال جستجو و علمآموزی در این حوزه باشند و هم اینکه خط مشیگذاران و قانونگذاران کشور حمایتهای لازم برای اندوختن تجربه در کنار کسب علم را فراهم کنند. سوالاتی که در این یادداشت مطرح شد، فقط نقطه شروع سوالاتی است که هر مدیر رسانهای باید از سازمان تحت مدیریت خود بپرسد و مسیر آن را تعیین کند.