دولت انگلستان در پاندمی #کرونا مالیات بر ارزش افزوده #کتاب را صفر درصد اعلام کرد. اما قیمت کتب الکترونیک #کیندل کاهش پیدا نکرد؛ #آمازون دلیل عدم کاهش قیمت را عدم همکاری ناشران برای کاهش قیمت اعلام کرده.
چند سال پیش هم که مجمع جهانی ناشران اعلام کرده بود رشد #کتاب_الکترونیک کاهش پیدا کرده، آمازون به عنوان شرکتی که ۴۴ درصد از ایبوک دنیا را به تنهایی میفروشد، اظهار داشت که این اشتباه به دلیل این است که مجمع فروش ناشران را حساب کرده است، در حالی که ۶۰ درصد از فروش کتاب الکترونیک آمازون از طریق #خودناشری است.
به نظر میرسد ناشران برای حفظ مخاطبان خود، نیاز به توجه جدیتر به تغییر و تحولات صنعت نشر دارند.
ناشران دانشگاهی زیادی در کشور وجود دارند که لااقل ناشران سرشناس در بین آنها، کسب و کار خوبی هم تا قبل از کرونا داشتند. اما بعد از کرونا اوضاع متفاوت شد. شروع ترم گذشته، با ورود کرونا همراه شد و همه -اعم از دانشجو و استاد و ناشر- در وضعیت ناپایداری قرار داشتند که تصمیم گیری برایشان سخت بود.
بسیاری از این ناشران دانشگاهی، هنوز به فضای کتاب الکترونیک ورود نکرده بودند و فروش آنها با افت جدی مواجه شد. البته بودند ناشرانی که از قبل به این فرصت فکر کرده بودند و در این شرایط بحرانی، بخشی از افت فروش کتاب کاغذی را جبران کردند و حتی بودند ناشرانی مانند انتشارات دانشگاه تهران که با تکیه بر بودجه دولتی، تمام کتاب الکترونیک خود را برای مدتی به صورت رایگان در یکی از پلتفرمهای فروش کتاب الکترونیک رایگان کرد.
به نظر میرسد که در شرایط کرونایی، همانطور که آموزش آنلاین و ویدئویی با همه نواقص آن در دستور کار قرار گرفته است، فرصت ویژهای برای ورود ناشران دانشگاهی به عرصه نشر الکترونیک فراهم شده است.
البته که پلتفرمهای کتاب الکترونیک باید تنوع خدمات خود و همینطور سرعت خدمات خود را افزایش جدی دهند. امکان ویرایش سریع به ناشران دانشگاهی، برای بروز رسانی آمار و اطلاعات مندرج در کتاب و بروز رسانی جداول و مثالها یکی از سادهترین امکانات است. البته که مجوز ارشاد و سایر موارد قانونی انتشار هم در این تغییرات باید لحاظ شود. ایدههای خلاقانه دیگری هم حتما وجود دارند که در گفتگوی میان پلتفرمهای نشر الکترونیک و ناشران دانشگاهی و اعلام نیازها و ظرفیتها به یکدیگر خلق خواهد شد.
مستند در ایران رو به پیشرفت است، هر چند مستندهای خارجی برایمان جذابتر است؛ چه در مورد مستندهای حیات وحش و طبیعت که همیشه شبیه یک آرزوی البته دست یافتنی صبوری در رسیدن به اهداف و تکنیکهای تصویربرداری ما را جذب میکند و چه در مستندهای تاریخی یا موضوعی که دقت پژوهش و زوایای نگاه جذاب است.
شبکه مستند یکی از شبکههای مورد علاقه من است که بین کانالگردیهای تلویزیون اولویت دارد. چند شب پیش به طور اتفاقی به مستند «پسران سعود» برخوردم. مستند مرا جذب کرد و تا انتها مشاهده کردم. استفاده از فیلمهای خوب، روش تحقیق مناسب و بحث ریشهای در مورد اتفاقاتی که ۱۰۰ سال پیش اتفاق افتاده است، مرا به شک انداخت که آیا این مستند ایرانی است یا خارجی؟ به موضوع و عنوان مستند میآمد که ایرانی باشد ولی محتوا بالاتر از سطح مستندهای ایرانی بود. مستند تمام شد و دیدم خوشبختانه این مستند ایرانی است.
«پسران سعود» به تاریخچه ایجاد عربستان سعودی در پی از هم پاشیدن امپراتوری عثمانی و تقسیم مناطق قدرت انگلستان و فرانسه و ایجاد کشورهای عربی نظیر عراق، سوریه، لبنان و فلسطین میپردازد.
ضمن عرض خدا قوت به تیم تولید کننده مستند، پیشنهاد میکنم این مستند را ببینید. حتما اطلاعات جدیدی در مورد چگونگی شرایط خاور میانه در سالهای قبل و بعد از جنگ جهانی اول کسب میکنید و سیاستهای انگلیسها در مقابله با عثمانی و چگونگی تضعیف عثمانی برایتان درسآموز خواهد بود.
لینک مشاهده رایگان مستند در سایت شبکه مستند
دولت کویت تصمیم گرفته است که سختگیری در سانسور کتاب را کاهش دهد. کتابهایی مثل گوژپشت نوتردام اثر ویکتور هوگو هم در کویت تا به حال اجازه انتشار نداشته است. بر اساس قانون جدید، ناشران موظف هستند که فقط عنوان کتاب و نام نویسندگان را به وزارت اطلاعات کویت اعلام کنند. نکته جالب توجه اینکه فقط یک شکایت رسمی از سوی مردم، میتواند با رأی دادگاه منجر به توقیف کتاب شود و از این پس به جای وزارت اطلاعات، دادگاه پس از انتشار کتب بر آنها نظارت خواهد کرد.
کریستین اینارسون رییس انجمن جهانی ناشران در این مورد گفت: به تمام کسانی که با موفقیت این تغییر را در راستای آزادی صنعت نشر انجام دادهاند، تبریک میگویم.
----------------------------------
در سیستمهایی که نظارت بر محتوا وجود دارد، نظارت به دو دسته پیش از انتشار و پس از انتشار تقسیم میشود. مثلا ما در ایران در مورد کتاب، نظارت پیش از انتشار داریم. کتابها قبل از آنکه منتشر شوند، باید توسط وزارت ارشاد مجوز انتشار بگیرند؛ اما در مورد روزنامه، خبرگزاریها و مجلات، نظارت پس از انتشار داریم. یعنی به مدیرمسئولان روزنامهها و مجلات توسط وزارت ارشاد این اختیار داده میشود که محتوای مورد تایید خود را منتشر کنند و در قبال آن پاسخگو باشند و اگر محتوایی پس از انتشار خلاف قانون تشخیص داده شود با آن مدیرمسئول طبق قانون برخورد خواهد شد.
هر کدام از این دو روش، معایب و مزایای خودش را دارد. طبق برخی شنیدهها عموم ناشران ایرانی حاضر نیستند نظارت پس از انتشار را بپذیرند و حاضرند قبل از آنکه کتابی را منتشر میکنند، مجوز آن را از ارشاد بگیرند یا اصلاحات لازم را انجام دهند اما نظارت پس از انتشار را مساوی اعمال سلیقه بیشتر میدانند و به طور خلاصه ترجیح میدهند با وزارت ارشاد سروکار داشته باشند تا اینکه بعدا در صورت مشکل به دادگاه بروند.
حال همین نکته ساده توسط رییس انجمن جهانی ناشران به عنوان موفقیتی در راستای آزادی نشر شناخته شده است.
این یادداشت در خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) منتشر شده است.
استفاده از رسانههای نوین در همه جهان رو به رشد است و نقش انواع رسانههای نوین و فناوریهای مرتبط با آن روز به روز در زندگی مردم بیشتر میشود. امروزه بازیهای ویدئویی و آنلاین، ویدئوهای درخواستی، رسانههای اجتماعی و پیامرسانها در صدر مصرف رسانهای مردم قرار دارند. فان دنبرگ مصرف رسانهای را مجموع استفاده فردی یا گروهی از رسانههای سرگرمی و اطلاعاتی میداند که فعالیتهایی از قبیل تعامل با رسانههای نوین، خواندن کتاب و مجله، تماشای تلویزیون و فیلم و گوش کردن رادیو را شامل میشود. سوال جدی این است که چه میزان از این مصرف رسانهای به فضای مجازی منتقل شده است؟ و این تغییر چه تأثیری روی جامعه بشری میگذارد یا گذاشته است؟
دانشمندان عرصه سواد رسانهای معتقدند که بیشتر وقت مردم در فضای مجازی به محتواهای سطحی و کوتاه سپری میشود و مردم کمتر از رسانههای عمیقی چون کتاب و سینما بهره میبرند. این امر در میان مدت منجر به سطحی شدن تفکر مردم خواهد شد و نهایتا بیثباتی جامعه را در پی خواهد داشت. صاحبنظران راهکار حل این مسئله را مدیریت مصرف محتوا از سوی مردم و استفاده بیشتر از محتوای عمیق میدانند.
در میان رسانههای عمیق، حتما «کتاب» جایگاه ویژهای دارد. نیکلاس کار، نویسنده کتاب «کمعمقها» در این کتاب مینویسد: «کتاب، تنها عامل دگرگونی آگاهی بشر در سالهای پس از اختراع چاپ نبوده است. بسیاری از فناوریها و روندهای اجتماعی و جمعیت شناختی دیگر هم نقش مهمی ایفا کردهاند اما کتاب در مرکز تمام این تغییرات بوده است.»
همه میدانیم که اوضاع صنعت نشر به طور کلی و سرانه مطالعه مردم به طور خاص، هر چند از میانگین جهانی بهتر باشد اما در شأن و درخور کشوری فرهنگی مانند ایران نیست. شاید اگر ایران دچار استعمار چند صد ساله نمیشد، امروز کتابخوانی در ایران بسیار جدیتر دنبال میشد؛ اما فارغ از گذشته، به هر حال باید فکری به حال آینده کرد.
کتاب الکترونیک راه حلی است که به نظر نگارنده میتواند مصرف محتوا در ایران راه بهبود بخشد، البته با فراهم آمدن خط مشیهای صحیح، زیرساختهای کافی و قوانین درست و شفاف.
بازار کتابهای الکترونیک سریعترین خرده بازار در حال رشد در صنعت چاپ و نشر کتاب در سراسر جهان است. گزارشهای مؤسساتی مانند ویسخنبارت، BISG و IPA حاکی از رشد میانگین سالیانه ۳۰ درصدی این بازار در جهان طی ۱۲ سال گذشته و سهم حدود ۲۸ درصدی آن از کل بازار نشر است. این در حالی است که سهم ناشرانی که به صورت الکترونیک هم کتاب خود را منتشر میکنند حدود ۷۳ درصد است و درآمدی که از راه دیجیتال برای صنعت نشر فراهم میشود، بیش از ۵۰ درصد برآورد میشود. گزارشی که سال گذشته در مورد پایان سال ۲۰۱۷ منتشر شد، نشان میداد که آمریکا با ۲۴ و نیم درصد، چین با ۲۳ و نیم درصد و انگلستان با ۱۸ و ۶ دهم درصد ضریب نفوذ در میان مردم در صدر کشورهای این عرصه قرار دارند.
با توجه به جمعیت جوان و تحصیلکرده کشورمان، انتظار میرود طی سالیان آینده رشد جدی بازار کتاب الکترونیک را در ایران شاهد باشیم، به شرط آنکه برنامه جدی برای آن داشته باشیم. البته این رشد طی چند سال گذشته هم در کشورمان وجود داشته است اما به دلایل مختلف نتوانستهایم همگام با کشورهای توسعه یافته جهان پیش برویم. در خوشبینانهترین حالت، سهم خرده بازار کتاب الکترونیک در ایران به ۵ درصد از کل صنعت نشر میرسد که در این مهم، شرایط یک سال اخیر در گرانی کاغذ و بیماری کرونا هم تأثیر جدی داشتهاند.
نگارنده معتقد است که جامعه ما، اعم از مسئولین، فعالان حوزه نشر و مردم، باید فارغ از شرایط تحمیلی مانند گرانی کاغذ و بیماری کرونا، به کتاب الکترونیک به چشم یک فرصت تاریخی نگاه کنند؛ چرا که در سبک جدید زندگی مردم که کمتر وقتهای مطالعه طولانی مدت وجود دارد، این دستگاههای دیجیتال مانند موبایل، تبلت و لپ تاپ هستند که همیشه با مردم همراهند و میتوانند زمانهای مرده آنها را بهینه کنند.
برای این توسعه حتما چالشهایی پیش رو است که بسیاری از آنها با چالشهای صنعت نشر یکسان است و برخی از آنها مخصوص کتاب الکترونیک است. در این یادداشت از چالشهای مشترک صرفنظر میشود و مهمترین چالشهای مخصوص کتاب الکترونیک ارائه میشود:
- عدم شناخت کتاب الکترونیک:
مزایای کتاب الکترونیک برای طرفهای مختلف صنعت کتاب الکترونیک ناشناخته است. به طور مثال ناشران در مورد شیوههای جدید انتشار طی سالیان اخیر ابهاماتی داشتهاند. عموم آنان فکر میکردند که کتاب الکترونیک یعنی یک فایل پیدیاف که به راحتی در فضای مجازی به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار میگیرد و درآمد آنان را تحت تأثیر قرار میدهد. در حال حاضر هم هر چند ناشران نسبت به گذشته شناخت بیشتری نسبت به این عرصه پیدا کردهاند اما هنوز هم ناشران بسیاری هستند که فکر میکنند انتشار الکترونیک کتاب در پلتفرمهای قانونی، باعث کاهش فروش کتاب کاغذی آنان میشود؛ این در حالی است که همه پژوهشها در دنیا حاکی از عدم تأثیر منفی فروش کتاب الکترونیک بر کتاب کاغذی است.
از سوی دیگر کتابخوانان به دلیل انسی که با کتاب کاغذی داشتهاند، عموما در مقابل مصرف کتاب الکترونیک به بهانههای مختلفی مانند این که فونت کتاب الکترونیک ریز است یا نور نمایشگر موبایل چشم ما را اذیت میکند و ... مقاومت میکنند. حال آنکه حتی اگر دستگاههای کتابخوان -که از فناوری جوهر الکترونیک استفاده میکنند و صفحه بدون نور در اختیار مخاطب قرار میدهند- را کنار بگذاریم، کتاب الکترونیک در فرمتهای جدید اصلا ریز نیست. نور نمایشگر موبایل هم بیشتر شبیه بهانه به نظر میرسد چون همان افراد روزانه به طور میانگین ۴ ساعت مشغول استفاده از پیامرسانها یا شبکههای اجتماعی در موبایل هستند و در آن ساعات اعتراضی ندارند!
- عدم شفافیت خط مشیها و قوانین:
خط مشیهای عرصه کتاب الکترونیک شفاف نیست، قوانین آن مدون نشده و با وجود گذشت چند سال از جدی شدن صنعت کتاب الکترونیک در کشور، هنوز ابهامات زیادی در سطح تولیگری این عرصه وجود دارد. به طور مثال هنوز مشخص نیست که نگاه دولت نسبت به کتاب الکترونیک چگونه است، متولی آن در وزارت ارشاد معاونت فرهنگی است یا مرکز رسانههای دیجیتال؟ این در حالی است که مثلا در حوزه «کتاب صوتی» نام دفتر موسیقی هم برای کسب مجوز به میان میآید. قوانین حمایت و یارانه دولتی که در بخش کتاب کاغذی به صورت جدی وجود دارد، شامل ناشران الکترونیک نمیشود و نهاد کتابخانههای عمومی هنوز اقدام قابل توجهی برای حمایتی شبیه حمایت خرید کتاب کاغذی انجام نداده است.
همچنین معاونت علمی ریاست جمهوری هنوز نقش جدی در توسعه این صنعت خلاق ایفا نکرده، و حتی اگر نشر الکترونیک را صنعت خلاق بدانیم، حمایتها و تسهیلاتی شبیه صنایع دانش بنیان نصیب آن نمیشود.
سخن مهم دیگر عدم اجرای خوب حقوق مؤلفان در این صنعت است که حتی شدیدتر از دستفروشی غیرقانونی کتاب، از طریق دانلود غیرقانونی کتاب در حال وقوع است و نه ناشران توان ردیابی نقض مالکیت مادی و معنوی خود را دارند و نه مدعی العموم ارادهای برای حل این مسئله نشان داده است.
- فقدان سرمایهگذاری مناسب:
به دلیل نوظهور بودن این صنعت، سود در کتاب الکترونیک کم، ریسک در آن زیاد و بازگشت سرمایه آن طولانی است. به همین دلیل سرمایه گذاری مناسبی هم در این بخش انجام نمیشود. دولت باید بتواند با ارائه تسهیلات لازم، سرمایه گذاری در این بخش را ترویج نماید یا لااقل زیرساختهای مناسبی برای این امر فراهم کند. با توجه به شرایط اقتصادی کشور بخصوص در یک سال اخیر، باید برای استفاده از فرصت رشد کتاب الکترونیک فکری جدی کنیم.