این یادداشت به عنوان سرمقاله ضمیمه قفسه روزنامه جام جم منتشر شده است.
تولیدکنندگان محتوا از دیرباز برای اثرگذاری بر مخاطبان خود به ابزار و فناوری نیازمند بودهاند. چه در زمانهای دور که «دود»، «کبوتر» و «چاپار» میتوانستند پیامی را منتقل کنند و چه در سدههای اخیر که «چاپ»، «رادیو» و «اینترنت» این امکان را برای بشر تسهیل کردهاند.
فناوری هر چقدر پیشرفت کند، و هر چقدر امثال «مک لوهان» معتقد باشند که «رسانه همان پیام است» اما میدانیم همیشه آن چیزی که حرف نهایی را برای اثرگذاری بر مخاطبان میزند و اصالت دارد، «محتوا» است.
در دنیایی که ما زندگی میکنیم روز به روز، سهم محتوای مصرف شده در فضای مجازی در حال فزونی است و مدیریت مصرف محتوا در این شرایط نیازمند سیاستگذاری جدی است. مردم در سراسر جهان زیر بارش اطلاعاتی پرشتاب، به سمت مصرف بیشتر محتوای سطحی، کوتاه و روزمره میروند و این در میان مدت و بلندمدت یعنی «سطحی شدن تفکر انسانها»؛ خطری که اندیشمندان دنیا با توصیه به بالا رفتن سطح «سواد رسانهای» و مدیریت مصرف محتوا با آن مقابله میکنند.
مصرف رسانههای عمیقی مانند «کتاب» و «سینما» در کشور ما وضعیت مناسبی ندارند؛ میبایست فکری کرد در خور نام و سابقه تمدن اسلامی ایرانیمان. نیاز به «یک نهضت تولید محتوا» داریم که در آن میزان قابل اعتنایی محتوای «عمیق» نیز تولید شود. پرسش این است که مگر میتوان نهضتی را پایه گذاشت بدون حضور «مردم»؟
در دوره جدید «نشر جام جم» برنامه ریزی جامع و دقیقی طراحی شده است تا بتوانیم زمینههای لازم برای این نهضت مردمی تولید محتوای عمیق را فراهم کنیم. «خودنویس» شروع یک حرکت است؛ یک حرکت به سمت بهتر اندیشیدن و بهتر زندگی کردن.
در دور اول مسابقه داستان نویسی خودنویس، در کمتر از شش ماه، ۴۵۹ داستان بلند توسط مردمی نوشته شد که تا به حال هیچ داستانی از آنان منتشر نشده بود. ۲۹ استان از ۳۱ استان کشور عزیزمان در این مسابقه شرکت کردند و ۲۵۰ نفر از این میان به عنوان نفرات شایسته حمایت در سه رده طلایی و نقرهای و برنزی معرفی شدند. در ماههای گذشته کارگاههای داستان نویسی برای ۲۰ نفر طلایی این مسابقه برگزار شد و با کمک مربیان مطرح کشور سعی کردیم تا آثار تقویت شوند. حمایتها برای نفرات نقرهای و برنزی هم در راه است.
معتقدیم با جدی انگاشتن رویکرد «صنایع خلاق» میتوان علاوه بر تولید محتوا و اثرگذاری فرهنگی، منفعت مالی برای تولید کنندگان محتوا ایجاد کرد. بنابراین پس از اینکه آثار به کمک مربیان تقویت شدند، با انتشار آن آثار و تخصیص درصدی از فروش به نویسندگان مردمی، سعی در تحقق این وظیفه داریم.
معتقدیم «ما میتوانیم» یک شعار نیست و با حضور مردم در این عرصه، موانع موجود در صنعت نشر و نشر الکترونیک بسیار آسانتر از قبل، از میان خواهد رفت. این یک برنامه بینقص نیست و دست یاری به سمت تمامی اندیشمندان و صاحبفکران این حوزه دراز میکنیم.
این شماره از «قفسه» به خلاصه ۲۰ کتاب برتر خودنویس اختصاص یافته که میخواهیم با کمک همه مردم، نفرات برتر را شناسایی کنیم. کتابهای منتشرشده را در کتابخوان جام جم بخوانید و به آنها رأی دهید.
این شماره از ضمیمه قفسه را میتوانید اینجا بخوانید و از اینجا دریافت نمایید.
برنامه سازی تلویزیونی، کار آسانی نیست. آن هم در دورهای که تلویزیون، به معنی تخصصی تلویزیون، در دنیا رو به افول است. از سویی تولید برنامههای عمیق یا فاخر، نمیتواند مخاطبان زیادی را با خود همراه کند و از سوی دیگر تولید برنامههای عامهپسند از سوی بخشی دیگر از جامعه به عنوان برنامههای زرد، مورد انتقاد قرار میگیرند.
همراه کردن مردم با برنامهای خاص در دورهای که انواع محتوا در قالبهای گوناگون و رسانههای متفاوت در دسترس آنها است، کار بسیار دشواری است. ذات محتوا هم طوری است که همیشه موافقان و مخالفان جدی دارد و هر کدام هم تا قسمتی حق دارند.
عصر جدید در این دوره توسط احسان علیخانی شروع به کار کرد. در دورهای که صداوسیما توان سرمایهگذاری قابل توجهی بر روی برنامههای درجه الف ندارد و اسپانسر تا حدودی دست تهیه کنندهها را برای محتوای عمیقتر میبندد.
احسان علیخانی در عصر جدید، سعی کرد تا حدودی به عمق محتوا در کنار عامهپسند بودن آن فکر کند. حضور دکتر سید بشیر حسینی به عنوان یک استاد دانشگاه در رشته رسانه به عنوان داور، یکی از این اقدامات بود. یا مثلا شاید حضور یک خواننده مشهور به جای آریا عظیمینژاد میتوانست مخاطبان برنامه را بیشتر کند اما او سعی کرد در حوزه موسیقی هم تخصصیتر به موضوع نگاه کند. البته عصر جدید دارای ضعفهایی در محتوا هست که با توجه به نو بودن برنامه طبیعی است و امیدوارم به مرور حل شود.
در روزهای گذشته، تخریب عصر جدید و بهویژه سید بشیر حسینی آغاز شده است. میدانیم این شروع یک فضاسازی رسانهای بزرگتر است و به همین کلیپ بسنده نمیشود. دقیقا تخریب را از جایی شروع کردهاند که احتمال واکنش کمتر و تقابل کمتری میدادند. یک استاد دانشگاه اخلاقمدار و علمی که همیشه سعی کرده به دور از حاشیه به افزایش آگاهی مردم کمک کند.
سید بشیر حسینی را از سالها قبل توسط رسانه میشناسم اما آشنایی و دوستی ما به حدود دو سال قبل برمیگردد که در دفتر ایشان در دانشگاه صداوسیما با هم جلسه داشتیم. چیزی که توجه مرا در آن جلسه جلب کرد، این بود که درِ اتاق مدیر گروه علوم نوین رسانه همواره به روی دانشجویان باز است. با اینکه جلسه رسمی بود، اما مدام دانشجویان به اتاق ایشان مراجعه میکردند و راجع به پروژههای مختلفی که برای ساخت مستند، تولید کلیپ یا انواع دیگر محتوا برای شب یلدای ۹۵ داشتند از ایشان مشورت میگرفتند؛ همینقدر مردمی و کاری.
البته ایشان نیاز به تمجید من ندارند و حتما روزی که قبول کردند در چنین برنامهای حضور داشته باشند، میدانستند که از جهات گوناگون مورد حمله قرار خواهند گرفت؛ از سویی طبیعتا افراد مرتبط با حوزه علم و اندیشه به ایشان خرده میگیرند که چرا در چنین برنامه عامهپسندی شرکت کردهای و از سوی دیگر افرادی که عادت به هجونویسی دارند، حتی شده با تقطیع کردن کلیپی، هجو خواهند نوشت.
برای ایشان آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم در راه ارتباط علم و عمل و البته افزایش آگاهی مردم از طریق ارائه محتوای عمیقتر به آنان گامهای بهتری بردارند.
در بازار کتاب الکترونیک دنیا کدام کشورها حرف اول را میزنند؟
از نظر درآمد:
آمریکا ۵.۴۰۸ میلیارد دلار
ژاپن ۱.۴۱۱ میلیارد دلار
چین ۱.۱۶۰ میلیارد دلار،
انگلستان ۸۱۱ میلیون دلار،
کره جنوبی ۵۰۹ میلیون دلار.
از نظر نفوذ در میان مردم:
آمریکا ۲۴.۵ درصد،
چین ۲۳.۵ درصد،
انگلستان ۱۸.۶ درصد،
کانادا ۱۸.۲ درصد و
ایرلند ۱۷.۵ درصد.
آمار مربوط به پایان سال ۲۰۱۷ است.
از دیرباز یکی از ویژگیها و خصلتهای ایرانیان، علاقه آنان به فرهنگ و هنر بوده است. علاقهای که نه روزی در معماری و روزی در شعر جستجو شود، بلکه علاقهای که روزگاران متمادی در زندگی ایرانیان جاری است. ایران پس از اسلام نیز از این حیث سرآمد سایر ملل اسلامی است.
یکی از مهمترین ساحات فرهنگ -چه فرهنگ عمومی و چه صنایع فرهنگی و خلاق- عرصه کتاب و کتابخوانی است. نیکلاس کار مینویسد: «کتاب تنها عامل دگرگونی آگاهی بشر در سالهای پس از اختراع چاپ نبوده است. بسیاری از فناوریها و روندهای اجتماعی و جمعیتشناختی دیگر هم نقش مهمی ایفا کردهاند اما کتاب در مرکز تمام این تغییرات بوده است*».
باور دارم مردم ایران هنوز علاقه به کتاب را نسل به نسل پرورش میدهند و برخلاف آنچه محافل روشنفکری و بعضا محافل حزب اللهی با تبختر «دوری مردم از کتاب» میدانند، خیالی بیش نیست. صنعت نشر و کتاب، مؤلفههای گوناگون و بازیگران مختلفی دارد که یکی از آنان مردم هستند؛ کم و کاستیها در سایر بخشها را به نام دیوار کوتاهتر زدن، شرط انصاف نیست. اگر دوری مردم از کتاب وجود هم داشته باشد، مقصران بزرگتری وجود دارند که باعث این وضعیت شدهاند.
نمونه کوچکی از علاقه مردم به کتاب را در مسابقه داستان نویسی خودنویس دیدیم. نشر جام جم بدون سابقهای در حوزه داستان نویسی، پس از چند سال تعطیلی، فراخوانی محدود برای داستان بلند، آن هم مخصوص قلماولیها داد. در مدت اندک چند ماهه، ۴۵۹ داستان بلند به نشر جام جم رسید در حالی که برخی از فعالان نشر، دریافت ۵۰ داستان بلند از مردم در همان مدت را شاهکار میدانستند.
حال دوباره بهانهای پیدا شده برای آنکه علاقه مردم به کتاب و کتابخوانی ظاهر شود. استاد و برادر عزیزم، دکتر امین متولیان، به همراه سایر دوستان و برادران در نهاد کتابخانههای عمومی کشور موفق شدند بزرگترین کتابخانه کشور را در مشهد برای مردم تأسیس کنند. استقبال مردم از افتتاح این کتابخانه در روز اول هر چند مایه امید است اما همه کار نیست؛ مطمئنم با ساخت و تجهیز و روزآمدی کتابخانهها و البته تصحیح نظام مدیریت محتوا در عرصه نشر، روزهای روشنی در انتظار است.
-----------------------------
* کتاب کمعمقها؛ اینترنت با مغز ما چه میکند؟
برندگان جایزه کتاب سال امروز برگزیده شدند. اقدام خوبی که حتما نیاز به تکمیل دارد.
به عنوان پیشنهاد میتوان به جوایزی فکر کرد که در آن بهترین ویراستاری، بهترین طراحی جلد، بهترین صفحهآرایی، بهترین ناشر، بهترین پلتفرم کتاب الکترونیک، بهترین ناشر صوتی، بهترین کتابفروشی، بهترین کتابخانه، بهترین چاپخانه، بهترین سیستم توزیع نیز برگزیده شوند.