اقتصاد مقاومتی کلیدواژهای است که در سالهای اخیر بسیار بر سر زبانها است. کلیدواژهای که راهبرد کلان نظام جمهوری اسلامی در مقابله با جنگ اقتصادی دشمن است و وظیفه اجرای آن بر دوش یک قوه و نهاد نیست و نیازمند تشریک مساعی همه قوا، نهادها، سازمانها و مردم است. رسانهها نیز به عنوان یکی از ارکان جوامع جدید باید در اقتصاد مقاومتی نقشآفرین باشند.
اقتصاد مقاومتی را میتوان از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار داد. یکی از مفاهیم مهم حوزه اقتصاد در این میان «ملیگرایی مصرفی» است. شاخص ملیگرایی مصرفی توسط شیمپ و شارما (1987) در جهان مطرح شده است و منظور از آن، گرایش به مصرف کالای داخلی توسط مصرف کنندگان است.
در این گزارش راهبردی پس از مرور پیشینه تحقیقاتی «ملیگرایی مصرفی» در جهان و ایران، به بررسی سیاستهای کلی و قوانین مرتبط با آن در ایران پرداختهایم و پس از آن به تبیین نقش رسانهها در بهبود این شاخص همت گماردهایم. در پایان نیز سعی شده است راهکارهایی برای افزایش شاخص ملیگرایی مصرفی با رویکرد نقش رسانهها در فرهنگسازی آن ارائه شود.
این گزارش راهبردی را میتوانید از سایت مرکز پژوهشی آرا دریافت نمایید.
یکی از اولین مصاحبههای تلویزیونی دکتر روحانی بعد از انتخاب به ریاست جمهوری با مردم بود. حسن روحانی برخلاف کنفرانس مطبوعاتی خود، به شدت دستپاچه بود، با تأخیر به پرسشها جواب میداد و در حرکات بدنی او اثری از تسلط بر پاسخهای ممکن نبود. برایمان تعجبآور بود که چطور ممکن است مصاحبه به این سادگی با مجریان همراه و با مخاطبان عامه مردم انقدر رئیس جمهور را دستپاچه کند. یکی از دوستان که دوران پایان نامه خود را با یکی از مشاوران نزدیک رئیس جمهور میگذراند، از ایشان سوال کرد که چرا رئیس جمهور در این مصاحبه انقدر ضعیف ظاهر شد؟ ایشان پاسخ داد که ما به رئیس جمهور مشاوره دادیم به عمد چنین کارهایی بکند تا مردم متوجه شوند که «رئیس جمهور» نباید کارشناس ارشد باشد و لازم نیست پاسخ تمام سوالات تخصصی را بداند، بلکه رئیس جمهور وظیفه اداره قوه مجریه را دارد و سوالات تخصصی را وزرا باید پاسخ دهند.
بعد از نامه 4 وزیر اقتصادی دولت به رئیس جمهور ناخودآگاه یاد این خاطره افتادم. همه اینها یک حدس است اما شاید این نامه فقط یک بازی رسانهای باشد تا نقش و مسئولیت وزرا پررنگتر شود؛ شاید کم کردن بار مسئولیت سنگین رئیس جمهور در اوضاع رکود شدید و مشکلات اقتصادی فعلی باشد؛ شاید ساختن چهره نقدپذیر برای رئیس جمهور باشد؛ شاید آماده کردن اذهان عمومی مردم برای پذیرش مشکلات بیشتر در آینده نزدیک باشد؛ شاید نشان دادن شدت مشکلات برای چاره جویی حل آن از طریق سیاست خارجی باشد؛ شاید... و البته شاید نزدیکی عارف و طیب نیا باعث بروز این اختلاف نظر در حوزه اقتصادی با رئیس جمهور شده باشد، اما حضور نعمت زاده و ربیعی -که از جدیترین نزدیکان رئیس جمهور هستند- در این نامه 4 نفره گمانههای قبلی را پررنگتر میکند.
امیدوارم هر چه هست نتیجه این نامه توجه بیشتر به اقتصاد مقاومتی باشد و منجر به کاهش فشار اقتصادی بر روی عامه مردم شود.