شاخص 1 / شاخص یعنی قطبنما!
ایران اسلامی از زمان بازگشت امام (ره) به وطن تا 22 بهمن 57 ایام باشکوهی را پشت سر گذاشت؛ روزهایی که میان نسلهای مختلف انقلاب به «دهه فجر» معروف شد و در آن، بزرگداشت انقلاب پررنگتر از روزهای دیگر سال برگزار میگردد. به منظور پاسداری بهتر از جمهوری اسلامی ـکه ثمره اصلی این انقلاب استـ یکی از مهمترین مأموریتهای دوستداران انقلاب در این روزها «تبیین کردن خط اصیل انقلاب» در مواجهه با تفکرات انحرافی است که به دلیل «بیبصیرتی» یا بعضاً «به عمد» بیان میشوند؛ خط اصیل انقلاب که محور و اساس آن ولایت مطلقه فقیه است و آگاهی نسبت به آن برای «تحلیل شرایط روز و آینده» و «بصیرتافزایی» ضروری و لازم است. در جهت تبیین خط اصیل انقلاب از خطوط انحرافی، یکی از بهترین گزینههای پیش رو «تعیین شاخص و مایز» است.
چرا شاخص تعیین میکنیم؟
چرا شاخص تعیین میکنیم؟
رهبر معظم انقلاب در چرایی ضرورت تعیین شاخص برای تفکیک خط اصیل از خطوط انحرافی میفرمایند:
«[کسانی] شعار طرفدارى از قانون میدهند، عمل صریحاً بر خلاف قانون انجام میدهند. شعار طرفدارى از امام میدهند، بعد کارى میکنند که در عرصهى طرفداران آنها، یک چنین گناه بزرگى انجام بگیرد؛ به امام اهانت بشود، به عکس امام اهانت بشود. این، کار کمى نیست؛ کار کوچکى نیست. دشمنان از این کار خیلى خوشحال شدند. فقط خوشحالى نیست، تحلیل هم میکنند. بر اساس آن تحلیل، تصمیم میگیرند؛ بر اساس آن تصمیم، عمل میکنند؛ تشویق میشوند علیه مصالح ملى، علیه ملت ایران. اینجا آن چیزى که مشکل را ایجاد میکند، همان فریب، همان غبارآلودگى فضا و همان چیزى است که در بیان امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) هست: «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالک یستولى الشّیطان على اولیائه»؛ یک کلمهى حق را با یک کلمهى باطل مخلوط میکنند، حق بر اولیاء حق مشتبه میشود. اینجاست که روشنگرى، شاخص معیّن کردن، مایز معیّن کردن، معنا پیدا میکند.» [1]
اگر شاخص بد تبیین شود، خطر جدی است!
اگر شاخص بد تبیین شود، خطر جدی است!
«این نگاه از این جهت اهمیت پیدا میکند که چالش اصلى همهى تحولات بزرگ اجتماعى - از جمله انقلابها - صیانت از جهتگیرىهاى اصلى این انقلاب یا این تحول است. این مهمترین چالش هر تحول عظیم اجتماعى است که هدفهائى دارد و به سمت آن هدفها حرکت و دعوت میکند. این جهتگیرى باید حفظ شود. اگر جهتگیرى به سمت هدفها در یک انقلاب، در یک حرکت اجتماعى صیانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبدیل خواهد شد؛ در جهت عکس اهداف خود عمل خواهد کرد... تغییر جهتگیرىها و منحرف شدن از راه اصلى - که هویت اصلى هر انقلابى به آن جهتگیرىهاست و در واقع، سیرت انقلابها همین جهتگیرىهاى اصلى است - بکلى راه را عوض میکند و این انقلاب به هدفهاى خود نمیرسد. اهمیت این قضیه از این باب است که تغییر جهتگیرىها تدریجى است، نامحسوس است؛ اینجور نیست که از اول کار، این تغییر جهتگیرى با 180 درجه اتفاق بیفتد؛ اول با زاویههاى خیلى کوچکتر، این تغییر شروع میشود؛ هرچه ادامه پیدا میکند، فاصلهى راه اصلى - که صراط مستقیم است - با این انحراف، روزبهروز بیشتر میشود. این یک جهت است.
جهت دیگر این است که آن کسانى که در پى تغییر هویت انقلاب بر مىآیند، معمولاً با پرچم رسمى و با تابلو جلو نمىآیند؛ آنچنانى حرکت نمیکنند که معلوم بشود اینها دارند با این حرکت مخالفت میکنند؛ حتّى گاهى به عنوان طرفدارى از حرکت انقلاب، یک اقدامى میکنند، یک اظهارى میکنند، کارى میکنند، زاویه ایجاد میکنند؛ انقلاب از جهتگیرى خود بکلى دور مىافتد، برکنار میشود.
براى اینکه این جهتگیرى غلط و این انحراف اتفاق نیفتد، احتیاج به شاخصهاى معینى هست. باید سر راه، شاخصهائى وجود داشته باشد. اگر این شاخصها بود، روشن بود، واضح بود، در معرض دید مردم بود، انحراف اتفاق نمىافتد؛ اگر کسى هم در جهت انحراف کار کند، از نظر تودهى مردم شناخته میشود؛ اما اگر شاخصى وجود نداشت، آن وقت خطر جدى خواهد شد.» [2]
نخبگان هم به شاخص احتیاج دارند!
نخبگان هم به شاخص احتیاج دارند!
البته باید توجه داشته باشیم که تعیین شاخص فقط در جهت کمک به مردم عادی نیست؛ بلکه نخبگان هم نیازمند توجه به شاخصها برای تشخیص بهتر در تحلیل رویدادها هستند:
«امیرالمؤمنین در آن لحظهى فریب و فتنه، به دوستان خود نهیب میزند: «امضوا على حقّکم و صدقکم»؛ این راه حقى که در پیش گرفتید، این حرکت صادقانهاى که دارید انجام میدهید، این را از دست ندهید و رها نکنید؛ با حرفهاى فتنهگران و فتنهانگیزان، در دل شما تزلزل به وجود نیاید؛ «امضوا على حقّکم و صدقکم»؛ راهتان راه درستى است. خاصیت دوران فتنه - همان طور که بارها عرض کردهایم - غبارآلودگى است، مهآلودگى است. نخبگان گاهى دچار خطا و اشتباه میشوند. اینجا شاخص لازم است. شاخص، همان حق و صدق و بیّنهاى است که در اختیار مردم قرار دارد. امیرالمؤمنین مردم را به آن ارجاع میداد. امروز ما هم محتاج همان هستیم.
اسلام به ما میگوید باید جامعهى اسلامى با دستور اسلام اداره و هدایت شود و زندگى کند. اسلام میگوید با دشمنان متعرض بایستى با قدرت برخورد کرد؛ باید مرزبندى روشن و شفاف با آنها به وجود آورد. اسلام میگوید فریب دشمنها را نباید خورد. این، خط روشن امیرالمؤمنین است؛ امروز هم ما همین خط روشن را احتیاج داریم.» [3]
سعی کردهایم با مروری بر فرمایشات مقام معظم رهبری در 21 سال گذشته، مهمترین شاخصهای انقلاب اسلامی را انتخاب و در قالب یادداشتهای نهگانه بازگو نماییم. این شاخصها عبارتند از:
1. نگاه به الگوی حکومت اسلامی پیامبر (ص)
2. قلهای به نام حکومت علوی
3. حرکت به سمت عدالت
4. مکتب سیاسی امام خمینی (ره)
5. دوست و دشمن هر پدیده کیست؟
6. دارا بودن هویت اسلامی
7. شاخصهای سیاست خارجی
8. ایمان دینی و اراده مردمی
9. شاخصهای سیاستهای کلی
پاورقی:
[1]- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22/9/1388
[2]- فرمایشات مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره) 14/3/1389
[3]- بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدارمردم بوشهر در روز میلاد امام على(ع) 5/4/1389
این یادداشت را در ندای انقلاب و جوان آنلاین هم ببینید.