در یادداشتهای قبلی عدالت را هم در شاخصهای حکومت اسلامی پیامبر اعظم (ص) و هم در حکومت علوی به عنوان یکی از اصلیترین شاخصها معرفی کردیم. اما سؤال این است که کاربرد عدالت در جامعه امروزی ایران به چه شکل تعریف میشود و جمهوری اسلامی ایران به «عدل» به عنوان یک شاخص چگونه مینگرد؟
· عدالت؛ یک نظام اجتماعی
«در جمهورى اسلامى، عدل یک پیام شخصى نیست؛ بلکه یک نظام اجتماعى است. اینطور نیست که هر کس فقط در محیط خود، عادلانه رفتار کند. این کافى نیست. عدل معنایش این است که باید جامعه قائم به قسط باشد. «لیقوم الناس بالقسط.» قانون، عادلانه؛ اجرا، عادلانه؛ نظارت، عادلانه؛ قضاوت، عادلانه؛ تقسیم، عادلانه. این، خصوصیتى است که براى جمهورى اسلامى ارزش محسوب مىشود. ما اگر از لحاظ مادى و سازندگى به کشورهاى پیشرفتهى دنیا هم برسیم، کافى نیست. امروز کسانى که سرشان در حسابهاى مادى و محاسباتى و از این قبیل است، تا صحبت مىشود، مىگویند: ما مىخواهیم خودمان را مثل فلان کشور بسازیم. البته هرکس هم، سلیقه و نظرى براى خودش دارد. اگر ما ایران را مثل کشورهاى برخوردار مادى ساختیم، اما از عدالت خبرى نبود، این هیچ ارزش ندارد. پیام اسلام، اقامهى عدل است. قیام اسلامى در ایران، براى اقامهى عدل بود. پیغمبران که آمدند، براى اقامهى عدل و قسط آمدند. بشریت که با عطش تمام منتظر امام زمان عجاللَّه تعالى فرجه الشریف است و مىخواهد مهدى موعود بیاید و چشم انتظار آن حضرت است، براى این است که او بیاید تا دنیا را از عدل و داد پر کند. این است آن پیامى که انقلاب اسلامى براى دنیا دارد و خودش هم متعهد و متکفل آن است. اصل قضیه این است که اگر ما کم داشته باشیم، اما عادلانه عمل کنیم، به مراتب ترجیح دارد بر اینکه زیاد داشته باشیم و غیرعادلانه عمل کنیم.
· سیاستها بر اساس عدالت تنظیم میشوند
هدف، زیاد داشتن نیست. هدف، عدل است. بسیارى از کشورها در دنیا وجود دارند که خیلى ثروتمندند. نگاه کنید به کشورهاى سرمایهدارى دنیا! نگاه کنید به بعضى از کشورهایى که سرمایههاى عظیم الهى در زیر خاکهاى آنهاست و حکامشان بیرون مىآورند و بىمحابا مىفروشند و پولهایش را خرج مىکنند! اینها ثروتمندند. کشورهاى سرمایهدارى، طبق آنچه که معمول بین اقتصادیون است، وقتى سرانهى کشورى را محاسبه و ملاحظه مىکنند، خودشان ده برابر کشورهاى متوسط سرانه دارند. معناى این چیست؟ آیا معنایش این است که همهى مردم آن کشورها از این سرانه برخوردارند؟ ابداً معنایش این نیست! اگر شما در بعضى از کشورهاى سرمایهدارى، جلوههاى ثروت، از جمله کارخانههاى عظیم، آپارتمانها و ساختمانهاى سر به فلک کشیده را مىبینید؛ اگر ثروتهاى زیاد و پولهاى افسانهاى را ملاحظه مىکنید، آیا به این معناست که در این کشورها عدالت وجود دارد؟ خوب؛ معلوم است که از عدالت خبرى نیست! در همین کشورها کسانى هستند که از گرسنگى، از بىدارویى و از نبود مسکن، به شدت در رنجند و بعضى به دلیل همین کمبودها و ناراحتیها، در همان کشورها مىمیرند.
ما که این را نمىخواهیم! انقلاب که براى این نیست! انقلاب براى این است که عدالت برقرار شود. البته این نکته را به شما عرض کنم که اگر در جامعهاى عدالت باشد، یعنى قانون، عادلانه؛ قضاوت، عادلانه؛ اجرا، عادلانه و نظر به آحاد ملت، نظر عادلانه باشد، تلاش اجتماعى و اقدام سازندهى اقتصادى هم در آن جامعه بهتر خواهد شد و ثروت هم بیشتر به آن جامعه رو خواهد آورد. اما اصل قضیه، عدالت است و ما دنبال عدالتیم. من این را صریحاً عرض مىکنم که در جمهورى اسلامى، سیاستها براساس عدالت تنظیم مىشود. از ابتداى انقلاب همین بوده است و تا همیشه نیز همین خواهد بود. هدف جمهورى اسلامى، تأمین عدالت در جامعه است. مبادا کسانى در گوشه و کنار کشور پیدا شوند و تصور کنند که هدف ما عبارت است از افزایش حجم ثروت مادى! یعنى عدهاى از انواع و اقسام راههاى تولید ثروت برخوردار شوند؛ دیگران هم هر طور زندگى کردند، کردند! ما هم دلمان به این خوش باشد که سرانهى متوسط کشور را از فلان مقدار به دو برابر، یا تولید کل کشور را از فلان میزان به فلان میزان رساندهایم. هرگز چنین نیست! البته این شاخصها، در مواردى مىتواند نشان دهندهى حرکت به سمت عدالت باشد؛ اما همیشه این گونه نیست.
هدف ما، استقرار عدل در جامعه است. ما این را مىخواهیم. همهى کارها براى اقامهى عدل، ارزش پیدا مىکند. در جامعهى نابرابر، اگر ثروت هم زیاد شد، به سود یک قشر و یک گروه از مردم است. اما در جامعهاى که برابرى و عدالت جریان داشته باشد، به سود همه است. البته عدالت، همه جا به معناى «برابرى» نیست. اشتباه نشود. عدالت یعنى هر چیزى را در جاى خود قرار دادن. این معناى عدل است. عدالت آن معنایى نیست که در ذهن بعضى از سادهاندیشان و آدمهاى کم عمق وجود دارد. شاید حالا هم خیال کنند که همهى جامعه باید برداشتیکسان داشته باشند. خیر! یکى کار بیشترى مىکند، یکى استعداد بیشترى دارد، یکى ارزش بیشترى براى پیشرفت کشور دارد. عدالت یعنى برطبق حق عمل کردن، و حقِ هر چیز و هر کسى را به او دادن. این معناى عدالت است و براى جامعه لازم است. هدف این است که عدالت حاکم شود. آن وقت اگر جامعه ثروتمند هم بشود، این ثروت درست تقسیم خواهد شد. مقصود حرکت اسلامى همین است.
خوشبختانه زمینه در کشور ما فراهم است. احکام اسلام در اختیار ماست و ما را به عدالت سوق مىدهد. قانونگذار که مجلس شوراى اسلامى است، بحمداللَّه از انسانهایى تشکیل شده است که براى کشور و جامعه دلسوز و طالب و عاشق عدالتند. دولت از عناصرى تشکیل شده است که مشتاق تأمین عدالت در جامعهاند. رئیس جمهور و مدیر اجرایى این کشور کسى است که همیشه منادى عدالت بوده است. دستگاه قضایى کشور و عناصر آن نیز همینطور. اینها چهرههاى برجستهاى هستند. در چنین زمینهى مناسبى، با این ملت کار آمد و علاقهمند و مشتاق و با این مسؤولین مؤمن و خوب، باید حرکتمان به سمت عدالت باشد. این، آن شاخص اصلى است.» [1]
پاورقی:
[1]- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران و قشرهاى مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام 17/10/1371