پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نفس» ثبت شده است

شخصی

دوجداره؟!

الان محل کار هستم و باد شدیدی در حوالی مرکز تهران مشغول وزیدن هست. پنجره دوجداره اتاق کارم هم گویا نمی‌تونه از ورود باد جلوگیری کنه و پرده کرکره‌ای اتاق تکان می‌خوره. پنجره باید جلوی ورود باد رو بگیره، چه برسه که دوجداره هم باشه! شاید طبقه هشتم بودن این اتاق هم مزید بر علت باشد که باد شدیدتر بوزد.

- یه وقت‌هایی هست که فکر می‌کنی خیلی مقاومی و نفوذناپذیر، اما اینطور نیست. برای فهمیدنش هم نیازی نیست حتما سونامی بیاد یا طوفان؛ یک باد شدید چند دقیقه‌ای هم می‌تونه بهت بفهمونه که به دوجداره کردن نفست خیلی خوشبین نباش. مخصوصا اگه واقعی یا توهمی فکر می‌کنی بالاتر هستی، بیشتر مراقب باش.

 

یادداشت

گناهان بی‌ابلیس

اللهم رب شهر رمضان

از فردا ماه رمضان شروع میشه…

خوبه گناهان این ماهمون رو یه جایی بنویسیم و حساب کنیم. چون دیگه دست شیطان از فردا بسته میشه و گناهانی که می‌کنیم از شر نفس خودمون هست! در این گناهان ابلیس نقشی نداره. سعی کنیم اینا رو زودتر از بقیه گناهان توبه کنیم و جبران کنیم.

اعوذ بالله من شر نفسی
—————————————————————————–

*پ.ن: نفسم بدون تو ابلیس می‌شود / با تو شوم انیس خدای تو یا علی

یادداشت

چگونه نفس خود را محاسبه کنیم؟

بارها شنیده‌ایم که «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا»؛ اما هر بار به بهانه‌ای یا از روی غفلت پشت گوش انداخته‌ایم. چند روز پیش، یک سخنرانی از استاد مصباح یزدی راجع به این موضوع گوش می‌کردم که خلاصه آن را به استحضار می‌رسانم:
استاد وعظ خود را با این داستان شروع می‌کنند که فرض کنید که یک تاجر، کالاهای مرغوبی خریداری می‌کند و در انبار ذخیره می‌کند. اما به این فکر نمی‌کند که ممکن است آن انبار از نظر بهداشتی دچار مشکل باشد و تمام کالاهای مرغوب او را خراب کند. اگر محاسبه نفس ما فراموش شود، ممکن است یک صفت بد اخلاقی، تمام حسنات را از بین ببرد.
برای محاسبه نفس، ابتدا باید شناخت درستی از گناهان و واجبات داشته باشیم. در محاسبه گناهان، هم کیفیت مهم است و هم کمیت. استاد مثال می‌زنند که مثلا اگر در مجلسی شرکت کردید که غیبت در آن انجام گرفته بود، فقط در محاسبه به خود نگویید که در مجلس شرکت غیبت کردم، بلکه محاسبه کنید که چه تعداد غیبت انجام گرفته و از چند نفر غیبت کرده‌اید یا شنیده‌اید. در باب کیفیت گناه هم متوجه باشیم که برخی از گناهان، در یک لحظه می‌تواند عقاب ۷۰ سال گناه دیگر را داشته باشد. البته در درجه‌بندی گناهان، مراقب باشیم که گناهان درجه پایین را کوچک نشماریم که استخفاف گناه، خود گناه کبیره است.
یک نکته دیگر در باب گناهان این است که حواسمان باشد که به جز کمیت و کیفیت گناهان، باید محاسبه کنیم که چه زمانی از روز را صرف گناه کرده‌ایم؛ چون «زمان» سرمایه‌ای است که خداوند برای رسیدن انسان به سعادت در اختیار او قرار داده است و اگر از آن درست استفاده نکنیم، نه تنها ضرر کرده‌ایم، بلکه به جای سرمایه خود، عذاب خریده‌ایم.
سپس استاد مصباح به بحث ترک واجبات که یکی از گناهان است، می‌پردازند و این نکته را ذکر می‌کنند که واجبات، فقط نماز و روزه نیست و شامل محبت به پدر و مادر، صله رحم و در مراحل بعد، واجبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می‌شود. البته در انجام واجبات باید مراقب باشیم که به خاطر خدا و از روی اخلاص، آن عمل را انجام دهیم و نه از روی ریا! ضمنا ممکن است برخی از اعمال در لحظه انجام آن از روی اخلاص باشد، اما ماه‌ها بعد با پیش آوردن شرایطی از بین برود. مثلا ممکن است صدقه یا کمکی انجام دهیم و چند ماه بعد، با دیدن شخص مزبور به او یادآوری کنیم که اگر من چند ماه پیش به تو کمک نمی‌کردم، چه کار می‌کردی؟!
ایشان توصیه می‌کنند که خوب است جدولی در این زمینه تهیه کنیم که وقت زیادی از ما گرفته نشود. البته این نکته هم بیان می‌کنند که هر کس در حد اندازه خود، برای محاسبه نفس وقت تعیین کند؛ ممکن است برای شخصی ۵ دقیقه باشد و برای شخص دیگری بیشتر؛ مهم آن است که در حد وسع خود، اهتمام ویژه به محاسبه نفس داشته باشیم.

——————————————————-

پی‌نوشت: سخنرانی استاد مصباح راجع به محاسبه نفس (به مدت ۴۲ دقیقه) را می‌توانید از اینجا دانلود کنید.

یادداشت

یا اول و یا آخر...

 
اربابی به همراه غلامش از کنار مسجدی عبور می‌کردند. غلام از ارباب رخصت خواست تا در مسجد، نماز خود را به جا آورد.

مدتی گذشت و از غلام خبری نشد. ارباب سر خود را داخل مسجد برد و گفت: «کجایی؟» غلام جواب داد: «نمی‌گذارد من از مسجد بیرون بیایم.»

ارباب پرسید: «چه کسی؟» و غلام جواب داد: «همان کسی که نمی‌گذارد تو به مسجد داخل شوی!»

 

 


 
یادداشت

شد بهار سرمستان، پایان خزان آمد...

بهار دوست داشتنی و زیبا قدم در خانه هایمان می گذارد. چند ساعت بیشتر به تحویل ِسال نمانده. نوروزی که همه به یاد هم می افتند و به دور از کینه ها به یکدیگر محبت می کنند. اما دو نفر رو هم نباید فراموش کنیم؛ یکی امام زمانمون که ایشالله با اومدنش بهارمون سبزتر و شادتر میشه، یکی هم خودمون که به بهانه ی شاد بودن ارزش هامون رو زیر پا نزاریم.لااقل در تعطیلات هر شب به حساب خودمون برسیم و ببینم روزمون رو چطور گذروندیم.
 
این چنین می گفت یک رزمنده ای           از شهیدی نکته ی ارزنده ای
روزگاری در زمان جبهه ها                      خفته بودم در میان خیمه ها
ناگهان صوتی مرا بیدار کرد                     گفتگوهایی دلم را زار کرد
گوییا این گفتگوی پر نَفَس                      اختلافی بود ما بین دو کس
یک تن از آنها دلش پُر درد بود                  شِکوه ها از یار دیگر می نمود
این چنین می گفت با آه و نوا                 تو به من بسیار بنمودی جفا
جامه ی ذلت نمودی بر تنم                     طوق آتش ساختی بر گردنم
تو مرا کردی اسیر حرف خود                   عمر پاکم را نمودی صرف خود
از همان اول تو را نشناختم                    با تو من سرمایه ام را باختم
دیگر از جانم چه می خواهی برو             تو مرا دادی به گمراهی برو
دیگر اینجا سرزمین جبهه هاست            دست از من برنمیداری چرا ؟
الغرض این شِکوه ها پایان نداشت          باور این صحنه ها امکان نداشت
آمدم از راه صدق و ائتلاف                     تا که شاید حل کنم این اختلاف
گوشه ی آن خیمه را بالا زدم                 بر همه پندارهایم پا زدم
ناگهان دیدم که یک تن بیش نیست        روی خاک افتاده بود و می گریست
آنکه از دستش شکایت می نمود           نفس بود و نفس بود و نفس بود
دیدمش با خویش نجوا میکند                نفس خود را خوار و رسوا می کند
آری ، این آیین مردان خداست               نفس را هر شب نمایند بازخواست
یادم آمد یک حدیث پربها                       از امام کاظم آل عبا
از حساب نفس هر کس شد جدا           لیس منا اهل بیت المصطفی