* این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.
غیرخودیها را بیشتر بشناسیم
۱٫ کسانی که محیط کشور را متشنج میکنند
- اگر نتواند تشنج عملى هم بهوجود آورد، محیط تشنج فکرى و ذهنى و بحرانسازى مصنوعى کند. این دستها، دستهاى خدومى نیستند؛ دستهاى خودیها نیستند؛ دستهاى بیگانه و دستهاى خائنند. [۱]
- چیزهایى که حاکى از حضور و پیوند مردم با دستگاهها و با دولت و با نظام است، سعى مىکنند اینها را کمرنگ کنند؛ خودیها مبادا این کار را بکنند؛ قلمها مبادا این کار را بکنند؛ مبادا حرفهایى را منعکس کنند که بدروغ نشانهى دلسردى باشد، تا شاید آن دلسردى روى کسى که این مطالب را مىخواند، تأثیر بگذارد و او را هم دلسرد بکند؛ این کارها به سود دشمن است. [۲]
۲٫ ایستادن در کنار سردهندگان شعار «دین منهای حکومت»
- عدهای اسم اسلام را مىخواهند و اسم اسلام را دوست مىدارند. دشمن اسلام به آن معنا هم نیستند؛ اما مطلقاً اعتقادى به فقه اسلامى، به احکام اسلامى و به حاکمیت اسلامى ندارند. معتقد به همان روشهاى فردىاند.
- اینها دم از اصلاح مىزنند؛ گاهى دم از اسلام هم مىزنند؛ اما در کنار کسانى قرار مىگیرند که صریحاً علیه اسلام شعار مىدهند و با آنها اظهار همبستگى مىکنند! گاهى دم از اسلام مىزنند، اما در کنار کسانى قرار مىگیرند که شعار ضدّیت با حکومت اسلامى، شعار سکولاریزم و حکومت منهاى دین و حکومت غیردینى و حکومت ضدّ دینى و لائیسم را مىدهند! پیداست که اینها نفوذیند. [۳]
۳٫ کسانی که حرف غیرخودیها را تکرار میکنند
- ما بیاییم با کسانى که نظام را قبول ندارند و عازم بر معارضهى با نظامند، روزبهروز مرزهاى خود را کمرنگ کنیم و دائما با خودیها به جان هم بیفتیم! این درست نیست.
- معناى غیر خودى این نیست که او نباید در این کشور زندگى کند؛ نه. غیر خودى هم زندگى کند؛ منتها معلوم شود که او با نظام میانهاى ندارد؛ براى اینکه او در مواردى منشأ اثر خواهد بود. مرز حفظ شود، حرف او تکرار نشود، کار او مورد تأیید قرار نگیرد. این اساس قضیه است. [۴]
۴٫ غریبهها در لباس خودی
«شعارهاى انقلاب را که پرچمهاى راهنما در راه اعتلاء و سربلندى و آبادانى این کشور است، گرامى بدارید و با همهى وجود از آن دفاع کنید و سهل انگارى نسبت به آن را از بیگانگانى که احیانا به لباس خودى در مىآیند و با زبان خودى سخن مىگویند، تحمل نکنید.» [۵]
صفات غیرخودیها
۱٫ خیانت ملی
• تخریبکنندگان دولت قانونی
«رمز موفقیت دولت و قوهى قضاییه و مقننه، در پشتیبانى قاطبهى ملت از آنهاست. هر حرکت و گفتارى که روح اعتماد مردم به این قوا و کارگزاران آن را متزلزل و در این پشتیبانى، اندک خللى وارد سازد، حرام شرعى و خیانت ملى است.» [۶]
• فاسدان مالی و اداری
«از جملهى شاخصها، مسئلهى «مبارزهى با فساد» است؛ فساد ادارى و مالى، جزو بدترین عوارض است. این، از همان مواردى است که مراکز بینالمللى تأیید کردهاند که در این یک سال و نیم اخیر، رتبهى کشور در مبارزهى با فساد بالا آمده است و در این زمینه پیشرفتهایى وجود داشته است. البته ما به این قانع نیستیم. بایستى فساد ادارى و مالى و خیانت در امانتهاى ملى در کشور ریشهکن شود.» [۷]
• مرعوبین استکبار
«مىخواهند با مطرح کردن نام جنگ و تهدید به جنگ، ملت و در درجهى اول مسؤولان را مرعوب و وادار کنند که در مقابل آنها تسلیم شوند؛ منافع آنها را تأمین نمایند و به ملت خود خیانت کنند. این را بدانند که در میان مسؤولان کشور و در قواى سهگانه، هیچ کس نمىتواند اندک انگیزهاى داشته باشد براى اینکه ملت ایران و مصالح او را تسلیم دشمن بیگانه کند. اگر کسى در جهت تسلیم منافع ملى و ملت ایران به دشمن حرکت کند، ملت او را با نهایت بىرحمى کنار خواهد زد.» [۸]
• کسانی که قصد مذاکره با سلطهگران دارند
- این که بعضى بردارند طبق میل دل کارشناسان سیاى امریکا، دم از نزدیکى و مذاکره و ارتباط بزنند و فضا را عادّى سازى کنند، این بزرگترین توهین و خیانت به این مردم است.
- اگر قرار است سخن از رفع دشمنىِ دشمنان سوگند خورده بر زبان آورد، باید آن روزى باشد که این کشور از لحاظ اقتصادى پایههاى خودش را مستحکم کرده باشد؛ محرومیتها را رفع کرده باشد؛ این نسبت بیکارى را از بین برده باشد؛ آینده جوانها را روشن کرده باشد؛ جوان تحصیلکرده و فارغالتحصیل دغدغه معاش و دغدغه کار نداشته باشد؛ از لحاظ مسائل فرهنگى این کشور بتواند هنرمندانى تربیت کند که بر طبق منافع و مصالح ملى، سینماى کشور را اداره کنند؛ هنر کشور را اداره کنند؛ مطبوعات کشور را اداره کنند. اگر اینطور شد، آنوقت نوبت این خواهد رسید که براى رفع دشمنى فکر کنیم؛ والّا در غیر آن صورت، هرگونه نزدیک شدن به دشمن، هرگونه نرمش نشان دادن در مقابل دشمن، تیز کردن آتش دشمنى و ستمگرى دشمن است. [۹]
• القای ناامیدی به جوانان در خصوص آینده
«اگر کسى دستگاههاى مسؤول در کشور را با دروغ، با بیان مطالب خلاف و یا بیان نکردن بخشهاى مهمّى از حقیقت، طورى معرفى کند که براى جوانى که در دانشگاه درس مىخواند، براى جوانى که در کارگاه کار مىکند، اصلاً امید و نشاطى به آینده باقى نماند – بگوید آقا، چه فایده دارد ما کار کنیم – این خیانت نیست؟!» [۱۰]
۲٫ یارگیری دشمن
همیشه اینطور نیست که خودیها به خاطر ضعفهای درونی به سمت دشمن و مطابق میل دشمن عمل کنند. گاهی اوقات دشمن مترصد یارگیری است. دشمن برای افرادهای خاصی برنامهریزی میکند و آنها را یار خود میپندارد. از آن جملهاند:
• کسانی که خلاف مصلحت امت اسلامی موضع میگیرند
«دشمن صهیونیستى در مقابل یک میلیارد و نیم مسلمان عددى نیست؛ به حساب نمىآید. اختلاف در دنیاى اسلام -این ضعفى که در درون دنیاى اسلام است- موجب میشود که دشمن ضعیف بتواند راه خود را پیدا کند، یارگیرى کند، از بین برادران مسلمان دشمن براى خود یارگیرى کند.» [۱۱]
• خودیهای غافل
- چشم امید دشمن به کسانى است که در داخل هستند؛ منتها براى یارگیرى و سربازگیرى، دشمن روشهاى گوناگونى دارد.
- اینطور نیست که همهى کسانىکه به دشمن کمک مىکنند، کسانى باشند که دشمن را شناختهاند و نقشهى کلى و مهندسى کلان او را نسبت به نظام دانستهاند و عالما و عامدا به او کمک مىکنند؛ نه، عدهیى هم هستند که اگر به آنها گفته شود شما دارید به دشمن کمک مىکنید، حاضرند یقهى خودشان و شما را بگیرند و پاره کنند و بگویند این حرفها چیست! اینها واقعا هم با دشمن مخالف و بدند. اگر شما مهندسى کلى و کلان نظام را در نظر داشته باشید، از این پرهیز خواهد شد.
- هر کس متوجه و مراقب خود و رفتارش باشد، از اینکه نادانسته و ناخواسته کمک دشمن باشد، پرهیز خواهد کرد. [۱۲]
۳٫ دنبالکنندگان انشقاق
«انشعاب و انشقاق و دودسته شدن خطرناک است؛ یکى به خاطر یک فکرى از مجموعهاى جدا بشود، باز یکى دیگر از آن طرف به خاطر یک فکر دیگر جدا بشود؛ در حالى که این فکرها ممکن است درست هم باشد، اما آنقدر اهمیت نداشته باشد که انسان این یکپارچگى را به خاطر آن به هم بزند.» [۱۳]
۴٫ مدیریت ناسالم
«وقتى امیرالمؤمنین علىبنابىطالب (علیه الصلاة والسلام) در رأس حکومت قرار مىگیرد، تمام شاخههاى مدیریت در جامعه، به طرف صلاح حرکت مىکند؛ بهطورى که اگر یک گوشه از مجموعهى این دستگاه مدیریت، ناسالم و ناپاک و غیرمنطبق با معیارها باشد، براى قطع و قلع و قمع آن، امیرالمؤمنین(ع) جنگ چندین ماهه را بر خودش هموار مىکند. یعنى مجموعهى دستگاه مدیریت کشور، باید علوى باشد.» [۱۴]
۵٫ نخبگان خطاکار
• چرا نخبگان خطاکار میشوند؟
«اینکه کسانى از ممشا و روش قبلى خودشان برگردند، چیزى نیست که خیلى غریب و بىسابقه باشد؛ بالاخره انسان در معرض تغییرهاى گوناگونى است و عواملى هم گاهى این تغییر را زمینهسازى مىکنند و یا سرعت مىبخشند: منافع دنیوى هست، منافع شخصى هست، حبّ و بغضها هست. این کسانى که از راه درست منحرف مىشوند، اگر فرض کنیم که این افراد واقعاً از آن طریق مستقیم انقلاب و معارف انقلاب و بیّنات انقلاب انحراف پیدا کرده باشند، عواملش غالباً همین چیزهاست. البته کجفهمیها هست، مواجه شدن با برخى از نابسامانیها هست؛ همهى اینها عواملى است که تأثیر مىگذارد.» [۱۵]
• هزینه خطای نخبگان بیشتر از مردم است
«نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهى خطاهایشان اگر کماً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهاى عامهى مردم است – بر اثر بىبصیرتى است؛ خیلىهایش، نمیگوئیم همهاش.» [۱۶]
• چگونه نخبگان آگاه شوند؟
«آن کسى که براى انقلاب، براى امام، براى اسلام کار میکند، بمجردى که ببیند حرف او، حرکت او موجب شده است که یک جهتگیرىاى علیه این اصول به وجود بیاید، فوراً متنبه میشود.» [۱۷]
۶٫ فضای سوءظن
• اهمیت اخلاق از عمل بیشتر است
«به اخلاق خودمان هم برسیم. اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است. فضاى جامعه را فضاى برادرى، مهربانى، حسن ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با اینکه فضاى جامعه را فضاى سوءظن و فضاى بدگمانى قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم.» [۱۸]
• رسانهها به فضای سوءظن دامن نزنند
«مجادلات سیاسى براى کشور زیانبار است. نه فقط امروز که دشمن ما را تهدید مىکند، بلکه همیشه مضر است؛ براى سازندگى و راه انداختن چرخهاى اقتصادى مضر است. اگر بعضیها هر روزى به نحوى مسألهى جدیدى درست کنند و افکار عمومى را متوجه به یک مسألهى موهوم کنند، اینها به ضرر کشور است.» [۱۹]
۷٫ فتنهسازی
«دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضاى شفاف را برنمیتابند؛ فضاى غبارآلود را میخواهند. در فضاى غبارآلود است که میتوانند به مقاصد خودشان نزدیک شوند و به حرکت ملت ایران ضربه بزنند. فضاى غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنایش این است که یک عدهاى بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضاى غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهرهى خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند.» [۲۰]
۸٫ سیاسیکاری و سیاسیبازی
- این سیاسیبازىها و سیاسىکارىهاى متعارف نیست؛ اینها خلاف عقل است.
- عقل آن چیزى است که راه عبادت خدا را هموار میکند.
- شاخصش براى ما، بین خودمان و خدا، این است که نگاه کنیم ببینیم در بیان این حرف اخلاص داریم یا نه؟ به فکر خدائیم یا نه؟ من دارم براى خاطر خدا، رضاى خدا حرف میزنم یا براى خاطر جلب توجه شما دارم حرف میزنم؟ براى خاطر خداست یا براى خاطر دل مستمع و غیر مستمع است؟ [۲۱]
۹٫ برخورد غیرفکری با یک فکر غلط
«یکى از چیزهایى که به پا گرفتن فکر غلط کمک مىکند، برخورد غیرفکرى با آن است. بعضیها خوششان مىآید که یک حرف بىربط مهملى بزنند، بعد بهجاى اینکه یک نفر بلند شود، در مقابلشان بایستد و بگوید این حرف شما به این دلایل، باطل است، یک نفر بلند شود و فحششان بدهد! از خدا مىخواهند! چون تکلّف استدلال، از روى دوششان برداشته مىشود و راحت مىشوند؛ در موضع مظلومیت و حق بهجانبى مىگویند بله، نمىگذارند ما حرف بزنیم! حالا هم مىبینید که بعضیها حرف مهملى را مىزنند، هیچ کس هم در مقابل، هیچ چیز نمىگوید، ولى فوراً داد مىزنند که آقا، نمىگذارند ما حرف بزنیم! نه آقا، کى نمىگذارد؟ حرفت را بزن؛ کسى که جلوى حرف را نگرفته است. » [۲۲]
نتیجهگیری
سالهایی که در آن زندگی میکنیم، آبستن حوادث فتنهگون بسیاری است. فتنه طراحی شدهای از سوی دشمن که ملت ایران در سال ۸۸ با موفقیت از آن عبور کرد و فتنه سختی که علما و بزرگان خبر از آن میدهند و ممکن است فتنههای عظیم بسیار دیگری!
قطعا بالا بردن بصیرت در شناخت سره از ناسره و بصیرتپراکنی در این شرایط، از جمله وظایف شیعیان است. باید توجه داشته باشیم که برای اینکه همواره گوش به فرمان ولی فقیه زمانه باشیم، نیاز داریم تا در فرمایشات ایشان تأمل کنیم و راه مستقیم را از راه انحرافی بازشناسیم.
یکی از بزرگترین ضرباتی که در طول تاریخ به شیعیان خورده است، به دلیل افراط و تفریط در دفاع از ولایت بوده است؛ در حالیکه دفاع واقعی از ولایت یعنی همگام و همراه و گوش به فرمان ولایت بودن در تمامی لحظهها. اگر زمانی مانند دوران امام حسن مجتبی (ع) دستور صلح صادر شد، بدون کوچکترین شکی آن را بپذیریم و اگر زمانی مانند دوران امام حسین (ع) دستور جهاد و جانبازی داده شد، با آغوشی باز از آن استقبال کنیم.
در شرایط کنونی هم باید همواره توجه داشته باشیم که اگر ولی فقیه زمانه، دستور به سکوت دادند ولو اینکه انحرافاتی در برخی جریانها حس کنیم، فرمان او را بپذیریم و اگر روزی دستور تبیین حقیقت دادند، تمام تلاش خود را برای پیروی از ایشان به کار گیریم.
اما تبیین حقیقت در شرایط غبارآلود فتنه، به سادگی امکانپذیر نیست. باید معیارها و شاخصهای ولایت تا عمق جانمان نفوذ کرده باشد و بدون ذرهای حب و بغض شخصی نسبت به انسانها و گروههای دیگر بررسی لازم را انجام دهیم. شاخصهای خودی و غیرخودی در کنار صفات آنان، همواره باید در خاطرمان باشد. بدانیم کسانی که اصل نظام را پذیرفتهاند (ولو با وجود اشتباهات) خودی هستند. به خاطر داشته باشیم که «وحدت» مهمترین نیاز کشور است و کسانی که چه با اعمال خود و چه با رسانههای خود به فضای سوءظن و اختلافات دامن میزنند، خودی نیستند. بدانیم که اگر کسی حرف بیهودهای زد، راه برخورد با آن «نقد» است و «ارائه برهان» و نه هتاکی و فحاشی و یا حتی موضعگیری سخت! زیرا کسی که حرف بیهوده زده، بار «تکلف استدلال» از روی دوشش برداشته میشود و مظلومنمایی میکند.
مراقب کسانی باشیم که به خاطر «سیاسیکاری و سیاسیبازی» خود طرفدار ولایت فقیه شدهاند. همچنین بدانیم که دفاع ما از ولایت اگر با بصیرت و هوشمندی همراه نباشد، ممکن است به ضرر ولی فقیه تمام شود؛ پس بصیرت، بصیرت، بصیرت…
———————————————-
پاورقی:
[۱]- بیانات در خطبههاى نماز عید سعید فطر، ۱۸/۱۰/۱۳۷۸
[۲]- سخنرانى در دیدار با فضلا، طلاب و اقشار مختلف مردم قم، به مناسبت سالگرد قیام نوزدهم دیماه، ۱۹/۱۰/۱۳۷۰
[۳]- بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران، ۲۳/۰۲/۱۳۷۹
[۴]- بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان، ۱۵/۰۶/۱۳۸۰
[۵]- پیام به مناسبت گردهمایى مسؤولان انجمنهاى اسلامى دانشگاهها، ۱۰/۰۵/۱۳۷۷
[۶]- پیام به نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و مردم ایران دربارهى حفظ وحدت و یکپارچگى، حمایت از دولت، جایگاه مجلس شوراى اسلامى و دفاع از اصل ولایت فقیه، ۱۸/۱۰/۱۳۶۸
[۷]- دیدار با مردم گرمسار، ۲۱/۸/۱۳۸۵
[۸]- بیانات در چهاردهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت امام خمینى(ره)، ۱۴/۰۳/۱۳۸۲
[۹]- بیانات در دیدار گروه کثیرى از جوانان استان اردبیل، ۱۳۷۹/۰۵/۰۵
[۱۰]- بیانات در دیدار جمعى از جهادگران جهاد سازندگی، ۱۳۷۷/۰۷/۱۵
[۱۱]- بیانات در سالروز ولادت حضرت امیرالمومنین(علیهالسلام)، ۱۳۸۸/۰۴/۱۵
[۱۲]- بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى، ۰۸/۰۳/۱۳۸۴
[۱۳]- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار هزاران نفر از اعضاى بسیج دانشجویى دانشگاههاى سراسر کشور، ۳۱/۲/۱۳۸۶
[۱۴]- سخنرانى در دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران، به مناسبت عید سعید غدیر، ۲۰/۴/۱۳۶۹
[۱۵]- بیانات در جلسهى پرسش و پاسخ با مدیران مسؤول و سردبیران نشریات دانشجویی، ۴/۱۲/۱۳۷۷
[۱۶]- بیانات در دیدار با اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولى امر، ۱۸/۵/۱۳۸۸
[۱۷]- بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون، ۲۲/۹/۱۳۸۸
[۱۸]- خطبههاى نماز عید سعید فطر، ۲۹/۶/۱۳۸۸
[۱۹]- بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران، ۱۶/۱/۱۳۸۱
[۲۰]- دیدار با اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامی، ۲۹/۱۰/۱۳۸۸
[۲۱]- بیانات در سالروز عید سعید مبعث، ۲۹/۴/۱۳۸۸
[۲۲]- بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار شرکت کنندگان در همایش آسیبشناسى انقلاب، ۱۵/۱۲/۱۳۷۷
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.