حرکتها باید در پی رشد و گشترس کمّی خویشتن باشند اما، به این اما توجه کنید، نه گسترش سریع و رشد سرطانی! پیشرفت سریع اسلام به همان اندازه که برای اسلام موفقیت بود و نشانه برجستهای از موفقیت اسلام از آب درآمد، به همان اندازه هم خطر به همراه آورد. خوب، گاهی میشود نهضتی با خلأ روبرو میشود؛ وقتی با خلأ روبرو شد، خود به خود گسترده میشود؛ گسترش نهضت را نمیشود مهار کرد. گسترش نهضت را تا وقتی میشود مهار کرد که با سازندگی همراه باشد. این، یکی از آن علاجها است که رهبری میتواند رعایت کند. گاهی اعضای نهضت شتابزدگی عجیبی برای گسترش نشان میدهند؛ حوصله یک نسل و دو نسل نهضت غیرگسترده و به اصطلاح نهضت محدود و بیسروصدا را ندارند. اینها برای نهضت خطر ایجاد میکنند. گسترش نهضت باید با افزایش تدریجی آمادگی رهبری برای دیگرسازی و سازندگی همراه باشد. اگر این گسترش، سرعت و شتاب گرفت، به طوری که قبل از کسب آمادگی برای ساختنِ کسانی که حتی به درخواه به صفوف نهضت میپیوندند، یعنی گسترش سرطانی پیدا کرد، نهضت به همان سرنوشتی دچار میشود که بیمار سرطانی و سلول و عضله سرطان زده بدان دچار میشود. اسلام به همین سرنوشت دچار شد. ولی با کمال تأسف عرض میکنم این مسئله همیشه مهارکردنی نیست. یعنی گاهی نهضتی در یک موقعیت تاریخی قرار میگیرد و نمیتواند گسترش خود را مهار کند. فقط اسلام نیست که به این سرنوشت دچار شده، خیلی از نهضتهای دیگر هم به همین سرنوشت دچار شدهاند.
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.