امروز در یکی از کانالهای تلگرامی پستی را دیدم مبنی بر رونمایی از بزرگترین قرآن طلای جهان با حضوری آیت الله مکارم شیرازی. خبر برایم جالب شد و جستجوی کردم تا ببینم قضیه چیست و چقدر صحت دارد.
با کمال تعجب دیدم نه تنها صحت دارد، بلکه این قرآن را یک بار 20 فروردین امسال توسط آیت الله جوادی آملی رونمایی شده است، یک بار هم در 14 تیر ماه امسال توسط آیت الله مکارم شیرازی!
اینکه یک کیلو طلا در این قرآن به کار برده شده است یا بیشتر مهم نیست. نفس این عمل مهم است. به دور از تشبیه، انسان یاد سریال مختارنامه میافتد و عبدالله بن زبیر ملعون که آرزوی کعبه مطلا داشت!
به راستی انسان از پاسخ درمیماند که بعضی از این کارها به چه دلیلی انجام میشود؟
سال گذشته که مشغول خواندن صحیفه امام بودم به یک سخنرانی از امام خمینی برخوردم که به شاه اعتراض میکرد که وقتی مردم فقیر و گرسنه داریم و وقتی مردم در فصل سرما از سرما امان ندارند و در فصل گرما از گرما، چرا با طیاره از هلند 300 هزار تومان گل خریداری میکنی؟
آیا الان مشکلات کشور ما آنقدر ناچیز است که قرآن طلاکاری شده برایمان مهم شده است؟ و آن را هم 2 بار و با حضور دو مرجع تقلید رونمایی میکنیم؟
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
مثال طیاره امام هم مع الفارق است چرا که آن از بودجه ی بیت المال انجام شده است و این به احتمال قریب به یقین از هزینه ی شخصی و یا کمک های مردمی
ادعای شما این است که نفس این عمل بد است.
اما دلیلی برای ادعای شما جز مطلب صحیفه نیاوردید. و مقایسه ای بین رفتار زبیر و نعوذ بالله این دو عزیز نیاوردید
اولا متن صحیف ی مذکور دلیل نیست و شاهد است
ثانیا مثال شما مع الفارق است در مال شخصی و بیت المال
ثالثا اگر بگوئیم طبق نظر شما استفاده از متن صحیفه و اعتراض امام برای نشان دادن نفس عمل است باز هم نمی تواندبرای شاهد کاربرد داشته باشد.چون طبق فرمایش شما نفس عمل اشکال دارد و شما باید مثال و شاهدی بیاورید که در آن مثال امام معصوم یا نائبان آن مثل این عمل که حرام بودنش نفسی است را نهی کرده اند.
اصلا چطور می توان تصور کرد که رونمایی از ساخت قرآن طلا حرمتش نفسی باشد؟؟؟
+ بنده نگفتم به بزرگان اشکال نکنیم گفتم به این راحتی اشکال نکنیم.
+ در مورد مستوجب عذاب بودن هم حرفتان درست است منتهی به شرطی که با دلیل و برهان گناه و اشتباه بزرگان برایمان ثابت شود و سکوت کنیم و نه با شاهد و جنگ رسانه!
تشکر از حوصله ی شما
بنده حدود یک ساعتی المیزان را تورق کردم و جز آیه 141 که بحث اسراف است مطلب مرتبطی پیدا نکردم.
علامه درباره ی اسراف می فرمایند:
«و اینکه فرمود:" و لا تسرفوا" معنایش این است که در استفاده از این میوهها و غلات از آن حدى که براى معاش شما صالح و مفید است تجاوز مکنید، درست است که شما صاحب آن هستید و لیکن نمىتوانید در خوردن آن و بذل و بخشش از آن زیاده روى کنید، و یا در غیر آن مصرفى که خدا معین نموده به کار بزنید مثلا در راه معصیت خدا صرف نمایید. و همچنین فقیرى که از شما مىگیرد نمىتواند در آن اسراف نموده مثلا آن را تضییع کند. پس آیه مطلق و خطاب آن شامل جمیع مردم است چه مالک و چه فقیر» (المیزان ج 7 ص 501)
آیا این عمل مراجع مصداق اسراف است؟؟ بستگی دارد
حتما شنیده اید که پیامبر دهان کسی که چند آیه قرآن آموخت را با طلا پر کرد؟ با ملاکی که مردم بیان می کنند با وجود فقرای زیاد مدینه و وضعیت بسیار سخت زندگی مردم مدینه قطعا چنین کاری اسراف محسوب می شود.
حال آنکه خوب یا بد بودن پر کردن دهان کسی از طلا و یا طلا کردن خانه ی کعبه به خودی خود نیست بلکه به قصد عامل آن بستگی دارد اگر عمل زبیر را زشت می دانستند چون این طلاکردن کعبه در راستای هدف زمینیش بود و در ادامه معصیت الله ....
.....................................
اما آن دلیلی که شما نقل به مضمون کردید اگرچه مناط اسراف را دارد و آن صرف هزینه ها در غیر معاش صالح و مفید و یا در مسیر معصیت الله است اما نیازمند دقت اساسی است و آن اینکه مدعای شما این است:
هرکس مسئول بر طرف کردن نیازی از جامعه است و به جای برطرف کردن نیاز اهم ، نیاز مهم یا غیر نیاز را برطرف کند کار حرامی انجام داده است (به همان مناط اسراف حرام است)
چند نکته اینجا باید دقت شود:
1- این دو مرجع وظیفه شان و مسئولیتشان در جامعه اسلامی چیست؟ با توجه به تقسیم کار علما این دو بزرگوار ترویج قرآن و .. را در اولویت کارشان قرار داده اند و لذا حضورشان بر خلاف وظیفه شان نبوده و در غیر نیاز هم نبوده است
2- اینجا نزاع صغروی است یعنی شما می گوئید کارهای مهمتری هم وجود دارد آنها می گویند کاری مهمتر از قرآن نیست و توجه به آن (و همانطور که می دانید نهی از منکر زمانی جایز است که کاری از نظر انجام دهنده ی آن منکر باشد نه از نظر گوینده)
3- اینکه شما می گویید این کارها با حضور مراجع مشروع می شوند. سوال این است که مگر طلا کردن قرآن عملی نامشروع بود که با حضور مرجعی مشروع شود؟؟ زمانی چنین اشکالی را می توان بیان کرد که عمل مذکور حرام یا لااقل مکروه باشد حال آنکه ساخت قرآن طلا نه حرام است.
------------------------------------
به هر حال توجه به رفتار مراجع عملی نیکو و شایسته و قابل تقدیر است که ضامن سلامتی جامعه اسلامی است اما باز حرفم را تکرار می کنم و آن اینکه حتما باید به بزرگان و علما انقاد کرد اما به راحتی به بزرگان اشکال نکنیم.
تشکر از حسن هم کلامی شما
ممنون از مطلب.
در ادامه نظراتی که ذکر شده، جایگاه این دو بزرگوار عالیقدر به عنوان مرجع تقلید محفوظ. ولی در کل من هم فکر میکنم صرف مرجع تقلید بودن دلیل خوبی نیست برای اینکه اشکالات یا ابهامات کارشان ذکر نشود. حداقل باید این مطلب با ایشان مطرح شود تا اگر دلیلی دارند ارائه کنند و اگر ندارند ...