حماسه 9 دی ماه سال 88 از جمله روزهایی است که در تاریخ جمهوری اسلامی ماندگار میماند. حضور پرشور مردمان خداجویی که از قدرتطلبی و قانونشکنی برخی خواص بیبصیرت خسته شدند و در حالی که دیدند مدعیان دیگری سکوت اختیار کردهاند، خود مانند همه 31 سال گذشته کشور، صحنهگردان اصلی ماجرا شدند و با قویترین ضربه، تکلیف را برای همه مشخص کردند.
نظر «امام» و «امت» درباره این روز نظر یکسانی است و تکلیف قشرهای گوناگون و مسئولین در این رابطه مشخص: اینکه چه اشتباهاتی نباید تکرار شود و اینکه آینده انقلاب و کشور به چه شکلی باید اداره شود؛ اینکه در کجا مصلحت نیست که سکوت شود و در کجا مصلحت است که وحدتمان تقویت شود؛ اینکه عقد اخوت «امت» با اشخاص نیست و فقط دل در گروی اسلام ناب محمدی دارند که نقش دین و مردم در آن به درستی پرداخته شده است.
بعد از 9 دی هر کس به هر نحوی خلاف خواستههای مردم که مورد تأیید رهبری نیز هست حرکت کند، منحرف است.
هر کس هنوز هم فکر میکند که مردم «نوکر» نمیخواهند منحرف است؛ مردم در این روز به خدمتگزاران خود احسنت گفتند و از کسانی که خود را نخبه و مردم را لشگر قابلمه بدست میدانستند، تبری جستند.
هر کس هنوز در بازی قدرت به دنبال قدرت خود و قبیله خود است، منحرف است؛ مردم در این روز نشان دادند که اخلاص میخواهند و کار، صداقت میخواهند و تلاش خستگیناپذیر، شجاعت میخواهند و مبارزه با هر آنچه و هر آنکس که خلاف آرمانهای اسلامیشان کوچکترین حرکتی انجام میدهد.
هر کس هنوز هم نفهمیده که مردم عدم مبارزه با کدام قانونشکنیها را نه تنها مصلحت نمیدانند بلکه سستی و کمکاری میدانند، منحرف است. مردم در این روز با تمام وجودشان بیان کردند که از حلقههای بسته مدیریتی و نفوذ و ریشه دواندن در زمین قدرت بیزارند.
هر کس هنوز به این فکر میکند که میتواند در فتنهها ساکت بنشیند و بعد از مشخص شدن پیروز قضیه، به نفع آن سخنرانی کند و ادعا کند در فتنه هم موضع داشته است، منحرف است. مردم در این روز تک تک اعلام کردند که «عمار» رهبری هستند و بیزارند از ساکتین فتنه.
مراقب باشیم که از مواضع 9 دی منحرف نشویم. مراقب باشیم که عاملین دشمن در فتنه خود را در لباس میش جا نزنند؛ آنان ممکن است وقتی خود را بیاعتبار میبینند سخنشان را از زبان دیگری بیان کنند که هنوز اعتباری دارد. مراقب باشیم که ساکتین فتنه با خوشرقصیهای خود «عمارها» را کنار نزنند و بر کرسی ریاست بنشینند. مراقب باشیم و مراقب باشیم که رهبری فرمودند هر کس در این فتنه اعلام موضع نکند و سربلند بیرون نیاید، رفوزه نمیشود که یک سال عقب بماند بلکه سقوط میکند...
قبلا راجع به وحدت مسئولین و حتی وحدت ملی و نقش رسانهها در آن پستهایی در وبلاگم با عناوین زیر نوشتهام:
- وحدت قوا
- وحدت ملی و نقش رسانه در آن
- وحدت مسئولین؛ علاج دردهای کشور
به نظر میرسد در این روزها که بعضا اختلاف بین سران قوا تشدید میشود و هر چند حتی خود سران قوا هم تأکید بر وحدت مسئولین میکنند ولی در عمل گاهی اوقات خلاف آن نمود پیدا میکند، توضیح چگونگی رفع این مشکل با توجه به شرایط کشور ضروریتر است.
درست است که در اینگونه روزها دنبال مقصر گشتن، راه حل نیست اما تا حدی میتواند باعث حل مشکل شود. به طور مثال در اختلافاتی که بین رئیس جمهور و رئیس مجلس در چند هفته اخیر برجسته شده است، دیروز رئیس مجلس در جمع دانشجویان دانشگاه علم و صنعت فرمودند که «پاسخ رئیس جمهور را به دلیل شرایط کشور ندادم.» (+) گویا تلقی ایشان این است که حافظه مردم بیشتر از 20 روز یاری نمیکند و نمیدانند چه کسی بود که در مصاحبه با خبرگزاری فارس با رابینهود خواندن مشی اقتصادی دولت و اذعان به بیتدبیری باعث تشدید اختلافات شدند و پس از پاسخ رئیس جمهور، حالا نقش دلسوز مردم را بازی میکنند!
از طرفی دیگر در اختلافی که بین رئیس جمهور و رئیس قوه قضاییه به وجود آمده است و دیروز با نامه سرگشاده احمدینژاد به نقطه اوج خود رسید (که البته باید منتظر بود و واکنش آیت الله لاریجانی را دید که ایشان سکوت میکنند و یا چه نوع پاسخی میدهند)، باید به این نکته توجه کنیم که چه کسی اختلاف را شروع کرد. رئیس جمهور بر طبق اختیار قانونی خود، قصد بازدید از زندان اوین میکند و پس از شنیدن سخن قوه قضاییه مبنی بر اینکه باید درخواست داده شود، درخواست میدهد ولی باز جواب منفی میشنود. شائبه سیاسی هر لحظه میان مردم عادی جامعه بیشتر میشود که مگر در زندان اوین چه خبر است که حتی به رئیس جمهور قانونی کشور اجازه ورود نمیدهند؟
نمیخواهم بگویم که با انتشار نامه احمدینژاد به صورت عام موافقم یا مخالف، میخواهم بگویم اگر مسئولین قوا واقعا قصد کنار گذاشتن اختلافات را دارند یک راهش شناخت همدیگر میباشد. نقاط ضعف مسئولین قوا چیزی نیست که خیلی مخفی باشد، تقریبا هر کس میداند نقطه ضعف طرف مقابل کدام خصلت اخلاقی است و به نظرم به جای بازی با آن نقطه ضعف و تحریک طرف مقابل باید با تعامل این مشکلات را حل کنند.
احمدینژاد نقطه ضعفی دارد که اگر واقعا دلسوز نظام هستیم نباید آن را تحریک کنیم ولی اگر در حرف دلسوز نظام هستیم و در عمل خواهان عمل به له کردن رقیب آنوقت حرف دیگریست.
به هر حال تخریب اذهان جامعه را کاری درست از سوی مسئولین نمیدانم، اما نمیتوان همه تقصیرها را هم به گردن یک نفر انداخت. با انتشار نامه دیروز احمدینژاد برخی دوستانم در شبکههای اجتماعی طوری موضع گرفتهاند که انگار دو قوه دیگر هیچ قصوری در این باره نداشتهاند!
به پست قبلی همین وبلاگ اشاره میکنم که ای کاش مسئولین به جای این اختلافات، حرفهای دل مردم را میزدند، اولویتهای مردم را خودشان درست درک میکردند تا تلقی مصلحت اندیشی یک قوه برای قوه دیگر صورت نگیرد و از طرفی دیگر ای کاش شأن یکدیگر را رعایت میکردند و فضای جامعه را به این سمت نمیبردند.
راستش را بخواهید وقتی خبر فرمایشات آقای صفار هرندی در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه قم را دیدم، حیرت کردم. حیرتی از جنس حیرتی که رهبری چند روز پیش فرمودند: «من اوّلى که با این قضیه برخورد کردم، حیرت کردم: مگر چنین چیزى ممکن است؟ دیدیم بله، هم ممکن است، هم واقع است!» (+)
این حیرت چند دلیل داشت:
دلیل اول این بود که ما از آقای صفار انتظار داریم عمار رهبری باشند؛ قرار نیست ایشان هم مانند برخی دیگر هر چیزی به ذهنشان میرسد بر زبان بیاورند و هر حرف بدون سندی را که میشنوند، بدون سند به مردم منتقل کنند.
دلیل دوم اینکه تعجب کردم از اینکه چنین شخصی از چنین تریبونی، توهین و تهمت را روانه برخی افراد میکند! تهمتهایی از قبیل اینکه اینها یک رکعت نماز هم نمیخوانند! و جالب اینکه در نقطه کاملا مقابل ایشان، سال گذشته جناب آقای مهدی طائب فرموده بودند «مشایی مرتاضی بسیار قوی است» و ریاضتهای شدید او را «نمازهای سه ساعته» و «هر روز روزه بودن» عنوان کرده بودند! (+)
دلیل سوم اینکه جناب آقای صفار گویا فراموش کردهاند که رهبری سال 88 فرمودند: «اینکه در دادگاهها از قول یک متهمى چیزى راجع به یک کس دیگرى گفته میشود، من این را بگویم که این، شرعاً حجیت ندارد. بله، متهم هرچه دربارهى خود در دادگاه بگوید، این حجت است. اینکه بگویند در دادگاه دربارهى خودش اگر اعترافى کرد، حجت نیست، این حرف مهملى است، حرف بىارزشى است؛ نه، هر اقرارى، هر اعترافى، شرعاً، عرفاً و در نزد عقلا در یک دادگاه در مقابل دوربین، در مقابل بینندگان میلیونى که متهم علیه خود بکند، این اعتراف مسموع است، مقبول است، نافذ است؛ اما علیه دیگرى بخواهد اعترافى کند، نه، مسموع نیست. فضا را نباید از تهمت و از گمان سوء پر کرد. قرآن کریم میفرماید: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا»؛ وقتى میشنوید که یکى را متهم میکنند، چرا به همدیگر حسن ظن ندارید؟ تکلیف دستگاه اجرائى و قضائى به جاى خود محفوظ است. دستگاههاى اجرائى باید مجرم را تعقیب کنند، دستگاههاى قضائى باید مجرم را محکوم و مجازات کنند؛ با همان روشى که ثابت میشود و در قوانین اسلامى و قوانین عرفى ما هست و هیچ هم در این زمینه نباید کوتاه بیایند؛ اما مجازات مجرم که از طرق قانونى جرم او ثابت شده است، غیر از این است که به گمان، به خیال، به تهمت، یکى را متهم کنیم، بدنام کنیم، توى جامعه دهن به دهن بگردانیم. اینکه نمیشود. این فضا، فضاى درستى نیست.» به نظرم اگر ایشان این جمله رهبری را فراموش نکرده بودند، نباید به این راحتی میگفتند: «بعضی از رفقایشان بعد از دستگیری، اعتراف کردند که گاهی در طول یک مسافرت میدیدم که اینها یک رکعت نماز هم نخواندهاند؛ میگویند ما به آنها گفتیم که ما فکر میکردیم شما با این ارتباطی که با ناحیه مقدسه دارید نسبت به نماز مراقبت دارید، اما آنها جواب دادند که ما به مرحلهای رسیدیم که از این چیزها عبور کردیم.»
دلیل چهارم اینکه تعجب کردم از اینکه وقتی ایشان به آقای شریف زاده به راحتی تهمت «فاسد» میزنند، هیچ واکنشی از سوی مسئولینی که وظیفه دارند دیده نمیشود؛ حال آنکه اگر این قضیه برعکس اتفاق میافتاد احتمالا واکنش مسئولین متفاوت بود!
همیشه اعتقاد داشتهام که «یکى از چیزهایى که به پا گرفتن فکر غلط کمک مىکند، برخورد غیرفکرى با آن است.» (+) و اینگونه برخوردها با جریان موسوم به انحرافی را کمک به ترویج آن میدانم که در پستهای مختلف به آن پرداختهام. (+)، (+)، (+) و (+) به نظرم بهترین راه مقابله با فکرهای غلط، تبیین است که در یادداشتهای مختلف تلاش خود را در این جهت به کار بستهام. (+)، (+)، (+)، (+) و (+)
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بعد نوشت: (28 خرداد: ساعت 18) دقایقی پیش متن کامل سخنرانی جناب آقای صفار در خبرگزاری فارس منتشر شد. آن قسمت سخنرانی ایشان راجع به کسی که یک رکعت نماز نمیخواند بود، راجع به مشایی نبوده و راجع به مدعیان ارتباط با امام زمان بوده است! ما بقی نقد من به ایشان کماکان پابرجاست.
هیچوقت ناشر شدن راحت نیست اما ناشر ماندن هم سهل و آسان نیست.
امروز منبع کمیاب در جهان انتشارات، زیرساختها نیستند بلکه مخاطبان هستند! در رقابت برای جلب خوانندگان بیشتر، وبلاگنویسان در کنار تولید محتوای خوب باید بتوانند آن محتوا را در مقابل دید مردم قرار دهند. سوال این است که «اگر شما یک وبلاگ نوشتید ولی هیچکس آن را نخواند، آیا شما واقعا وبلاگنویس هستید؟»
خوشبختانه ابزارهایی برای رساندن مطالب به مخاطبین در حال ظهور هستند. گرچه اگر مطلب شما به قدر کافی جذاب باشد، میتواند خوانندگان را جذب کند اما 5 ابزار زیر به ما کمک میکند که با فشار یک دکمه مخاطبین بیشتری را جذب نماییم.
1. outbrain: توزیع تیتر
Outbrain از جهات بسیاری شبیه Google Adwords برای محتواست. ناشران، یک خوراک (RSS feed) برای محتواهای خود تدارک میبینند و لینکهای شخصی را ارسال میکنند، آنگاه outbrain تیترهایی در انتهای مطالب سایتهای بزرگ تحت عنوان «اسپانسر» و یا «لینکهای مرتبط» تولید میکند.
ناشران به ازای هر کلیک چند سنت پرداخت میکنند و تیم بازاریابی outbrain ادعا میکند که رابطه ترافیک تولید و مشاهده صفحه در موتورهای جستجو و شبکههای اجتماعی 44 درصد بهتر میشود.
Outbrain به تازگی یک بستر خودخدمت (self-serve) راهاندازی کرده است که به کسبوکارهای کوچک و وبلاگها اجازه میدهد تا به راحتی بتوانند تیترهای خود را توزیع نمایند.
2. SimpleReach: توزیع محتوای پیشنهادشده
SimpleReach به ناشران کمک میکند تا محتواهایی را که بیشترین ترافیک را در شبکههای اجتماعی داشتهاند، بیابد. اسلاید، محصول اصلی سیمپل ریچ، ابزاری است که سطوح بیشترین اشتراکگذاشتههای یک ناشر را بایگانی میکند و کاربران را تشویق به اشتراکگذاری آنها میکند. همچنین به ناشران اجازه میدهد که محتواهای اجتماعی خود را در سایر سایتهای نشردهنده، توزیع کنند.
کار در اسلاید به این شکل است که سیمپل ریچ آن دسته از سیگنالهای اجتماعی که به طور فزاینده و به شدت مهم هستند را میفهمد که ترافیک بیشتر ناشران را به آن سمت هدایت میکند. آنها اعتقاد دارند که «تنظیمات خودتان را برای موفقیت به عنوان یک ناشر باید با تمرکز شدید بر بهرهگیری از کانالهای اجتماعی آغاز کنید.»
3. ARC: توزیع خط خبری
ARC مخفف کلمات Access، Reach و Connect است. ARC پلتفرمی است که همه ابزارها را یک جا (All-in-one) به صورت اتوماتیک در اختیار میگیرد تا متن و تولیدات چندرسانهای را در خط خبری شبکههای اجتماعی، بیش از 100 سایت ویدئو و حدود 6 هزار رسانه توزیع کند.
برای آن دسته از ناشران که میخواهند سبک توزیع آزاد داشته باشند، به نظر میرسد ARC میتواند انعطافپذیری لازم را مهیا کند تا کاربران اجازه داشته باشند به صورت پویا محتواهای توزیع شده را به روز کنند.
4. Zemanta: توزیع لینک
Zemanta یک موتور توزیع لینک هوشمند است که با تجزیه و تحلیل پستهایی که وبلاگنویسان منتشر کردهاند، عکسها و لینکهای مرتبط با آنان را پیشنهاد میدهد تا به پست خود اضافه کنند. مدیر بازاریابی Zemanta ادعا میکند که 75 هزار وبلاگنویس به صورت فعال از این ابزار استفاده میکنند.
5. TubeMogul OneLoad: توزیع ویدئو
خود TubeMogul میگوید که «قویترین ابزار توزیع ویدئوی موجود است». آیا این مبالغه است یا نه؟ این ابزار رایگان، انعطافپذیر و قدرتمند است. به طور خلاصه، onload به کاربران این امکان را میدهد که یک بار یک ویدئو را آپلود کنند و سپس شاهد باشند به صورت اتوماتیک در شبکههای اجتماعی و شبکههای ویدئو در حال توزیع است. همچنین این امکان به کاربران داده میشود تا میزان موفقیت ویدئو خود و تجزیه و تحلیل آن را مشاهده کنند.
• این متن ترجمه مقالهای از این سایت است.
دیروز همه دیدیم که تظاهرات صدها هزار نفری مردم بحرین با دعوت «شیخ عیسی قاسم» با عنوان «لبیک یا بحرین» با هدف اینکه حکومت فرقهای نباید در بحرین باشد، چگونه انجام گرفت و رژیم آل خلیفه چگونه قصد سرکوب آنان را داشت.
خبرگزاری نسیم گفتگویی با مسئول دفتر رسانهای پلیس بحرین انجام داده و او گفته که «نمیدانیم چند نفر به خیابانها آمدند اما هر کسی که خیابانها را اشغال کرده بود اوباش است.»!
اوباش نیمی از جمعیت یک کشور هستند یا اوباش آن دسته از ارتش عربستان سعودی هستند که خاک کشور بحرین را اشغال کردهاند و به سرکوب مردم میپردازند؟