قوانین حریم خصوصی یا دسترسیهایی که سایتها و برنامهها با یک تأیید کلی از ما میگیرن رو میخونید؟ عموما خیلی طولانی هستن و سریع رد میکنیم تا به دکمه «تأیید» برسیم. چون راه منعطفتری هم معمولا وجود نداره. مثل فرم رضایت قبل از عمل جراحی میمونه که مجبوریم امضا کنیم.
نویسنده کتاب «استراتژی، رهبری و هوش مصنوعی در زیستبوم مجازی» از مقایسه جالبی برای این پدیده استفاده کرده:
شرایط و ضوابط پیپل (paypal یک سامانه انتقال وجه الکترونیکی است) ۳۶ هزار و ۲۷۵ کلمه است که از نظر تعداد کلمات از هملت شکسپیر بیشتر است!
* این سلسله یادداشت در خبرگزاری مهر منتشر میشود.
در یادداشتهای قبلی پس از ضرورت توسعه نشر دیجیتال، در مورد چالشهای قانونی، چالشهای اقتصادی و سپس چالشهای فرهنگی - اجتماعی سخن رانده شد. در این یادداشت چالشهای بین المللی در توسعه نشر الکترونیک مورد نظر است که به صورت مختصر و مفید بیان میشود:
- سطح دیپلماسی فرهنگی
سطح دیپلماسی فرهنگی ایران نسبت به ظرفیتهای بینظیر فرهنگ غنی آن، بسیار نازل است. ما نه از ظرفیتهای ایرانِ فرهنگی در حوزه تمدنی ایران بهرهای میبریم و نه از ظرفیتهای کشورهای اسلامی درست استفاده میکنیم. حتی بسیار پیش آمده که با وجود اینکه پیروزیهای سیاسی در برخی کشورها نصیب ما شده است اما نتوانستهایم بهرهبرداری فرهنگی لازم را انجام دهیم. مثلا با وجود اینکه در عراق، لبنان و سوریه عمق استراتژیک خوبی از نظر سیاسی ایجاد کردهایم اما بعد از مدتی به دلیل عدم فعالیتهای فرهنگی مؤثر، همان پیروزیها هم کمرنگ میشود.
مجموعهای از دلایل باعث بهوقوع پیوستن این مهم شده است. به جز اینکه حوزه نشر، جذابیت آنچنانی برای دیپلماتهای ما ندارد، عدم هدفگذاری مخاطب جهانی در بین ناشران ایرانی و ناکافی بودن شناخت آنان از فضای بینالمللی به آن دامن میزند. همچنین به دلیل نپیوستن ایران به کنوانسیون برن، ناشران ایرانی در دنیا جدی گرفته نمیشوند. به همین دلایل است که مشاهده میشود عموما فعالیتهای ایران در حوزه نشر هم فعالیتهای حاکمیتی است که با عموم مردم در سراسر دنیا ارتباط چندانی برقرار نکرده است.
با توجه به هزینههای زیاد چاپ و توزیع به سایر کشورها و البته شرایط تحریم، نشر الکترونیک میتواند به عنوان یک فرصت برای تسهیل دسترسی به عموم مردم در کشورهای هدف شناخته شود.
- رشد شتابان فناوری
رشد شتابان فناوری در دنیا باعث فاصله گرفتن بیشتر کشور از اثرگذاری جهانی در رقابت با کشورهای پیشرفته خواهد شد. ما معمولا در سخت افزار حرفی برای گفتن در دنیا نداریم و در نرم افزار نیز هر چند اوضاع خیلی بهتری داریم اما خلاقیت و نوآوری در این بخش کمتر مشاهده شده و بیشتر مقلدهای خوبی هستیم.
بسیاری از ناشران ایرانی، شناخت خوبی از فرصتهای نشر الکترونیک برای دسترسی به مخاطبان خارجی ندارند و پلتفرمهای ایرانی هم با پلتفرمهای روز دنیا فاصله بسیاری دارند و توان رقابت با پلتفرمهای جهانی را در کشورهای دیگر ندارند.
- رقبای قدرتمند
در دنیا رقبای قدرتمندی داریم که برای ورود به بازار جهانی، ناگزیر از رقابت با آنها هستیم. به طور مثال در صنعت کتاب الکترونیک، آمازون در اکثر کشورهای دنیا دارای شبکه توزیع گسترده و امکان تبلیغ مناسب است و رقابت با شرکتی که به تنهایی بیش از نیمی از گردش مالی فروش کتاب الکترونیک در جهان را به خود اختصاص داده است، کار راحتی نیست. تعیین راهبردهایی برای انتخاب مخاطب هدف، انتخاب موضوعات خاص که نقاط قوت ما در جهان محسوب میشود و امثالهم میتواند به این نبرد نامتوازن سر و شکل بهتری دهد، به شرط آنکه اراده کنیم.
- تحریمها
تحریمهای ظالمانه بینالمللی باعث میشود نه تنها به دلیل عدم پیوستن ایران به کنوانسیون برن، ناشران بینالمللی در خرید و فروش امتیازات کتب و محتواهای گوناگون ما را جدی نگیرند؛ بلکه به دلیل قوانین سفت و سخت تحریمی، از هر گونه فعالیت با ناشران ایرانی بهراسند. ناشران خارجی حتی از فروش امتیاز به ناشران ایرانی سر باز میزنند، زیرا دریافت پول از یک شرکت ایرانی مخصوصا وابسته به دولت میتواند جریمههای سنگینی برای آنها داشته باشد.
ایجاد کنوانسیونهای جدید با کشورهای عضو جنبش عدم تعهد یا عضو سازمان کشورهای اسلامی میتواند کمی شرایط را بهبود بخشد. ضمن آنکه ثبت شرکتها و انتشارات در کشورهای دیگر، میتواند راه حل موقتی باشد که در عرضه نشر الکترونیک به دلیل دسترسی راحتتر به مخاطب نهایی یاریگر باشد. به طور مثال، ناشران به جای آنکه امتیاز اثر خود را به ناشری خارجی به سختی بفروشند، با انتشار کتب خود در پلتفرمهای کتاب الکترونیک در دنیا، بتوانند محتوای خود را به مخاطبهای بین المللی عرضه کنند.
- چالش ما در کشورهای فارسی زبان
حوزه نفوذ فرهنگی ایران در کشورهای فارسی زبان همسایه که همواره شیفته ادبیات و شعر فارسی هستند یکی از فرصتهای بینظیر برای رشد و توسعه کتاب الکترونیک است اما دو چالش جدی در این مسیر وجود دارد. یکی رسمالخط متفاوت آنها در نگارش کلمات است و دیگری زیرساختهای ضعیف در حوزه دیجیتال و پرداختهای بانکی.
برای چالش اول پیشنهاد ورود کتب صوتی خوب فارسی به بازار کشورهای فارسیزبان وجود دارد، و برای چالش دوم، یا باید منتظر توسعه بهتر زیرساختهای دیجیتالی آنها بمانیم یا به طور مثال اپراتورهای ما شروع به خدمترسانی مناسب در آن کشورها کنند.
طبیعتا هیچ فعالیت بینالمللی از طرف ما نباید همراه غفلت از زبان فارسی باشد و باید توجه جدی برای توسعه و پیشبرد قدرت زبان فارسی در آن انجام شود.
با خبر هستیم از مسائل بسیاری که در حوزه مسئولیتمان رخ میدهد، اما کاری نمیکنیم.
آیا لازم است حتما کاری کنیم؟ ممکن است بله و ممکن است خیر!
ولی اگر وقتی فریاد طرف در رسانه بلند شد و تعدادی دیگر به همراهیاش برخاستند، تغییر رفتار دادیم و کاری کردیم، یک جایی از توحیدمان میلنگد.
اگر به جای اینکه از خدا بترسیم، از قدرت رسانه ترسیدیم؛
اگر به جای اینکه دنبال حق باشیم، دنبال محبوبیت بودیم؛
اگر به جای اینکه کار درست را انجام دهیم، تصمیم لحظهای برای از سر باز کردن مسئولیت گرفتیم؛
اگر به همین راحتی میتوانند اولویتمان را عوض کنند؛
و هزاران اگر دیگر...
وای بر ما!
موحد چه در پای ریزی زرش
چه شمشیر هندی نهی بر سرش
امید و هراسش نباشد ز کس
بر این است بنیاد توحید و بس
#سعدی
این سلسله یادداشت در خبرگزاری مهر منتشر میشود.
در یادداشتهای قبلی پس از ضرورت توسعه نشر دیجیتال، در مورد چالشهای قانونی و سپس چالشهای اقتصادی سخن رانده شد. در این یادداشت چالشهای فرهنگی – اجتماعی در توسعه نشر الکترونیک مورد نظر است که به صورت مختصر و مفید بیان میشود:
- ارزش نبودن مطالعه در میان مردم
مطالعه در میان مردم «ارزش» نیست. در محیط خانواده، دوستان، مشاغل و سایر شبکههای انسانی، مطالعه کتاب به ارزش تبدیل نشده است. ثروت، ارتباطات و قدرت در جامعه ما ارزش بیشتری دارند و در جایی که مرتبط با کسب دانش است، مدرک به جای کتابخوانی اولویت بیشتری دارد! در مراودات روزانه مردم، عدم مشاهده یک برنامه تلویزیونی یا نداشتن حساب کاربری در یکی از شبکههای اجتماعی شاید یک ضعف بزرگ به حساب بیاید و مردم تحت تأثیر «اثر شبکهای» مجبور به دیدن آن برنامه تلویزیونی و یا ایجاد حساب کاربری در آن شبکه اجتماعی بشوند، اما این وضعیت در مورد مطالعه کتاب رخ نمیدهد.
- وضعیت سواد رسانهای مردم
وضعیت سواد رسانهای مردم در ایران مطلوب نیست. آخرین آمار رسمی، حکایت از نمره ۱۲ از ۱۰۰ سواد رسانهای مردم دارد. یکی از اثرات مهم پایین بودن سطح سواد رسانهای، عدم مدیریت مصرف رسانهای است. مردم بر مصرف رسانهای خود مدیریت ندارند و به دلیل استفاده بیشتر از رسانههای سطحی، ذائقه آنان روز به روز تحلیل میرود. به همین دلیل است که از مردم میشنویم که برای مطالعه کتاب «فرصت کافی» ندارند اما همین افراد برای گشتوگذار در شبکههای اجتماعی و یا پیامرسانهای موبایلی فرصت دارند. البته که رسانهها هم در این زمینه کمکاری کردهاند و فرصتهای نشر الکترونیک برای عموم مردم به اندازه کافی تبیین نشده است.
- فرهنگ شفاهی و نبود عادت مطالعه مردم
یکی دیگر از چالشها که شاید بیش از سایر چالشها در رسانهها و میان نخبگان گفته میشود، فرهنگ شفاهی مردم است که عادت به مطالعه در میان عموم را ایجاد نکرده است. قول مشهور انتقال مردم ایران از کهکشان شفاهی به کهکشان رادیو و تلویزیون که دکتر محسنیان راد ارائه کرده است، مورد تأیید اکثر کارشناسان است. شرط لازم کتابخوانی، با سواد بودن است، حال آنکه تا همین چند دهه قبل، بیش از نیمی از مردم ایران بیسواد بودهاند و به همین دلیل انس با کتابخوانی بیش از آنکه یک فرهنگ همگانی باشد، یک فرهنگ نخبگانی و طبقه روشنفکری تعریف میشود.
- متکثر شدن سبک زندگی
به وجود آمدن طبقات جدید اجتماعی، که البته به اعتقاد کارشناسان منشأ اقتصادی دارد اما نتیجه فرهنگی و اجتماعی بروز داده است، باعث به وجود آمدن دغدغه، نیاز و ذائقه جدید در میان مخاطبان شده است. صنعت نشر و به ویژه نشر الکترونیک نباید به این تغییرات بیتوجه باشد.
طی سالهای گذشته طبقه متوسط شهری، با نوسانات مختلفی مواجه بوده است. تقریبا در طول دهه هشتاد، با توجه به بالا رفتن قدرت خرید مردم، طبقه متوسط از نظر اقتصادی در جامعه رشد پیدا کرد اما از نظر فرهنگی، فرهنگسازی لازم برای چگونگی هزینهکرد صحیح برای رشد جامعه انجام نشده بود. در طول دهه نود، قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرد و بخشی از طبقه متوسط، مجددا به طبقه فرودستان کوچ کردند اما با مصرف رسانهای متفاوت! با توجه به اثرات رسانههای نوین به ویژه بر نوجوانان و جوانان، در حال حاضر افرادی در کشور مشاهده میکنیم که از نظر اقتصادی، طبقه متوسط شهری نیستند اما از نظر فرهنگی – اجتماعی در این گروه دسته بندی میشوند، در حالی که از این نظر هم فرهنگسازی لازم انجام نشده است.
سلایق گوناگون و البته سطحی این دسته از افراد که در سند داخلی شورای عالی انقلاب فرهنگی به «همهچیزخواری فرهنگی» تعبیر شده است، نیاز به برنامه ریزی جدی دارد. در سالهای اخیر با درصد قابل توجهی از طبقه متوسط شهری مواجهیم که هم موسیقی سنتی گوش میدهد و هم پاپ و هم رپ و راک؛ آن هم درست در یک روز و در یک شرایط از نظر روحی. این اتفاق با درجه پایینتری از حساسیت در مورد کتاب هم در حال وقوع است. نیازهای این طبقه سطحی شده است و بسیار متنوع و متغیر.
- پیر شدن جمعیت
پیر شدن جمعیت یک آفت برای هر جامعه است. پیر شدن جمعیت یعنی کاهش خلاقیت و اهمیت خلاقیت در صنایع خلاق نیاز به بازگویی ندارد. البته در نشر الکترونیک ایران با توجه به نوپا بودن صنعت و جوان بودن جمعیت کشور در حال حاضر، خطر پیر شدن جمعیت خیلی به چشم نیاید اما در میان مدت تعداد مخاطبان بالفعل این صنعت رو به کاهش خواهد بود. در خط مشیگذاری توسعه صنعت کتاب الکترونیک نباید از این مؤلفه غفلت کرد.
#کارآفرینی خیلی از آدم وقت میگیره. باید تک تک اجزا رو بسازی و #فرهنگ_سازمانی رو شکل بدی و تیمی که دور هم جمع کردی رو به #سازش و #همافزایی برسونی. باید حواست به #کیفیت و #کمّیت محصول یا خدمتت باشه که اقبال #مخاطب یا #مشتری نصیبت بشه. باید حواست به تغییرات پرسرعت محیط باشه، مخصوصا که راهاندازی همزمان با شروع #کرونا باشه و در عرض چند ماه اول ناگهان #دلار دوبرابر بشه و شیب #تورم تند بشه و هزینهها زیاد بشه و تازه #قانون الزام کنه #حقوق پرسنل خیلی بیشتر از پیشبینیات در برنامه #کسبوکار افزایش پیدا کنه.
اگه صنعتی که در اون مشغولی، جزو #محصول یا #خدمت ضروری مردم هم نباشه که دیگه بدتر؛ در شرایط سخت اقتصادی، #درآمد هم کمتر از پیشبینی میشه چون مردم پولشون رو صرف ضروریات میکنن.
این یعنی #هزینه بیشتر و #درآمد کمتر از پیش بینی. همه اینا باعث میشه خیلی بیشتر وقت بذاری تا #کارآفرینی با شکست مواجه نشه.
اما به عنوان کسی که اینو #تجربه کردم عرض میکنم: با همه سختیها از #مطالعه #کتاب تخصصی مرتبط با صنعت یا رشته خودتون غفلت نکنید که سرعت تغییرات تخصصی، مخصوصا در صنایعی که به نحوی به #عصر_دیجیتال ربط دارند، خیلی زیاده.
اگه خواب غفلت به بهانه #اجرا نصیبمون بشه، ضرر بدی میکنیم.