فکر میکنم بیش از یک سال است که کتابخوانهای الکترونیک رنگی به بازار عرضه شدهاند. از #اونیکس_بوکس گرفته تا سایر برندها. اما #آمازون هنوز ورودی به عرصه کتابخوانهای رنگی مبتنی بر فناوری #جوهر_الکترونیک نداشته. اینکه آمازون تا چه زمانی احتیاط میکنه و منتظر میمونه تا بقیه برندها به آزمایش بازار و اصلاحات احتمالی بپردازند یک سوال جدی است. احتیاط بیش از حد آمازون میتونه منجر به کاهش سهم آمازون از بازار #کتاب_الکترونیک بشه. به نظرم آمازون در سال ۲۰۲۱ باید یک تصمیم جدی در این مورد بگیره.
گفتگو با برنامه هفت اقلیم رادیو فرهنگ.
از اینجا بشنوید.
حضور در رونمایی کتاب آشوب در کاخ سفید
پخش زنده از رادیو فرهنگ
اینجا ببینید.
شروع سال میلادی هر سال در شبکه اجتماعی گودریدز، تعداد کتابهایی که میخواهم در سال آینده مطالعه کنم را هدفگذاری میکنم. این چالش کمک میکند که برای خواندن و مطالعه بیشتر ترغیب شوم و میزان مطالعه سایر دوستانم را بدانم. احتمالا بسیاری از مخاطبان این وبلاگ هم در این چالش در گودریدز شرکت میکنند.
امسال نسبت به سال قبل ۲۶ کتاب کمتر خواندم و عدد ۶۶ کتاب در سال را ثبت کردم اما از این بابت ناراحت نیستم. هم در نشر صاد به فضل الهی کارهای بزرگی انجام شد که زمانم نسبت به سالهای قبل را محدودتر کرد و هم اینکه نگارش ۲ کتاب را آغاز کردهام که ان شالله طی ماههای آینده منتشر خواهد شد.
چالش مطالعه من طی ۷ سال گذشته به این صورت بوده است:
سال ۲۰۱۴: ۲۷ کتاب از ۴۰ کتاب
سال ۲۰۱۵: ۲۵ کتاب از ۴۰ کتاب
سال ۲۰۱۶: ۴۷ کتاب از ۶۰ کتاب
سال ۲۰۱۷: ۳۶ کتاب از ۸۰ کتاب
سال ۲۰۱۸: ۶۶ کتاب از ۸۰ کتاب
سال ۲۰۱۹: ۹۲ کتاب از ۱۰۰ کتاب.
سال ۲۰۲۰: ۶۶ کتاب از ۱۰۰ کتاب.
برای سال آینده هم بعد از مشورت با دوستان خوبم در کانال تلگرامی و صفحه اینستاگرامیام عدد ۸۰ کتاب را انتخاب کردهام. به نظرتان هدفگذاری معقولی است؟
* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره ۵۱ ماهنامه مدیریت رسانه منتشر شده است.
هیچ رسانهای را نمیتوان بدون مخاطب تصور کرد. از رسانههایی مانند دود و آتش در دوران قدیم گرفته تا چاپ و رادیو و تلویزیون و پس از آن تا رسانههای نوین؛ همه و همه به دنبال اثرگذاری روی مخاطب و انتشار اطلاعات و دانش برای مصرف مخاطب بودهاند.
پرسش این است که مخاطب در اسناد بالادستی هر رسانه چگونه انتخاب میشود؟ چگونه رسانهای به دنبال مخاطب عام ملی است، رسانهای دیگر به دنبال مخاطب تخصصی و رسانهای دیگر به دنبال مخاطب محلی؟ آیا انتخاب دایره مخاطبان به نوع مالکیت دولتی، عمومی، خصوصی رسانه بستگی دارد یا به نوع محتوای یک رسانه یا موضوعات آن؟ آیا قدرت مالی یک رسانه تعیین میکند که یک رسانه چه وسعتی از مخاطبان را مخاطب هدف خود بداند؟ حتما باید یک رسانه ابتدا محلی و سپس ملی و منطقهای و بین الملی باشد؟ آیا گستره جغرافیایی یا تعداد مخاطبان تعیین میکند که یک رسانه «اعتماد» را سرلوحه کار خود قرار دهد یا «سرعت» را؟ در کدام دسته بندی مخاطبان «صمیمیت» مهمتر است و در کدام یک «رسمیت»؟ اینها سوالاتی است که هر مدیر رسانهای باید از خود و از همکاران خود در رسانه بپرسد و برای آنان پاسخهای معقول و منطقی بیابند.
اما سخن اصلی این یادداشت این است که به نظر میرسد رسانههای ما به فضای بین المللی نگاه جدی ندارند. نگارنده منکر تلاشهای رسانههای حاکمیتی، دولتی و حتی بخش خصوصی در سطح فراملی نیست اما میدانیم که همه این تلاشها درخور نام ایران و به ویژه در زمانه گام دوم انقلاب اسلامی نیست. بیش از ۴۰ سال از قطع وابستگی ایران به قدرتهای جهانی میگذرد و باید کم کم مهیای ارائه حرفهای نو، معقول و پیش رونده در فضای بین المللی شویم. رسانهها در ساخت تمدن آینده اسلامی نقش مهمی دارند و غفلت از تربیت مدیران رسانهای با نگاه بین المللی، این مسیر حتمی را با دشواریهای بسیار روبرو خواهد کرد. حتما در مسیر ساخت تمدن نوین اسلامی، فقط رسانههای دولتی بازیگر نیستد و نیازمند رسانههای مردمی و خصوصی در تمامی حوزهها هستیم اما آیا مدیران رسانهای کافی در اختیار داریم؟ هم اساتید رشته مدیریت رسانه باید نگاه دانشجویان و ضرورت توجه به این مسئله را متذکر شوند و هم دانشجویان باید با باور این مسئله، به دنبال جستجو و علمآموزی در این حوزه باشند و هم اینکه خط مشیگذاران و قانونگذاران کشور حمایتهای لازم برای اندوختن تجربه در کنار کسب علم را فراهم کنند. سوالاتی که در این یادداشت مطرح شد، فقط نقطه شروع سوالاتی است که هر مدیر رسانهای باید از سازمان تحت مدیریت خود بپرسد و مسیر آن را تعیین کند.