پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۴۹۷ مطلب با نشانه «یادداشت» ثبت شده است

یادداشت

خلاف شرع، اخلاق و عقل سیاسی!

در روزهای گذشته انتشار فیلم مربوط به فحاشی یک بسیجی به فائزه هاشمی در شهر ری، واکنش‌های مختلفی را در پی داشت. یک عده از روی دلسوزی (!) و به دلیل تنها نگذاشتن دوست قدیمی خود در این شرایط سخت، از او حمایت کردند؛ عده‌ای دیگر به خاطر کینه‌ای که از فائزه هاشمی به دلیل اتهامات او داشتند، به حمایت از شخص فحاش پرداختند؛ دسته‌ای دیگر از روی دلسوزی برای انقلاب و جمهوری اسلامی این عمل را تقبیح کردند و جدای از زشتی دشنام، این عمل را موجب تبلیغات منفی علیه بسیج و طرفداران نظام دانستند؛ گروهی دیگر نیز فرصت را مناسب دیدند تا با تعمیم دادن این عمل به تمام بسیجیان، به امت حزب الله و نظام بتازند.
اما دو نکته در این ماجرا برای من جالب بود:
یکی اینکه زشتی عمل ناسزا برای همگان مشخص و واضح است. این ناسزا از سوی هر کس باشد، ناپسند و مورد تقبیح است. دوستانی که میخواستند ناسزاهای این بسیجی را با ناسزاهای قبلی مخالفان مقایسه کنند، به این فکر نکردند که اخلاق در اسلام نسبی نیست و عمل زشت از سوی هر کسی باشد، ناپسند است؟ ناسزاهای این بسیجی، صرف فحش بودن همانقدر زشت است که ناسزاهای مخالفان! اما با این تفاوت که گناهی که با ناسزای بسیجی همراه است، این است که منجر به تبلیغات منفی علیه جمهوری اسلامی شده است و گناهی که همراه ناسزای مخالفان است، این است که حرمت مقدسات را شکسته‌اند.
دوم اینکه گذشته از عمل زشت ناسزاگویی و هتک حرمت، چگونگی انتشار اولیه این فیلم مورد سؤال است. آن طور که از فیلم مشخص است، شخص فیلمبردار یکی از دوستان بسیجی فحاش است. سؤال این است که با چه استدلال عقلی و سیاسی این فیلم منتشر شده است؟ آیا آنان متوجه این امر نبودند که انتشار این فیلم می‌تواند چه تبلیغات منفی‌ای علیه نظام و بسیج داشته باشد؟ آیا آن‌ها واقعا فکر می‌کردند که پخش این فیلم، منجر به نتیجه‌ای مثبت برای جمهوری اسلامی خواهد بود؟
جملات امروز مقام معظم رهبری در دیدار با خبرگان، توصیه‌ای به گروه‌های مختلف از کسانی است که در این قضیه، موضع‌گیری کردند:
«فضاى اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکى از آن چیزهائى است که اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضاى هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسى است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرأت، هیچ اشکالى ندارد؛ اما دور از هتک حرمتها و اهانتها و فحاشى و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته میکند و اعصاب آرام جامعه را به هم میریزد – که امروز احتیاج به این آرامش هست – خداى متعال را هم از ما خشمگین میکند. من میخواهم این پیامى باشد به همه‌ى آن کسانى که یا حرف میزنند، یا مینویسند؛ چه در مطبوعات، چه در وبلاگها. همه‌ى اینها بدانند، کارى که میکنند، کار درستى نیست. مخالفت کردن، استدلال کردن، یک فکر سیاسى غلط یا یک فکر دینى غلط را محکوم کردن، یک حرف است، مبتلا شدن به این امرِ خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سیاسى، یک حرف دیگر است؛ ما این دومى را به طور کامل و قاطع نفى میکنیم؛ نباید این کار انجام بگیرد. متأسفانه بعضى این کار را میکنند. من بخصوص به جوانها توصیه میکنم. بعضى از این جوانها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبى هم هستند، اما خیال میکنند این وظیفه است؛ نه، من عرض میکنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است.
البته از نفوذها، از اغواهاى شیطانى دشمنان، از دخالتهاى دشمنان هم نباید غفلت کرد. همان طور که امام بارها میفرمودند، گاهى اینجور افراد وارد اجتماعات پرشور و مؤمن و مخلص میشوند و آنها را به یک سمتى و یک حرکتى میکشانند؛ از این هم نباید غفلت کرد؛ هم غفلتهاى ناشى از احساساتى شدن، هم ناشى از ندیدن دستهاى دشمن. بنابراین من بخصوص از جوانها میخواهم که نگذارند این فضاى غیبت و تهمت و فحاشى و هتاکى و شکستن حرمتها ادامه پیدا کند. وقتى که ادامه پیدا کرد، طبعاً همان طور سرایت هم میکند – مثل بیمارى مسرى – ناگهان مى‌بینید مثلاً در نمازهاى جمعه که محل خشوع و ذکر و توجه است، یک چنین چیزهائى گاهى احیاناً دیده میشود، که غلط اندر غلط است. انسان اگر چنانچه آن خطیب نماز جمعه را قبول ندارد، خب، اصلاً پاى خطبه‌اش نمى‌نشیند، به او اقتداء هم نمیکند، مى‌آید بیرون. یا حتّى گاهى اوقات در درسها، در محیطهاى علمى و درسى از این چیزها دیده میشود؛ که اینها غلط است، مضر است و مخالف مصلحت انقلاب است؛ اینها همان ضربه زدن و شکاف ایجاد کردن و تَرک‌دار کردن هیئت عظیم و شفاف و باشکوه نظام اسلامى است که دارد با قدرت حرکت میکند و پیش میرود.
من به بزرگان هم نصیحتى بکنم. این نصیحت به جوانها بود، پیرها هم محتاج نصیحتند؛ آنها هم باید توجه کنند. مواضع درست گرفتن، حرف درست زدن، تحت تأثیر خبرهاى دروغ قرار نگرفتن، این هم وظیفه است. هزاران نفر در نظام اسلامى دارند محض رضاى خدا زحمت میکشند و تلاش میکنند و شب و روز خودشان را میکُشند، براى اینکه طبق حرکت اسلامى یک کارى انجام بگیرد، نظام اداره شود، وظائفِ بسیار سنگین انجام بگیرد؛ اما انسان یک خبر دروغى را بشنود، بنا کند همه‌ى اینها را زیر سؤال بردن – مسئولین دولتى را، دیگران را، دیگران را – این هم مصلحت نیست، این هم خلاف است. هم جوانها باید مراقبت کنند، هم پیرها باید مراقبت کنند. ما، هم در جوانى‌مان احتیاج به نصیحت داریم، هم حالا که پیر شدیم، احتیاج به نصیحت داریم.»

این یادداشت را در ندای انقلاب هم ببینید.

یادداشت معرفی کتاب و فیلم

کتاب شاخص انقلاب اسلامی

 
کتابی که پیش رو دارید، گزیده‌ای از سخنان رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه‌ای در تبیین شاخص‌های انقلاب اسلامی از ابتدای زعامت ایشان تاکنون می‌باشد که ذیل ده عنوان شاخص ارائه شده است.
 
کتاب را می‌توانید از اینجا و همچنین ندای انقلاب دانلود کنید.
 
 
یادداشت

صلح امام حسن؛ درس ولایت‌پذیری به تاریخ

صلح امام حسن (ع) با معاویه از دشوارترین حوادثی بود که بر ائمه معصومین پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) از ناحیه «امت اسلامی» وارد شد. امام حسن (ع) بوسیله این صلح، با تحمل محنت طاقت‌فرسا به اهداف خود که «مراعات حکم خدا و قرآن و پیامبر و صلاح مسلمانان» [1] بود، نایل آمدند.

در جریان صلح، دوستداران حضرت (ع) عموماً دارای سه موضع بودند و هستند: دسته اول ایشان را به راحت‌طلبی و عافیت‌اندیشی متهم می‌کردند؛ دسته دوم از روی شور و احساس، آرزو می‌کردند که ای کاش ایشان از راه شهادت، زندگی می‌یافت و دسته سوم که جمع اندکی از مردم آن روزگار را شامل می‌شد، مطیع آن حضرت بودند.

دلایل صلح امام حسن (ع) به صورت مبسوط و مدلل در کتاب «صلح امام حسن (ع)، پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه تاریخ» مرقوم است و در این مقال نمی‌گنجد اما به عنوان اصلی‌ترین دلایل می‌توان به چند مورد اشاره کرد:

- حفظ عقیده

- زنده نگه‌داشتن شیعیان، توجه به آینده جریان شیعی و جلوگیری از نابود شدن آن

- خیانت اکثریت یاران و نزدیکان

- آشکار کردن چهره معاویه برای مردم و زمینه‌سازی قیام عاشورا

البته در کنار این دلایل، مفاد عهدنامه را می‌توان به عنوان پیروزی امام حسن (ع) در صلح ذکر کرد. پس از صلح، معاویه به سرعت مفاد عهدنامه را زیر پا گذاشت و بدینوسیله رفته رفته گرد و غبار فتنه کنار زده شد. گرد و غبار فتنه‌ای که با روی کار آمدن یزید شرابخوار و میمون‌باز به کلی از بین رفت و باعث بیداری اسلامی گردید.

درسی که شیعیان از صلح امام مجتبی (ع) باید بیاموزند، این است که مخصوصا در زمان فتنه، در امر ولی خدا نباید تشکیک کرد و باید در صلح و جنگ بدون چون و چرا از ایشان تبعیت کرد. همیشه در تاریخ اسلام انسان‌هایی بوده و هستند که از رهبر خود پیشی گرفته و افراط کرده‌اند و دسته‌ای دیگر که بخاطر شک و شبهه‌ها عقب مانده‌اند. این دو دسته همواره باعث تضعیف جبهه اسلامی و موجب سوءاستفاده دشمنان اسلام از آن‌ها بوده‌اند.

همانطور که پس از انقلاب اسلامی ایران نیز افراد و گروه‌هایی وجود داشته و دارند که در زمانی که ولی فقیه با گفتار و کردار خود سعی بر شناساندن چهره واقعی منافقین به عموم مردم را دارند، ایشان را متهم به سازش می‌کنند و زمانی که چهره منافقین آشکار شده است و عزم بر اجرای احکام الهی است، ایشان را متهم به تندروی!

در دوره آخرالزمان و زمانی که فتنه‌ها سخت و شدیدتر خواهند شد باید تمام همت ما بر این باشد تا دشمن را حتی در لباس دوست بشناسیم. شناختی که بیش از همه نیاز به بصیرت دارد و بصیرتی که دارای سه ضلع است: «هوشمندی، شناخت دین خدا و تقوا.» [2]

 

پاورقی:

[1]- صلح امام حسن (ع)، پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه تاریخ؛ گفتار نخست. نویسنده: شیخ راضی آل یاسین؛ مترجم: سید علی حسینی خامنه‌ای

[2]- آیت الله محمدتقی مصباح یزدی؛ سخنرانی در جمع ناظران شورای نگهبان؛ ششم اسفند 1389

 

* این یادداشت را می‌توانید در نسیم آنلاین ببینید.

 

یادداشت

یه نکته جالب!

 
این روزها که بلاگر و وردپرس به دلایلی فیلتره، به دلیل رعایت قانون ما هم احترام میزاریم. اما سؤال اینه که حالا که نمایش وبلاگ‌های تحت سرویس بلاگر فیلتره، چرا سیستم کنترل پنل اون فیلتر نیست و میشه پست رو ارسال کرد ولی باز هم صفحه اصلی وبلاگ به نمایش درنمیاد؟!

 

یادداشت

رسانه بی‌طرف و جاده دوطرفه!

سالها می‌گذرد از روزی که سردمداران جوامع سرمایه‌داری «رکن چهارم دموکراسی» خود را «مطبوعات و رسانه‌ها» نام نهاده‌اند. رسانه‌هایی که دعوی آزادی بیان و آزادی اطلاعات دارند و بی‌طرفی. آزادی بیانی که فقط متعلق به کسانی است که مدیر بنگاه‌های بزرگ خبرپراکنی غرب باشند و یا رابطه مستقیم و غیرمستقیم با آن‌ها داشته باشند؛ و بی‌طرفی‌ای که دیگر حرفه‌ای نیست. دیگر مانند دهه‌های قبل، رسانه‌های بزرگ نمی‌توانند ادعای بی‌طرفی کنند ولی عمل متفاوتی انجام دهند و انتظار داشته باشند مردم باور کنند. «سواد رسانه‌ای» [1] مردم جوامع مختلف و مخصوصا جهان اسلام و همچنین بخش‌هایی از جهان سوم در حال افزایش است و ترفندهای رسانه‌های بزرگ غربی توان غلبه بر آن‌ها را ندارد.
 
به عنوان نمونه بی‌بی‌سی فارسی در پرداختن به راهپیمایی 22 بهمن مردم ایران، فقط به اشاره کردن در حد یک یادداشت تحت عنوان «ایران در هفته‌ای که گذشت» بسنده کرد. سؤال این است که آیا در کنار هم قرار دادن زمان و نحوه پرداختن این بنگاه خبرپراکنی به این راهپیمایی و مابقی اتفاقات به نفع نظام سرمایه‌داری غرب، جای ابهام و شکی برای بی‌طرف نبودن این رسانه باقی می‌گذارد؟
 
جای خوش‌بینی است که روز به روز عدم بی‌طرفی این رسانه‌ها در بین عموم مردم دنیا آشکارتر می‌شود و این نکته را به ما گوشزد می‌کند که بهترین فرصت است برای اینکه بتوانیم جریان دوطرفه و چندطرفه «انتقال اطلاعات و باطن ملتها» را بهبود بخشیم. یادمان نرفته دغدغه چهار سال و نیم پیش رهبر معظم انقلاب را؛ وظیفه ما این است که نقشه راه ایشان را مبنی بر افزایش «جاده‌های دو طرفه و چندطرفه اطلاعاتی» با نگاهی عمیق، عملیاتی کنیم:
 
«من اگر یک نگاهى به وضع رسانه‏اى دنیا بکنم، نگاه من به وضع کنونى رسانه در دنیا، یک نگاه خوش‏بینانه‏اى نیست؛ این را باید به شما مدیران و برنامه‏سازان بگویم. آنچه را که رئیس محترم این اتحادیه از لحاظ پیشرفتها و اینها بیان کردند، اینها را من رد نمى‏کنم، وجود دارد؛ لیکن نگاه به وضع رسانه‏اى در دنیا، یک نگاه امیدوارکننده، دلگرم‏کننده و راضى‏کننده نیست. امروز جاده‏ى رسانه‏اى و ارتباطات، یک جاده‏ى دوجانبه و چندجانبه نیست؛ یک جاده‏ى یک‏طرفه است؛ یعنى باید گفت آنچه را که صاحبان قدرت رسانه‏اى و امپراطورى رسانه‏اى مى‏پسندند، با استفاده از علم و فناورى پیشرفته، به زوایاى دنیا منتشر و منعکس مى‏کنند. آنچه آنها مى‏پسندند، چیست؟ آن مفاهیمى که آنها مى‏خواهند منتشر کنند، چیست؟ آیا یک مفاهیم انسانى است؟ آیا برخاسته‏ى از حس فضیلت‏طلبى است؟ آیا واقعاً در آن، عدالت انسانى وجود دارد؟ چنین چیزى را ما مطلقاً احساس نمى‏کنیم. امروز امپراطورى خبرى و رسانه‏اى دنیا، تقریباً به طور کامل و نزدیک کامل، در انحصار کسانى است که آنها براى دنیا فضیلت اخلاقى، دین، ایمان، معنویت و صلح را نمى‏خواهند. همان کسانى بیشترین تسلط را بر رسانه‏هاى دنیا دارند که بزرگ‏ترین کارخانه‏هاى اسلحه‏سازى را دارا هستند؛ منهدم‏کننده‏ترین و ویران‏گرترین بمبهاى اتمى در اختیار آنهاست یا مرتبط با آنهاست؛ سیاستهاى سلطه‏جویانه جزوِ کارهاى روزمرّه و دائمى آنهاست. رسانه‏ها بیشتر در اختیار اینهاست.
 
البته امروز با پنجاه سال و بیست سال پیش تفاوت کرده است؛ ملتها و کشورهاى مستقل، به رسانه‏هایى دسترسى پیدا کرده‏اند؛ تا حدودى کار خودشان را مى‏کنند؛ اما همچنان بین آن چیزى که هست و آن چیزى که باید باشد، فاصله‏ى زیادى هست؛ یعنى همان جاده‏ى دوطرفه و چندطرفه که بتواند باطن ملتها و مفاهیم محترم در چشم ملتها را به درستى به یکدیگر منتقل کند.» [2]

پاورقی:
[1] - سواد رسانه‌ای (Media Literacy) عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آن‌ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
[2] - بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مدیران و برنامه سازان رسانه‌ای کشورهای مختلف 26/2/85
 
 
این یادداشت را در نسیم آنلاین هم ببینید.