پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدیریت رسانه» ثبت شده است

اداره هولدینگی رسانه و هم‌افزایی در آن

ادغام و گروهی شدن شرکت‌ها در صنایع مختلف چند دهه‌ای است که در دنیا به صورت جدی پیگیری می‌شود. شرکت‌ها و مؤسسات گوناگون با توانایی‌های متفاوت (از نظر مالی، تخصصی، نیروی انسانی، فنی و ...) در کنار هم قرار می‌گیرند تا با هم‌افزایی و استفاده از توان یکدیگر اثر بیشتری در بازار صنعت خود داشته باشند.

رسانه‌ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و ادغام یا فعالیت اشتراکی و گروهی آنها، اثرگذاری آنان را برای دستیابی به هدف مطلوب تسهیل می‌کند. متأسفانه ادبیات پژوهش اداره هولدینگی در کشورمان ضعیف و در بخش رسانه تقریبا نایاب است. این مقاله سعی دارد که ضمن آشنایی با مفاهیم نظری در حوزه اداره هولدینگی، کمی بیشتر در مورد اداره هولدینگی رسانه‌ها و یکی از مهم‌ترین اهداف یعنی هم‌افزایی بحث کند.

 

واژگان کلیدی: هولدینگ، مدیریت رسانه، ساختار سازمانی، هم‌افزایی.

 

این مقاله در شماره ۳۶ ماهنامه علمی تخصصی مدیریت رسانه منتشر شده است. نسخه الکترونیک این ماهنامه را می‌توانید از اینجا خریداری نمایید.

 

جریان‌سازی در فضای مجازی، با تأکید بر رسانه‌های اجتماعی

همراه کردن مخاطبان با خود، یکی از اصلی‌ترین مأموریت‌های رسانه‌ها به شمار می‌رود. رسانه‌ها بدون تأثیر بر فکر یا رفتار مخاطبان هدف، رسانه‌ای زنده نیستند و فقط شمایل یک رسانه را دارند. جریان‌سازی یکی از اهم کارهایی است که یک رسانه می‌تواند برای رسیدن به این مقصود، انجام دهد. نگارنده در این مقاله با ارائه تعریف «جریان‌سازی» و «رسانه‌های اجتماعی» به صورت خلاصه، به ارائه ابعاد مختلف جریان‌سازی و تاکتیک‌های آن می‌پردازد؛ «جنگ روانی»، «شایعه»، «انگاره‌سازی»، «اقناع» و «کمپین» از جمله تکنیک‌های جریان‌سازی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است. پژوهشگر سعی کرده است در سراسر مقاله از زاویه «رسانه‌های اجتماعی» به موضوع بنگرد.

واژگان کلیدی

جریان‌سازی، فضای مجازی، رسانه‌های اجتماعی

 

این مقاله در شماره 26 ماهنامه علمی تخصصی مدیریت رسانه منتشر شده است. نسخه الکترونیک این ماهنامه را می‌توانید از اینجا خریداری نمایید.

 

اداره هولدینگی رسانه و هم‌افزایی در آن

این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 24 ماهنامه مدیریت رسانه منتشر شده است.

 

اجتماعات بشری جهت تشریک مساعی در جهت اهداف مشابه به وجود آمده‌اند. سازمان‌ها به عنوان نوعی از اجتماعات بشری نیز ایجاد شدند تا عده‌ای برای رسیدن به هدف مشترک با هم همکاری نمایند و در یک تقسیم وظایف و سازماندهی مناسب بتوانند به سمت موفقیت رهسپار شوند؛ موفقیتی که همراه با مسئولیت اجتماعی توأمان باشد.

شتاب و گستردگی تحولات جوامع بشری بخصوص در چند دهه اخیر، کار را برای سازمان‌های مختلف سخت کرده است. سازمان‌ها باید با دیدگانی تیزبین گذشته و حال و آینده جامعه هدف خود را مدنظر داشته باشند تا بتوانند حیات خود را تأمین نمایند. اثرات پدیده‌های نوین بر سازمان‌ها و همچنین خلاقیت سایر سازمان‌ها منجر به نیازمندی سازمان‌ها به یکدیگر در طی زمان شده است؛ نیازمندی برای هم‌افزایی و به اشتراک‌گذاری توانایی‌های اساسی جهت افزایش کارآیی و اثربخشی.

یکی از روش‌های ایجاد و تقویت این هم‌افزایی، ایجاد سازمان‌های هولدینگی است. موضوع‌ ایـجاد‌ یـا‌ تـوسعه هولدینگ، زمانی مطرح می‌شود که هدف سازمان، اداره بیش‌ از‌ یک شرکت است. سازمان با هدف ایجاد تنوع در فعالیت و افزایش تـعداد شـرکت‌ها، با پیوند‌ بین‌ کسب‌وکارهای شرکت‌های تابعه، حلقه‌های مفقوده این شرکت‌ها‌ را‌ رفع و زنجیره‌ ارزش‌ را تکمیل می‌کند. در چنین شرایطی شرکت هولدینگ، برای موفقیت بیشتر شرکت‌های زیرمجموعه خود بین آنان هم‌افزایی ایجاد می‌کند. 

سرعت تغییرات، رسانه‌ها و چابکی سازمانی

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 22 ماهنامه مدیریت رسانه منتشر شده است.

 

تغییرات در محیط خارجی، سازمان‌ها را به نشان دادن واکنش و تغییر وادار می‌نماید. مهندسی مجدد فرایندها، تشکیل تیم‌های توسعه محصول، اجرای برنامه‌های تقویت کارکنان، حرکت به سوی سازمان‌های مجازی، افزایش توانایی پاسخگویی مؤثر به نیازهای مشتریان و تحلیل بازار به منظور پاسخ اثرگذار به تغییرات از جمله فعالیت‌هایی هستند که در این راستا انجام می‌گیرند. به منظور رویارویی با تغییرات جدیدی که در دنیای رقابت امروزی رخ می‌دهند، سازمان‌ها باید به فراتر از سازگاری با تغییرات بیاندیشند و به دنبال بهره‌گیری از فرصت‌های بالقوه باشند.

یکی از پارادایم‌هایی که به منظور افزایش انعطاف‌پذیری، سرعت و کیفیت سازمان‌ها مطرح می‌گردد، چابکی سازمانی است.  چابکی سازمانی به مفهوم قابلیت انطباق‌پذیری بسیار بالا بدون نیاز به انجام تغییرات است. در واقع سازمان می‌تواند ظرفیتی را در ساختار و روش‌های عملیاتی خود به وجود آورد که انعطاف‌پذیری، تغییر و تطبیق با شرایط متغیر را بدون نیاز به انجام یک سری تغییرات دایمی، اجباری و بنیانی ایجاد نماید.

طراحی سازمانی اساس مزیت رقابتی و عملکرد سازمان است. پژوهشها نشان دادهاند که اگر ساختار، فرآیند و نظام سازمان از زیرک‌ترین استراتژی‌ها هم حمایت نکنند، استراتژی نمی‌تواند به توانایی بالقوه خود دست یابد. با این وجود، به نظر میرسد که پیچیدگی، غیرقابل پیشبینی بودن و ناپایداری تغییرات محیطی از رویکردها و مفاهیم سنتی طراحی سازمانی پیشی گرفته است. مدیران برآنند تا سازمانی را طراحی نمایند که برای اجرای عملیات در کوتاهمدت، کارا و برای حفظ عملکرد در بلندمدت، به اندازه کافی منعطف باشند. «نُرم جدید» مستلزم سازمانهایی است که حد چشمگیری از چابکی را دارا باشند تا بتوانند صرفنظر از موفقیت، تنها به حیات خود ادامه دهند. چابکی قابلیتی پویا از طراحی سازمان است که میتواند نیاز به تغییر در منابع درونی و بیرونی را حس کرده، به صورت روزمره این تغییرات را اعمال نماید و عملکرد خود را در حد بالای متوسط حفظ نماید.

مدل‌های مختلفی در خصوص چابکی در دنیا ارائه شده است. «گلدمن و همکارانش» بر ساختار مناسب، فناوری اطلاعات و منابع انسانی تمرکز دارند و «کاتر» بر مأموریت، ساختار، فرآیندمحوری کسب و کار و منابع انسانی تأکید دارد. این در حالی است که در مدل « اورهلت»  بر ارزش‌های مشترک، ساختار یا فناوری اطلاعات، فرآیندهای کاری و رفتار تأکید شده است. در مدل «کروکیتو و یوسف» فناوری‌های پیشرفته اطلاعات و تولید منجر به ایجاد چابکی تولید می‌گردد و چابکی تولید نیز از طریق کاهش هزینه‌ها و افزایش سرعت و کیفیت، چابکی سازمانی را ایجاد می‌نماید. در مدل «گروه مشاوران آتوز» چابکی سازمانی  به وسیله تقویت دایمی امکان‌پذیر است. تقویت دایمی نیز به وسیله‌ کسب آگاهی، وجود مقدمات انعطاف‌پذیری در سازمان و در نهایت برخورداری از سیستم کنترل دقیق ایجاد می‌گردد. مدل شریفی و ژانگ نیز بر سه قسمت عمده به شرح زیر استوار است: 1. محرک‌های چابکی شامل نیاز به «چابک شدن»، «تصمیم راهبردی برای چابک شدن» و «راهبرد چابک»، 2. قابلیت‌های چابکی شامل «شایستگی»، «پاسخگویی»، «انعطاف‌پذیری» و «سرعت»، 3. فراهم سازی چابکی شامل «اقدامات، روش‌ها و ابزار» و «سازمان، فناوری، نیروی انسانی و نوآوری». ورلی و لاولر هم استراتژی قوی، طرح‌های سازگار سازمانی، هویت و رهبری مشترک و قابلیت‌های ارزش آفرینی را برای چابکی عملکرد سازمانی ضروری می‌دانند.

سازمان‌های رسانه‌ای به عنوان یکی از پیچیده‌ترین سازمان‌های عصر حاضر که محیطی به شدت متغیر دارند و واحد زمان در آن‌ها «لحظه» است، شناخته می‌شوند. برای پاسخگویی شایسته به این محیط پیچیده، رسانه‌ها نیاز دارند تا به سرعت و دقت تصمیمات مناسبی را اتخاذ نمایند و از آن مهم‌تر انعطاف لازم را در این تصمیمات حفظ نمایند. یک تصمیم اشتباه در تولید یا توزیع پیام می‌تواند منجر به از دست رفتن «اعتماد» مخاطبان شود که هزینه‌های هنگفت هم نتواند آن اعتماد را برگرداند. رسانه‌ها باید با استراتژی قوی، رهبری مشارکتی و انعطاف بالای سازمانی، بر دشواری‌های این محیط پیچیده غلبه نمایند تا بتوانند اثر مناسبی را در زمان مناسب بر مخاطبان هدف خود اعمال نمایند.

این روزها دیگر تغییرات مستمر و جهشی «فناوری رسانه‌ها» به امری عادی تبدیل شده است. شیوه‌های تولید و توزیع و ارتباط با مخاطبان در بازه‌های زمانی کوتاهی تغییر می‌کنند و بخصوص سازمان‌های رسانه‌ای بزرگ را به چالش وا‌می‌دارد. از سویی دیگر نیازها و ذائقه مخاطبان مدام در حال تغییر است؛ فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌ها بر هم تأثیر و تأثر دارند؛ قوانین و تفسیر و نحوه اجرای آنان بخصوص در مواجهه با فناوری‌های جدید رسانه‌ای در حال تغییرند؛ رقبای جدید به سرعت قدرت عرض اندام پیدا می‌کنند و رقبای قدیمی نوآوری‌های گوناگون به کار می‌برند. همه این موارد «چابکی سازمانی» را به عنوان یکی از ضروری‌ترین و حیاتی‌ترین ویژگی‌های سازمان‌های رسانه‌ای معرفی می‌کند که با اینکه نسبت به سایر انواع سازمان‌ها «مهم‌تر» است اما هم در تئوری به آن بسیار کم پرداخته شده است و هم در عمل رسانه‌های ما اعتنایی به آن ندارند. 

پست مدرنیسم و مدیریت رسانه

پست مدرنیته به عنوان یکی از جدیدترین مباحث عصر ما مطرح است. همواره در علوم مختلف به خصوص علوم انسانی و به خصوص مطالعات فرهنگی و آثار هنری سخنی از پست مدرن و دیدگاه‌های پست مدرنیست‌ها به گوش می‌رسد. در این پژوهش سعی شده است که با معرفی اجمالی دوران مدرنیسم - که در واقع پس از طی این دوره، پست مدرن می‌تواند عرض اندام کند - به چگونگی شکل‌گیری نظریات پست مدرن پرداخته شود، اندیشمندان این مکتب به طور خلاصه معرفی شوند و دیدگاه‌های آنان به صورت مختصر و مفید به اطلاع خواننده برسد.

همچنین در ادامه سعی شده است به دو موضوع اساسی پرداخته شود؛ یکی نظریات مدیریتی مرتبط با پست مدرن و دیگری چگونگی استفاده از دیدگاه‌های پست مدرنیسم در رسانه‌ها.

در واقع سعی نگارنده بر این است تا بتواند از مجموع مباحث فوق، نگاه پست مدرن به مدیریت رسانه را تشریح نماید.

با توجه به نو بودن دیدگاه‌های پست مدرن بر مدیریت رسانه‌ها از تمامی اساتید، پژوهشگران و مدیران رسانه در جهت تکمیل این پژوهش خواستار یاری هستم.

 

واژگان کلیدی:

مدیریت رسانه، پست مدرنیسم، مدرنیسم، رسانه، مدیریت.

 

این مقاله در شماره بیستم ماهنامه علمی تخصصی مدیریت رسانه منتشر شده است. مقاله را می‌توانید از اینجا دریافت نمایید.