من اکنون خود شما را در این سؤالی که میخواهم بکنم حکم قرار میدهم و از شما به نظر انصاف، بعد از فکر و تأمل، تصدیق میخواهم. و آن سؤال این است که اگر نبی اکرم، صلوات الله علیه و آله، که صادق و مصدق است، به شما خبر دهد که اگر در تمام عمر عبادت خدا کنید و اطلاعت اوامر او نمایید و ترک شهوات و خواهش نفس نمایید، یا در تمام عمر خلاف گفته او کنید و مطابق میل نفسانی و شهوات خود رفتار کنید، در درجات آخرت شما فرقی نمیکند و در هر صورت شما اهل نجات هستید و بهشت خواهید رفت و از عذاب ایمن خواهید بود، نماز کنید یا زنا کنید تفاوتی ندارد، ولی رضای حق تعالی فقط در این است که شما عبادت او کنید و ثنا و مدح او نمایید و ترک شهوات خود و میلهای نفسانی را در این عالم نمایید، در مقابل این هم اجری نمیدهند و ثوابی عطا نمیکنند، آیا شما از اهل معصیت میشدید یا اهل عبادت؟ شما ترک شهوات میکردید، و لذات نفسانی را بر خود برای رضای حق تعالی و خاطرخواهی او حرام میکردید یا نه؟ شما باز مواظبت به مستحبات و جمعه و جماعات مینمودید یا منغمر در شهوات و ملازم لهو و لعب و تغنیات و غیرذلک میگردیدید؟
با یک نظر انصاف بدون ظاهرسازی و ریاکاری جواب دهید. بنده از خودم و کسانی که مثل خودم هستند خبر میدهم که اهل معصیت میشدیم و اطاعات را تارک و فاعل مشتهیان نفسانی میشدیم. پس، از این نتیجه حاصل شد که تمام کارهای ما برای لذات نفسانی و برای اداره کردن بطن و فرج است. ما شکمپرست و شهوتپرستیم: ترک لذت برای لذت بزرگتر میکنیم. وجهه نظر و قبله آمال ما راه انداختن بساط شهوت است. نماز که معراج قرب الهی است ما به جا میآوریم برای قرب به زنهای بهشت! ربطی به تقرب حق ندارد، مربوط به اطلاعت امر نیست، با رضای خدا هزاران فرسنگ دور است.
چهل حدیث، صفحه 72
نویسنده: امام خمینی (ره)
وای به حال اهل طاعت و عبادت و جمعه و جماعت و علم و دیانت که وقتی چشم بگشایند و سلطان آخرت خیمه بر پا کند، خود را از اهل معاصی کبیره، بلکه از اهل کفر و شرک، بدتر ببینند و نامه اعمالشان سیاهتر باشد.
وای به حال کسی که با نماز و طاعتش وارد جهنم شود! امان از کسی که صورت صدقه و زکات و صلاتش صورتهایی باشد که زشتتر از آنها تصور نشود! بیچاره تو مشرکی! خداوند به فضل خود موحد اهل معصیت عصیانکار را میآمرزد، ان شاءالله، ولیکن فرموده است که مشرک را نمیآمرزم اگر بی توبه از این دنیا برود.
در احادیث شریفه، چنانکه شنیدی، میفرماید: «مرائی [ریاکار] مشرک است.» کسی که ریاست دینی خود، و امامت خود، تدریس خود، تحصیل خود، روزه خود، نماز خود، و بالاخره اعمال صالحه خود را ارائه به مردم دهد برای منزلت در قلوب، مشرک است، و به موجب اخبار اهل عصمت، صلوات الله علیهم، و به موجب آیه شریفه مشمول غفران حق نمیشود. پس، ای کاش اهل معاصی کبیره بودی و متجاهر به فسق بودی و متهتک حرمات ظاهره بودی، و موحد بودی شرک به خدا نمیآوردی.
حال ای عزیز، فکری کن و چارهای برای خود پیدا کن، و بدان که شهرت پیش این مردم ناچیز چیزی نیست، و قلوب این مردم، که اگر گنجشکی بخورد سیر نمیشود، قدر و قابلیتی ندارد، و این مخلوق ضعیف را قدرتی نیست، قدرت فقط در دستگاه قدس ربوبیت پیدا میشود و فاعل علی الاطلاق و مسبب الاسباب.
چهل حدیث، صفحه 52 و 53
نویسنده: امام خمینی (ره)
پس ای عزیز، بیدار شو و پنبه غفلت را از گوش بیرون کن و خواب غفلت را بر چشم خود حرام نما، و بدان که تو را خدای تعالی برای خود آفریده. چنانچه در حدیث قدسی میفرماید: «یابن آدم خلقت الاشیاء لاجلک و خلقتک لاجلی.» یعنی «ای پسر آدم، همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خود آفریدم.» و قلب تو را منزلگاه خود قرار داده. تو و قلب تو یکی از نوامیس الهیه هستید، حق تعالی غیور است نسبت به ناموس خود، این قدر پردهدری مکن به ناموس حق تعالی، دست درازی را روا مدار. بترس از غیرت حق تعالی که تو را در این عالم همچنان رسوا کند که هر چی خواهی اصلاح کنی نتوانی. تو در ملکوت خود در حضور حضرات ملائکه و انبیاء عظام پرده ناموس الهی را پاره میکنی، و اخلاق فاضله را که به واسطه آنها، اولیا تشبه به حق پیدا میکنند، تسلیم غیر حق میکنی و قلب خود را به دشمن حق میدهی و شرک میورزی در باطن ملکوت خود، بترس از آنکه حق تعالی علاوه بر آنکه ناموس ملکوت تو را پاره کند و تو را پیش انبیاء عظام و ملائکه مقربین مفتضح و رسوا کند، در همین عالم تو را مفتضح کند و مبتلا کند به فضیحتی که جبرانپذیر نباشد و پاره شدن عصمتی که وصلهبردار نباشد. حق تعالی «ستار» است ولی «غیور» هم هست، «ارحم الراحمین» است ولی «اشد المعاقبین» هم هست. ستر میفرماید تا وقتی از حد نگذرد. ممکن است خدای نخواسته این کار بزرگ و این رسوایی ناهنجار غیرت را بر ستر غلبه دهد، چنانچه در حدیث شریف شنیدی.
پس قدری به خود آی و رجوع به خدا کن و بازگشت به سوی او نما، که خدای تعالی رحیم است و پی بهانه میگردد برای رحمت. اگر رجوع کردی، به غفران خود ستر میفرماید عیوب گذشته را و نمیگذارد کسی بر آن مطلع شود و تو را صاحب فضیلت میکند و اخلاق کریمه را در تو جلوه میدهد و تو را مرآت صفات خود میفرماید و اراده تو را در عالم کارکن میفرماید، چنانچه اراده خود (او) در همه عوالم نافذ است، چنانچه (در) حدیثی منقول است که وقتی که اهل بهشت قرار گرفتند، نامهای از جانب حق تعالی برای آنها میآید که مضمونش این است: «از جانب زنده پایندهای که نمیمیرد به سوی زنده پایندهای که نمیمیرد. من هر چه را میخواهم موجود شود به او میگویم باش، پس موجود میشود، تو را هم امروز قرار دادم که هر چه را میخواهی بشود امر کن، میشود.» تو خودخواهی این قدر نداشته باش، تو اراده خود را تسلیم حق کن، ذات مقدس هم تو را مظهر اراده خود میفرماید، تو را متصرف در امور خود قرار میدهد، مملکت ایجاد را در آخرت در تحت قدرت تو قرار میدهد. و این غیر تفویض محال باطل است، چنانچه در محل خود معلوم است.
چهل حدیث، صفحه 46 و 46
نویسنده: امام خمینی (ره)