روشن است که در برخورد دو نظام فرهنگی، پیوندها و مناسبات خارجی در شکل دادن به ساختار وسایل ارتباط جمعی و نظامهای فرهنگی نفوذ عمیقی اعمال میکنند؛ نفوذی که طبعا بر کارکرد و شکل نهایی این وسایل و نظامها و همچنین بر فرآیند دگرگونی ساختاری نیز اثرگذار است. با این همه، این پیوندهای خارجی نباید باعث شوند که به نقش ساختارهای توسعه نیافتهتر درونی نظام کم بها دهیم.
در همین نقطه است که فرضیه محض به اصطلاح «جریان آزاد اطلاعات»، ضعفهای درونی بسیاری از مناطق وابسته جهان را نادیده میگیرد. ساختارهایی که باید در برابر بمباران پیامهای ارسالی از سوی نظام خارجی نقش خنثیگر را داشته باشند.
با وجود این، سوداگران، با برافراشتن پرچ سیاست درهای باز، بر این موضوع اصرار میورزند که حذف همه موانع - از سوی هر دو طرف ضعیف و قوی - به توسعه فرهنگ جهانی و سود بردن همه طرفهای درگیری منجر میشود. اگر چه این داوری بیطرفانه، به طور انتزاعی و مجرد، تحسین برانگیز و جذاب به نظر میرسد، اما چهار سده تجربه را نادیده میانگارد؛ چهار سدهای که در خلال آن آیین جریان قدرتمند و تحمیلی «تجارت آزاد» به نظریههای «ریکاردو» به مردم ضعیف تحمیل شد. این تحمیل در حالی صورت گرفت که حامیان تجارت آزاد در راستای حفظ بخشهای مطلوب اقتصادی خود،به نقش اصول خود پرداختند. کارلو کیپولا، که یک مورخ و اقتصاددان است، به خوبی این طنز را دریافته است:
انگلیس خوش اقبال بود که یک «ریکارد» هندی به پا نخاست تا مردم انگلیس را مجاب کند که بر اساس قانون هزینه نسبی، به نفع آنان است که چوپان شوند و از هند همه منسوجات ضروری را وارد کنند. انگلیس در مقابل به تصویب قوانینی همت گماشت تا از ورود منسوجات هندی ممانعت کند و در این راستا «نتایج خوبی» هم گرفت.
گذر از نوگرایی، صفحه 82 و 83
نویسنده: پروفسور حمید مولانا
از همه اینها پستتر و کوچکتر کسی است که به امور خارجیه، از قبیل مال و منال و حشم و طایفه، تکبر کند. بیچاره از جمیع اخلاق آدمی و آداب انسانی دور است و دستش از تمام علوم و معارف تهی است، ولی چون لباسش پشم گوسفند است و پدرش فلان و فلان است به مردم تکبر کند! چه فکر کوچک و قلب تنگ و تاریکی دارد که قانع شده از تمام کمالات به لباس زیبا و از تمام زیباییها به کلاه و قبا! بیچاره به مقام حیوانی و حظوظ حیوانیت ساخته، و قناعت کرده از جمیع مقامات انسانیه به یک صورت خالی از مغز و شکل تهی از حقیقت، و خود را با این وصل دارای مقام دانسته. این قدر پست و نالایق است که اگر کسی از او یک رتبه دنیایی بالاتر باشد، چنان با او رفتار کند که گویی بنده با مولای خود. البته کسی که همّش جز دنیا نباشد، بنده دنیا و اهل دنیا است، ذلیل است پیش کسانی که معبود نزد اوست.
چهل حدیث، صفحه 92
نویسنده: امام خمینی (ره)
من اکنون خود شما را در این سؤالی که میخواهم بکنم حکم قرار میدهم و از شما به نظر انصاف، بعد از فکر و تأمل، تصدیق میخواهم. و آن سؤال این است که اگر نبی اکرم، صلوات الله علیه و آله، که صادق و مصدق است، به شما خبر دهد که اگر در تمام عمر عبادت خدا کنید و اطلاعت اوامر او نمایید و ترک شهوات و خواهش نفس نمایید، یا در تمام عمر خلاف گفته او کنید و مطابق میل نفسانی و شهوات خود رفتار کنید، در درجات آخرت شما فرقی نمیکند و در هر صورت شما اهل نجات هستید و بهشت خواهید رفت و از عذاب ایمن خواهید بود، نماز کنید یا زنا کنید تفاوتی ندارد، ولی رضای حق تعالی فقط در این است که شما عبادت او کنید و ثنا و مدح او نمایید و ترک شهوات خود و میلهای نفسانی را در این عالم نمایید، در مقابل این هم اجری نمیدهند و ثوابی عطا نمیکنند، آیا شما از اهل معصیت میشدید یا اهل عبادت؟ شما ترک شهوات میکردید، و لذات نفسانی را بر خود برای رضای حق تعالی و خاطرخواهی او حرام میکردید یا نه؟ شما باز مواظبت به مستحبات و جمعه و جماعات مینمودید یا منغمر در شهوات و ملازم لهو و لعب و تغنیات و غیرذلک میگردیدید؟
با یک نظر انصاف بدون ظاهرسازی و ریاکاری جواب دهید. بنده از خودم و کسانی که مثل خودم هستند خبر میدهم که اهل معصیت میشدیم و اطاعات را تارک و فاعل مشتهیان نفسانی میشدیم. پس، از این نتیجه حاصل شد که تمام کارهای ما برای لذات نفسانی و برای اداره کردن بطن و فرج است. ما شکمپرست و شهوتپرستیم: ترک لذت برای لذت بزرگتر میکنیم. وجهه نظر و قبله آمال ما راه انداختن بساط شهوت است. نماز که معراج قرب الهی است ما به جا میآوریم برای قرب به زنهای بهشت! ربطی به تقرب حق ندارد، مربوط به اطلاعت امر نیست، با رضای خدا هزاران فرسنگ دور است.
چهل حدیث، صفحه 72
نویسنده: امام خمینی (ره)
وای به حال اهل طاعت و عبادت و جمعه و جماعت و علم و دیانت که وقتی چشم بگشایند و سلطان آخرت خیمه بر پا کند، خود را از اهل معاصی کبیره، بلکه از اهل کفر و شرک، بدتر ببینند و نامه اعمالشان سیاهتر باشد.
وای به حال کسی که با نماز و طاعتش وارد جهنم شود! امان از کسی که صورت صدقه و زکات و صلاتش صورتهایی باشد که زشتتر از آنها تصور نشود! بیچاره تو مشرکی! خداوند به فضل خود موحد اهل معصیت عصیانکار را میآمرزد، ان شاءالله، ولیکن فرموده است که مشرک را نمیآمرزم اگر بی توبه از این دنیا برود.
در احادیث شریفه، چنانکه شنیدی، میفرماید: «مرائی [ریاکار] مشرک است.» کسی که ریاست دینی خود، و امامت خود، تدریس خود، تحصیل خود، روزه خود، نماز خود، و بالاخره اعمال صالحه خود را ارائه به مردم دهد برای منزلت در قلوب، مشرک است، و به موجب اخبار اهل عصمت، صلوات الله علیهم، و به موجب آیه شریفه مشمول غفران حق نمیشود. پس، ای کاش اهل معاصی کبیره بودی و متجاهر به فسق بودی و متهتک حرمات ظاهره بودی، و موحد بودی شرک به خدا نمیآوردی.
حال ای عزیز، فکری کن و چارهای برای خود پیدا کن، و بدان که شهرت پیش این مردم ناچیز چیزی نیست، و قلوب این مردم، که اگر گنجشکی بخورد سیر نمیشود، قدر و قابلیتی ندارد، و این مخلوق ضعیف را قدرتی نیست، قدرت فقط در دستگاه قدس ربوبیت پیدا میشود و فاعل علی الاطلاق و مسبب الاسباب.
چهل حدیث، صفحه 52 و 53
نویسنده: امام خمینی (ره)
در تحلیل نظامهای ارتباطی و به ویژه تحلیل نظامهای ارتباط جمعی لازم است از تأکید صرف بر منبع و محتوای پیامها پرهیز و این تأکید بر فرآیند توزیع پیام متمرکز شود. کنترل فرآیند توزیع مهمترین شاخص نحوه توزیع قدرت و ارزشها در یک نظام ارتباطی است، خواه این نظام یک جامعه جهانی، خواه یک کشور و یا واحدهای کوچکتر فرهنگی باشد. تهیه یک برنامه مستند تلویزیونی که باید برای ده درصد افراد تهیه شود، از هنرمندان و تهیه کنندگان تلاش بیشتری را طلب نخواهد کرد اگر همان برنامه برای ده میلیون نفر تهیه شود. در حقیقت رابطه اصلی در میان «سیاست و اقتصاد توزیع» با «کیفیت» برقرار است، نه میان «سیاست و اقتصاد توزیع» با «کمیت».
گذر از نوگرایی، صفحه 77
نویسنده: پروفسور حمید مولانا