* این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.
* اینفوگرافیک این منشور را میتوانید از اینجا ببینید.
همزمان با سی و سومین گرامیداشت انقلاب اسلامی ایران، تصمیم گرفتیم آسیبشناسی انقلاب اسلامی از منظر رهبری را بررسی کنیم و به بیان آسیبهای احتمالی انقلاب و مسئولین آن از زبان معظم له بپردازیم. همچنین سعی کردهایم تمامی راههای آسیبناپذیری انقلاب را از دیدگاه ایشان بازبینی نماییم. به امید آنکه شناخت آسیبهای احتمالی و راههای جلوگیری از آن، مصونیتبخش انقلاب اسلامی ایران شود.
* پیشفرضهای آسیب شناسی:
- نباید این طور تلقى کرد که آنچه بهعنوان آسیبشناسى انقلاب مطرح مىشود، حتماً به آنچه که امروز تحقق و وقوع یافته است، نگاه مىکند. نه، شما باید آسیبهاى ممکن را بررسى بکنید.
- آسیبشناسى هر موجود، باید با توجه به بنیهى آن موجود انجام بگیرد. بنیهى بعضیها ضعیف است، کمترین ویروسى هم ممکن است آنها را از بین ببرد.
- آسیبپذیرى این انقلاب، از همهى انقلابهاى بزرگ دنیا بمراتب کمتر بوده است.
- یک نکتهى دیگر این است که در آسیبشناسى انقلاب، باید نقش عوامل درونى و بیرونى، هر دو ملاحظه بشود. [1]
* معنای آسیب شناسی انقلاب چیست؟
- آنچه مهم است براى مجموعههاى گوناگون این است که مراقبت کنند، آسیبشناسى کنند، نگذارند نقشههاى دشمن در آسیب زدن و آفت وارد کردن توفیق پیدا کند.
- در همهى حرکتهاى موفق، دو کار لازم است: یک کار، پیشبینىهاى راه براى پیشرفت؛ کار دوم، ملاحظهى نقصها و آفتزدائىها و شناخت آسیبها، براى اینکه ضعفها برطرف شود. [2]
- معناى آسیبها هم که مىگوییم، مطلقاً خیانت نیست؛ که بگوییم همه جا خیانت است. نه، منظورمان تنبلى، بىدقتى، بىاهتمامى، دلسوزى و تلاش لازم را نکردن، کار علمى انجام ندادن و متناسب با نیاز، پیش نرفتن است؛ همهى اینها سوء عملکرد است. [3]
الیزابت نئول نیومن در کتاب «افکار عمومی؛ پوست اجتماعی ما» نظریهای را تحت عنوان «مارپیچ سکوت» بیان میکند. این نظریه بیان میکند در صورتی که افراد فکر کنند عقاید و افکار آنان در سطح جامعه در اقلیت قرار دارد، کمتر تمایل دارند تا آن را ابراز نمایند؛ به این دلیل که نگرانند مبادا به خاطر عقایدشان از جامعه طرد شود و یا تحت فشار افکار عمومی قرار گیرند. این طرز تلقی افکار عمومی با جهتدهی رسانههای جمعی تقویت میشود و آنقدر این مارپیچ ادامه پیدا میکند که تبدیل به واقعیتی در جامعه میشود!
حال به نظر میرسد توهم اینکه حزباللهیها در جامعه در اقلیت هستند در برخی از افراد جامعه و بخصوص طرفداران نظام وجود دارد. به طور مثال اکثریت دانشجویان حزباللهی (به غیر از دانشگاههای خاصی مانند امام صادق علیه السلام) در طی سالهای گذشته تمایلی نداشتند که کتاب اساتیدی مانند علامه مصباح یزدی را در دانشکده بدست بگیرند و ترجیح میدادند اینگونه کتابها را در منزل و یا جمع دوستان حزباللهی دیگر خود مطالعه کنند؛ در حالیکه گروه مقابل، کتاب نویسندگان معروف خود را با افتخار تبلیغ میکردند! این مارپیچ سکوت کم کم فضا را به سمتی میبرد که گویی فضای غالب دست آنهاست و شاید کم کم در حال تبدیل به واقعیت بود.
با روی کار آمدن دولت نهم در سال 84 کمی این فضا شکسته شد و حزباللهیها «تمایل» ابراز عقاید خود را پیدا کردند. گویی تازه متوجه شده بودند که شعارهای انقلاب و گفتمان امام و رهبری طرفداران زیادی دارد که حتی میتوان با این شعارها رئیس جمهور شد! نکتهای که حتی خیلی از سیاسیون طرفدار نظام هم شاید قبل از انتخابات 84 باور نمیکردند که البته این باور در تبلیغات انتخاباتیشان نمود داشت. البته یکی از برکات فتنه 88 هم ضرورت ابراز اینگونه عقاید و دفاع از نظام بود که تجلی آن را همه در 9 دی 88 دیدیم.
حال به دلیل رفتار غلط برخی رسانهها و برخی سیاسیون مارپیچ سکوت دیگری در میان حزباللهیها ایجاد شده است و آن مارپیچ سکوت دفاع از دولت بما هو دولت جمهوری اسلامی است. بدنه حزباللهی کشور از ترس اینکه نکند انگ و برچسب طرفداری از «جریان انحرافی» بخورد، از خدمات ارزنده دولت هم حرفی نمیزند و از تخریبهای پیاپی دولت توسط مخالفین نظام ککش نمیگزد! انگار نه انگار این دولت، دولت جمهوری اسلامی ایران است و دولتی است که اکثریت خدمتگزاران آن طرفدار گفتمان امام و رهبری هستند؛ حال گیریم که سودجویان و قدرتطلبانی هم در آن نفوذ کرده باشند و دنبال منفعتهای شخصی خود باشند. سوال این است که آیا سکوت کردن در برابر تخریبهای دولت از ترس انگخوردن جایز است؟ آیا هجمههای همهجانبه و ناجوانمردانه علیه دولت به این شیوه، باب تخریب دولتهای بعدی جمهوری اسلامی را هم باز نمیکند؟ اصلا آیا جایز است که به بهانه جریان انحرافی این همه تخریب علیه دولت در رسانهها و خبرگزاریهای معتبر ما صورت بگیرد بدون اینکه حرفی از نقاط مثبت دولت شود؟ (+) آیا جریان انحرافی ادعایی آنقدر قدرت دارد که شاکله دولت را عوض کرده است؟ مگر رهبر معظم انقلاب تاکید بر نقد منصفانه نمیکنند و تفاوت نقد و تخریب را بارها و بارها بیان نکردهاند؟ (+)
اگر عمر و فرصتی باقی بود، در حال تهیه یادداشتی هستم که تفکرات انحرافی را معرفی کنم؛ نحوه برخورد رسانههای مدعی ولایتمداری با جریان انحرافی را بررسی کنم (+) و شیوه درست برخورد با تفکرات انحرافی را تبیین نمایم.
* این یادداشت برای پایگاه خبری تحلیلی ندای انقلاب نوشته شده است.
مقام معظم رهبری در نماز جمعه تاریخی 14 بهمن امسال در بیان نقاط قوت انقلاب، فرمودند که یکی از نقاط قوت انقلاب انتقال ارزشهای انقلاب به نسل دوم و سوم است. به تعبیر دیگر رویشهایی که در انقلاب صورت گرفته است به عنوان یک نقطه قوت برای انقلاب محسوب شده است. به همین دلیل برآن شدیم تا چرایی اهمیت رویشها و ریزشهای انقلاب و همچنین چگونگی روند مثبت آن را از منظر ایشان بررسی نماییم.
تصور حرکت بدون ریزش منطقی نیست
نباید تصور کرد که مجموعهى انسانى یک ملت، یک حرکت بسیط مىتواند داشته باشد. حرکتها، جمعبندى شدهى مجموعهى احساسات، انگیزهها و تحرکها در کل جامعه است. ما بحمدالله در بخشهاى بسیار زیادى داریم پیشرفت مىکنیم. اینطور تصور نشود که ما از واقعیات جامعه بىخبر مىمانیم؛ نه، من بحمدالله با بدنهى مردم مرتبطم. شما آقایان و خانمهایى که اینجا تشریف دارید، بخشى از مجموعهى نخبگان کشور هستید. بنده با غیرنخبهها، با مردم عادى، با روحانیون، با ائمهى جماعات و با خانوادههاى گوناگون ارتباط دارم؛ گاهى هم به خانههاى مردم مىروم و روى فرش و زیر سقفشان مىنشینم؛ بنابراین واقعیتها را مىبینم؛ اینطور نیست که ندانم و نبینم. این تصور و توقع هم منطقى نیست که ما فکر کنیم باید یکسره بدون ریزش و بدون وجود نمودها و نمونههایى که نمىپسندیم، جلو برویم؛ نه، بالاخره ریزشها و رویشهایى هست؛ سقوطها و عروجهایى هست؛ مجموعهى انسانى جمعبندى شده را باید محاسبه کرد. مشکلاتى هم که دوستان بیان کردند، من آنها را محتمل مىدانم و قبول مىکنم. خیلى از این مشکلات و این گرهها وجود دارد، اما در کنارش امور مثبت و موجبات - چیزهایى که مایهى امید و سرور مىشود - وجود دارد. تلاشى که باید بکنیم، این است که مشکلات را برطرف کنیم. [1]
دقیقا یک ماه قبل، یعنی 20 آذر امسال بهمنی رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی در ضرورت در نظر گرفتن راهکار برای مقابله با تحریم گفت: «باید جامعه را به نحوی اداره کنیم که بتوانیم دو سال خود را حفظ کنیم گویا در شعب ابیطالب گرفتار شده ایم.» (+)
دیروز که رهبر انقلاب فرمودند: «یک روز در صدر اسلام، دشمنان به نظرشان رسید که با شِعب ابىطالب و محاصرهى اقتصادى مسلمانها، آنها را از پا بیندازند؛ اما نتوانستند. این روسیاههاى بدمحاسبهگر خیال میکنند ما امروز در شرائط شِعب ابىطالبیم. اینجور نیست. ما امروز در شرائط شِعب ابىطالب نیستیم؛ ما در شرائط بدر و خیبریم. ما در شرائطى هستیم که ملت ما نشانههاى پیروزى را به چشم دیده است؛ به آنها نزدیک شده است؛ به بسیارى از مراحل پیروزى، با سرافرازى دست پیدا کرده است. امروز مردم ما را از محاصرهى اقتصادى میترسانند؟ با این حرفها، با این ترفندها میخواهند مردم را از صحنه بیرون کنند؟ مگر چنین چیزى ممکن است؟» (+) خیلی از سایتهای ضدانقلاب و برخی سایتهای مدعی ولایتمداری این فرمایشات رهبری را در جواب «بهمنی» دانستند و موج تخریبها شروع شد.
این اتفاق 21 سال پیش هم تقریبا به همین شکل افتاد. مهاجرانی که معاون پارلمانی رئیس جمهور وقت بود مقالهای در خصوص «مذاکره مستقیم» مینویسد و رهبر معظم انقلاب در تاریخ 12 اردیبهشت 69 این نظر را رد میکنند. (+) موجی از اهانتها به مهاجرانی شروع میشود تا جایی که رهبر معظم انقلاب بزرگوارانه و کریمانه نامهای به مهاجرانی مینویسند: «من یک فکر را تخطئه کردهام و نیت توهین به کسى نداشتهام و اگر بدون ارادهى من به شما توهین شده است، از شما عذر مىخواهم.» (+)
حال گویی برخی باز هم میخواهند به شخص توهین کنند و به جای تخطئه فکر، موج جدید تخریب راه بیاندازند که این روزها دیگر تبدیل به عادت شده است. دقت کنیم که ولایتمداری در عمل نیازمند همین نکات ریز و دقیق است و استفاده ابزاری از ولایت دقیقا خلاف ولایتمداری است.
این یادداشت برای پایگاه خبری تحلیلی ندای انقلاب نوشته شده است.
این روزها و بخصوص پس از ثبت نام کاندیداها برای نمایندگی مجلس نهم، گمانهزنیها برای چگونگی لیستها و نحوه شرکت در انتخابات خبرساز شده است. هر چند تقریبا دو ماه تا روز انتخابات فرصت باقی است و هنوز موسم تبلیغات شروع نشده، اما تنهزنی کاندیداها و گروههای مختلف به یکدیگر در مصاحبهها و خبرها مخصوصا فضای مجازی شروع شده است. البته این امر میتواند یک آفت داشته باشد که آن هم احتمال عدم صلاحیت برخی از این کاندیداهاست که قبل از اعلام نهایی شورای نگهبان شروع به تبلیغات کردهاند. به همین مناسبت تصمیم گرفتهایم تا برای روشن شدن راه درست، فرمایشات رهبر معظم انقلاب را راجع به رعایت «اخلاق انتخاباتی» ارائه نماییم.